مسعود پیرهادی
ضرورت تقویت فعالیتهای مولد در عصر ثبات
پس از سالهایی که کشور بیشتر انرژی خود را صرف مدیریت بحرانها و عبور از چالشهای سیاسی و اقتصادی میکرد، امروز نشانههای ثبات نسبی آشکار شده و فضا بیش از گذشته برای «کار مولد»، «سرمایهگذاری واقعی» و «افزایش تولید ملی» مهیاست. این دورهها، در تجربه همه کشورهایی که مسیر رشد را پیمودند، زمانهای طلایی بودهاند؛ زمانهایی که اگر جامعه از آن درست استفاده کند، میتواند سالها جلو بیفتد و اگر تعلل کند، فرصتها به تدریج فرسوده میشوند.
ایران ظرفیتهای بزرگ دارد؛ از معادن گسترده تا اقلیم متنوع کشاورزی، از بازار عظیم ساختوساز تا استعدادهای انسانی که در استارتاپها و فناوریهای نو بروز پیدا کرده. اما ظرفیت، بدون راهبرد، تبدیل به ثروت و پیشرفت نمیشود. امروز لازم است نگاه کشور ـ هم مسئولان، هم مردم، هم بخش خصوصی ـ
از «حفظ وضعیت موجود» به «فعالیت مولد» تغییر پیدا کند. در ادامه، چهار حوزه پیشران که میتواند رشد ایران را در دهه آینده رقم بزند، بهصورت راهبردی بررسی میشود.
۱. معدن؛ ثروت خام که باید به ثروت پایدار تبدیل شود
ایران یکی از غنیترین کشورهای جهان از منظر ذخایر معدنی است؛ اما سهم معدن و صنایع معدنی در اقتصاد، متناسب با این ظرفیت نیست. خامفروشی هنوز بخشی از زنجیره ارزش را از بین میبرد و زیرساختهای فرآوری، حملونقل و اکتشاف عمیق، نیازمند تقویت جدی است.
راهبردها و راهکارها
•تکمیل زنجیره ارزش و عبور از خامفروشی: توسعه صنایع فرآوری و ایجاد شهرکهای تخصصی معدنی در نزدیکی ذخایر.
•تقویت اکتشافات عمقی با فناوریهای نو: استفاده از دادههای ژئوفیزیک و همکاری دانشگاهها و شرکتهای دانشبنیان.
•اصلاح مقررات و تسهیل سرمایهگذاری: بهویژه برای بخش خصوصی واقعی که توان مدیریت بهرهور دارد.
•توجه به محیطزیست و توسعه پایدار: معدن بدون احیای مناطق تخریبشده، به سرمایه ملی ضربه میزند.
۲. ساختوساز و مسکن؛ پیشران اشتغال و موتور تحریک اقتصاد
هیچ صنعتی در ایران به اندازه ساختوساز، گستره اشتغال و اثرگذاری زنجیرهای ندارد. از فولاد و سیمان تا حملونقل، برق، لوازم خانگی و خدمات مهندسی، همگی با رونق ساختوساز به حرکت درمیآیند.
راهبردها و راهکارها
•تغییر نگاه از ساختوساز صرف به «شهرسازی هوشمند»: تمرکز بر نوسازی بافت فرسوده، توسعه عمودی و بهینهسازی مصرف انرژی.
•جذب سرمایههای خرد در قالب صندوقهای زمین و ساختمان: تبدیل پساندازهای پراکنده به سرمایهگذاریهای بزرگ.
•کاهش زمان صدور مجوزها و هوشمندسازی فرآیندها.
•پیوند ساختوساز با حملونقل عمومی و توسعه شهری؛ ساختن خانه بدون زیرساخت، ایجاد گره جدید است.
۳. کشاورزی؛ امنیت غذایی یعنی امنیت ملی
کمبود آب، تغییر اقلیم و فشار بر منابع، کشاورزی ایران را آسیبپذیر کرده. اما همین حوزه اگر با مدیریت علمی پیش برود، میتواند همچنان یکی از پایههای اقتصاد و امنیت کشور باشد.
راهبردها و راهکارها
•اصلاح الگوی کشت بر اساس اقلیم، نه بر اساس عادتهای قدیمی.
•توسعه آبیاری هوشمند، قطرهای و زیرسطحی؛ هیچ کشوری با روشهای پرمصرف سنتی دوام نمیآورد.
•پیوند کشاورزی با فناوری: پهپادها، سنسورها، دادهمحوری و استفاده از شرکتهای دانشبنیان.
•کاهش ضایعات غذایی از طریق تکمیل زنجیره سرد و صنایع تبدیلی.
•تشویق کشاورزی قراردادی برای ثبات بازار و کاهش ریسک تولیدکننده.
۴. استارتاپها و اقتصاد دانشبنیان؛ تبدیل استعداد به ثروت
نیروی انسانی جوان و باسواد، بزرگترین مزیت ایران است. این مزیت اگر در قالب شرکتهای نوآور و استارتاپی سازماندهی شود، میتواند هم بهرهوری صنایع کلاسیک را افزایش دهد و هم بازارهای جدید خلق کند.
راهبردها و راهکارها
•ثباتبخشی به قوانین و رفع نااطمینانی: اقتصاد نوآور نیازمند پیشبینیپذیری است.
•ایجاد دسترسی بهتر به سرمایه خطرپذیر (VC) و صندوقهای دانشی.
•پیوند استارتاپها با صنایع سنتی مثل معدن و کشاورزی؛ فناوری باید در قلب اقتصاد سنتی نفوذ کند.
•گسترش صادرات خدمات دیجیتال؛ مزیتی که ایران میتواند در آن پیشتاز باشد.
جمعبندی؛ اکنون وقت حرکت است
کشور در دورهای قرار دارد که فرصتهای سرمایهگذاری، نیروی انسانی توانمند و نشانههای ثبات، در کنار هم قرار گرفتهاند. این لحظهها در تاریخ کشورها کم است. توسعه، محصول تصمیمهای شجاعانه در همین دورههاست؛ زمانی که جامعه بهجای انتظار برای آینده، خود آینده را میسازد.
مسئولان باید مسیر را هموار کنند و مردم و بخش خصوصی باید وارد میدان شوند. معدن، ساختوساز، کشاورزی و استارتاپها چهار پیشران مهماند؛ اما کلید اصلی، تغییر نگاه از «مصرف» به «تولید» و از «نگهداشتن وضع موجود» به «ساختن آینده» است.
اگر امروز درست حرکت کنیم، دهه پیشِرو میتواند دهه جهش ایران باشد؛ و اگر تعلل کنیم، این فرصت مثل بسیاری از فرصتهای گذشته از کنارمان عبور خواهد کرد.

ارسال نظر