به گزارش پارس به نقل از تسنیم، با ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری در روزهای پایانی سال جنب و جوش جدیدی در قوای سه گانه آغاز شده است که نویدبخش جریانی نو در دستگاه های حکومتی و در پی آن حرکتی اجتماعی بر مدار ارزش ها و آرمان های انقلاب اسلامی در مسیر بهبود شرایط اقتصادی کشور و رفع معضلات و دشواری های موجود و حرکت در مسیر شکل گیری تمدن نوین اسلامی است. یکی از اتفاقات بسیار فرخنده در این میان، اعلام آمادگی دولت برای تحقق این سیاست ها و آماده سازی سریع زیرساخت های خود به این منظور است به طوری که نامه سریع رئیس جمهور خطاب به مقام معظم رهبری تنها ساعاتی پس از ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی با مضمون اطاعت امر معظم له در پیگیری مجدّانه این سیاست ها و در پی آن ابلاغیه رئیس قوه مجریه به معاون اول و سایر رده های دولتی در این خصوص، اقدامی مؤثر و بجا در دولت تدبیر و امید به شمار می رود.

اما آیا این اعلام آمادگی به منظور دستیابی به اهداف سیاست اقتصاد مقاومتی کافی است و یا دولت در عمل باید وارد شود وتمام شرایط را برای دستیابی به اهداف ان آماده کند. به همین منظور با حجت الله کریمی عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین (ع) گفت وگو کردیم که متن گفت وگوی تسنیم با این استاد دانشگاه را در زیر ملاحظه می کنید:

لطفاً بفرمایید منظور از اقتصاد مقاومتی که مقام معظم رهبری سیاست های آن را ابلاغ فرمودند چیست و آمادگی دولت برای اجرای این سیاست ها چقدر است؟

شاید بر اساس سنتی ناصحیح و کم و بیش رایج در دولت های گذشته، دولت مردان منویات مقام معظم رهبری را تفسیر به رأی و پیشاپیش حرکت و اقدام های سابق خود را در مسیر احکام مورد نظر ایشان ارزیابی می کردند، به عنوان مثال در یکی از سالهای گذشته برخی اعضای دولت وقت تمام رفتارهای پیشین و پسین خود را به عنوان مصادیقی از" جهاد اقتصادی" معرفی کردند و وقتی از ایشان درباره اقدامات صورت گرفته متناسب با عنوان سال سؤال می شد، تمام آنچه را پیش تر در قالب برنامه های روزانه اجرا می نموده اند ملقب به صفت" جهادی" می نمودند و حتی گاهی برگزاری جلسات هیئت دولت نیز اقدامی جهادی نامیده می شد.

اگر بخواهیم مانند همین دولت های گذشته به موضوع نگاه کنیم به نظر شما آیا اقداماتی که دولت تاکنون انجام داده است گوشه ای از اقتصاد مقاومتی است؟

اگر به سخنان دولت مردان در این مدت توجه کنیم چنین برداشت می شود که ابلاغیه سیاست های اقتصاد مقاومتی صرفاً باعث" انگیزه بیشتر و همت بیشتر" دولت برای طی همان مسیر سابق خواهد شد، بدون اینکه تغییری در نگرش ها و رویکردهای اقتصادی دولت بخواهد رخ دهد و این در حالی است که تحلیلگران اقتصادی معتقد هستند سنت مقام معظم رهبری در تأکید بر امور خاص که وجه اعلای آن دستور و ابلاغ سیاست هایی در زمینه های مورد نظر است به طور عمومی در شرایطی رخ می دهد که موضوع مورد نظر از امور ضروری و کمابیش مغفول مانده است.

بنابراین اینکه ایشان تنها چند روز پس از ابلاغ سیاست ها سران قوا را دعوت و به صورت مستقیم و رودررو نیز توصیه های اکیدی در ارتباط با این موضوع می نمایند، نمی تواند معنایی به جز ضرورت تغییر رویکردهای موجود داشته باشد.

شما شرایط کشور را برای اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی چگونه ارزیابی می کنید، آیا این شرایط مهیا است؟

بی شک وضعیت کنونی کشور و رویکردهای اقتصادی موجود مطلوب نیست و لازم است دولت محترم در طراحی نقشه راه تحقق سیاست های مذکور که مقرر است تا پایان ماه جاری ارائه شود، تأکیدی جدی بر اتخاذ رهیافت هایی متناسب و به طور قطع متفاوت از قبل داشته باشد.
شاید جدی ترین آسیب دولت تدبیر و امید در مسیر پیگیری سیاست های اقتصاد مقاومتی، تأکید و اصرار بر رویکرد ناصحیح خود در حوزه سیاست خارجی و دیپلماسی اقتصادی باشد.
و همان گونه که از مقدمه این ابلاغیه برمی آید از اهداف مهم این سیاست ها" وادار نمودن دشمن به شکست و عقب نشینی" است، دشمنی که" با تحمیل یک جنگ اقتصادی تمام عیار در برابر این ملت بزرگ صف آرایی کرده" . این همان دشمنی است که معظم له در سخنان ماه های اخیر به کرّات آن را غیرقابل اعتماد خوانده اند و موارد عهدشکنی و خصومت و دشمنی مبنایی آن با اسلام، انقلاب، ملت و نظام اسلامی را گوشزد و خوش بین نبودن خود به نتایج مذاکرات با چنین جرثومه ای از خیانت را چندین بار اعلام نموده اند.
در همین راستا نیز بوده که ایشان با طرح نظریه اقتصاد مقاومتی و دستور به تدوین و ابلاغ سیاست های آن، زمینه را برای اتکا به توان و ظرفیت داخلی کشور و در نتیجه ناامیدی دشمنان از اثربخشی فشارها و خصومت های اقتصادی فراهم نمودند.

