پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- جواد غیاثی- اظهارات وزیر اقتصاد در مورد مصیبت بودن شب پرداخت مالیات برای دولت، اولین مصیبت خوانی دولتمردان در مورد پرداخت یارانه نقدی نبود و به نظر هم نمی رسد آخرین آن باشد. پیش از این آخوندی، وزیر راه نیز دو طرح مسکن مهر و هدفمندی یارانه ها را طرح هایی "اقتصادبرانداز" خوانده بود. وزیر نفت هم با عبارت خاص "یارانه های له کننده" از این طرح و فشارهایی که به صنعت نفت وارد می کند انتقاد کرده بود.

علت این انتقادات به کاهش درآمدهای نفتی، عدم تحقق منابع طرح هدفمندی یارانه ها و کسری بودجه دولت به این خاطر برمی گردد. دولتمردان به حق معتقدند مقدار زیادی از این منابع هنگفت می تواند به سرمایه گذاری و تولید و اشتغال و پیشبرد صنایعی مثل نفت و . . . اختصاص یابد. مخصوصا آنکه پرداخت یارانه به بسیاری از اقشار تاثیر چشم گیری در معیشت آنها ندارد.

در حالی هر روز جنبه های منفی پرداخت یارانه نقدی در اظهارات مسئولان پررنگ تر می شود که به نظر می رسد موضوعیت طرح هدفمندی یارانه ها کاملا فراموش شده است. طرح هدفمندی یکی از بزرگترین طرح های تحول اقتصادی در کشور بوده است که برای کاستن از بی عدالتی ها در پرداخت یارانه دولتی، اصلاح و مدیریت مصرف انرژی و واقعی کردن قیمت های نسبی توسط تمام کارشناسان داخلی و نهادهای بین المللی پیشنهاد شده و می شود. در این شرایط دولت جدید بدون اینکه برنامه ای برای ادامه این جراحی بزرگ اقتصادی یعنی واقعی کردن قیمت های نسبی اعلام کند به طور مکرر به انتقاد از بخشی از آن یعنی پرداخت یارانه نقدی می پردازد.

واقعی کردن قیمت ها مانع از آن می شود که بخشی از جامعه چندین برابر اقشار دیگر از یارانه های انرژی( بخوانید منابع نفت و گاز که متعلق به همه است) استفاده کنند و به خاطر قیمت ارزان انرژی، کارخانه ها و صنایع (و البته مردم) هیچ برنامه ای برای مدیریت این منابع ملی نداشته باشند و به آسانی منابع ملی را دود کنند. به همین خاطر شاخص شدت انرژی در ایران چند برابر دنیاست.

در این شرایط و برای واقعی کردن قیمت ها لازم است تا یک کمربند امنیتی ایجاد شود تا مردم در اثر این جراحی بزرگ آسیب کمتری ببینند. پرداخت یارانه نقدی در کنار پیشنهادات دیگری مثل کارت انرژی و . . . یکی از این روشها بود که طبق بررسی ها یکی از بهترین و سهل ترین روشها هم هست.

حال سوال این است که فرجام این طرح مهم و ضروری اقتصادی چه می شود؟ آیا حملات شدید به این طرح – که بعضا رنگ و بوی سیاسی هم می گیرد - نباید همراه با توضیحاتی در مورد اصل طرح باشد؟ قطعا اصل طرح مورد تایید همه کارشناسان و دولتمردان جدید است (چنانچه معاون اول رئیس جمهور چندی پیش از اصل طرح حمایت کرد) حال پیشنهاد برای ادامه طرح چیست؟ نباید فراموش کنیم برای ادامه این جراحی بزرگ نیاز به همراهی مردم است و یکی از بهترین روش های مدیریت این جراحی هم پرداخت یارانه نقدی -با رفع ایرادات فعلی- است (چنانچه برخی از اقتصاددانان که به طور تخصصی روی این موضوع کار کرده اند مثل دکتر صالحی اصفهانی بر این اعتقادند). حال با این تخریب ها و هجمه ها به این طرح آیا مردم در آینده برای ادامه واقعی سازی قیمت ها همراهی خواهند کرد؟ اگر دولت روشی بهتر از پرداخت یارانه نقدی می شناسد ارائه کند و اگر نمی شناسد، این هجمه ها برای چیست؟

واقعیت این است که متاسفانه باز هم مثل همیشه موضوعیت یک طرح بزرگ اقتصادی که می توانست فردایی روشن تر برای اقتصاد رقم بزند درگیر روزمرگی شده و کاهش قیمت نفت بهانه ای شده تا چشم ها را بر طرح های بزرگ ببندیم و حتی در کلام خود احتیاط لازم برای طرح های بلندمدت را در دستور کار قرار ندهیم. آیا دیگر مردم نباید به فردای سپیدی که در پس این دوران جراحی وعده داده شده بود بیندیشند؟ آیا مردم حق ندارند به دولت هایی که اهمیت زیادی برای طرح های بزرگ دولت های قبل قائل نمی شوند و به شرایط روز و طرح هایی به اسم خود می اندیشند اعتماد نکنند؟