مهمترین نکته ای که به نظر شما ممکن است سیاست های اقتصاد مقاومتی به بار ننشیند، چیست؟

متأسفانه برخی مسئولین دولتی حکم مقام معظم رهبری بر" استفاده از دیپلماسی در جهت حمایت از هدف های اقتصادی" را که در بند ۱۲ سیاست های اقتصاد مقاومتی آمده است تلویحاً تعبیر به ادامه دیپلماسی کرنش و لبخند خود می دانند به طوری که یکی از معاونین رئیس جمهور در بیان دیدگاه های خود در خصوص بخش دوم سیاست های اقتصاد مقاومتی این مضمون را مطرح نمود که برای تحقق اهداف مذکور در شرایط فشارهای خارجی، باید از دیپلماسی اقتصادی خارجی استفاده کنیم، به این معنا که با نشان دادن چهره ای منطقی و مهربان از خود در گفت وگوها نظر مردم دنیا را نسبت به خود عوض کنیم و در کشورهای طرف مذاکره با ما که به تعبیر ایشان در آن ها دموکراسی برقرار است اگر روی ذهن مردمشان کار کنیم، دولت مردان را وادار خواهند کرد که کوتاه بیایند.
عبارت های فوق مفاهیمی بسیار خطرناک را القا می کند، مفاهیمی که اگر مقاومت شکن نباشد، قطعاً به هیچ عنوان در مسیر مقاومت ارزیابی نمی شود.

برای دستیابی به اهداف سیاست اقتصاد مقاومتی چه راهکار ویا راهکارهایی را پیشنهاد می دهید؟

در شرایط کنونی باید بتوانیم اقتصاد مقاومتی را به مدلی هماهنگ تبدیل کنیم. در این صورت، می توانیم به کمک این مدل، در مورد سیاست ها، تصمیم گیری و عملکردها، قضاوت و بررسی کنیم که در این مدل، هر نهاد و بخشی، چه وظیفه ای به عهده دارد. باید گفت یک نگاه کلی به این سیاست ها نشان می دهد که از الزامات عملیاتی کردن آن، تمرکز و توجه به تولید و استفاده از ظرفیت ها و پتانسیل ها و سرمایه های داخلی و هدایت آن به بخش های تولیدی است که پیش نیازهایی برای این کار لازم است.

این پیش نیازها چیست وآیا در دولت این پیش نیازها وجود دارد؟

یکی از آنها بازنگری در فرهنگ تولید و مصرف کشور در جهت تقویت تولید و اشتغال است که در این میان، بخش تولیدی وظیفه دارد با افزایش کارایی و کیفیت کالا و خلق ارزش افزوده بیشتر به عنوان « حلقه اصلی اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی» ، بتواند بازار داخلی را در دست گیرد.

از سوی دیگر دولت باید بتواند با اصلاح و حذف برخی قوانین دست وپاگیر و بوروکراسی های پیچیده، موجبات کاهش هزینه تولید و مبادلات را ایجاد کند و زمینه افزایش رغبت سرمایه گذاران برای ورود به عرصه تولید را فراهم آورد. از طرفی می تواند با اصلاح قوانین بیمه، شرایط را برای جذب نیروی کار از طرف کارفرما فراهم آورد.

همچنین بخش تولید در اقتصاد دچار مشکلات فراوان و چالش های جدی دیگری، از جمله در زمینه تأمین ارز و اعتبار است که حمایت مضاعف دولت و بانک مرکزی را در این زمینه می طلبد.

به عنوان مثال، بانک مرکزی باید بتواند با افزایش سرمایه بانک ها، شرایط را برای خروج آنان از حالت انقباضی فعلی فراهم سازد و زمینه افزایش تسهیلات دهی به تولید را فراهم نماید.

در این میان، دولت هم وظیفه دارد با مفاسد اقتصادی، از جمله مفاسدی که بانک ها خود عامل آن هستند، برخورد کند و اصلاح نظام بانکی را در دستور کار خود قرار دهد و ضمن آن، زمینه های توزیع مناسب منابع در بخش های مختلف اقتصاد را به وجود آورد؛ چراکه اگر منابع به درستی و به طور منسجم و منظم به بخش تولید هدایت می شد و اگر این پراکندگی توزیع منابع نبود، غرب به فکر تحریم بانکی ایران نمی افتاد و تحریم ها بر اقتصاد ایران کارگر نمی شد.

از دیگر اقداماتی که دولت باید در این زمینه انجام دهد تا به اهداف اقتصاد مقاومتی نائل آید، چیست؟

جلوگیری از واردات کالاهایی که مشابه ایرانی آن تولید می شود دومین راهبردی است که باید اقدامات اساسی و تصمیم گیری های کلان درباره آن صورت گیرد. همچنین تنوع در صادرات کالاهای ملی از دیگر عوامل مؤثر بر موفقیت اقتصاد مقاومتی است؛ به نحوی که تلاش در ایجاد تنوع صادرات کالاهای ملی، کمک فراوانی به اقتصاد کشور خواهد کرد.

در آخر نیز همراهی مردم، آگاهی دادن به جامعه و مردمی سازی اقتصاد، چهارمین راهبرد کلیدی اقتصاد مقاومتی است و از این پس باید در جهت افزایش اعتماد و اطمینان به مردم فرهنگ سازی صورت گیرد.