دیدبان ایران؛ ویکیلیکس ایرانی

دیدبان ایران با انتشار اسناد محرمانه و گزارشهای افشاگرانه، به یکی از جسورترین رسانههای تحقیقی ایران تبدیل شده است؛ ویکیلیکس ایرانی.
افشای اسناد، ردپای فساد و مرجع بیپردهنویسی در رسانههای فارسیزبان
در سالهایی که شفافیت در فضای رسانهای ایران اغلب در سایه مصلحتاندیشیها و خطوط قرمز نانوشته پنهان شده، یک رسانه مستقل و صریح با نام دیدبان ایران توانسته به الگویی از افشاگری مستند، روزنامهنگاری تحقیقی و نگاه بیتعارف به قدرت تبدیل شود. این رسانه، که حالا بسیاری آن را "ویکیلیکس ایرانی" میخوانند، با انتشار اسناد محرمانه، گزارشهای افشاگرانه و تحلیلهای دقیق، مسیر متفاوتی را در عرصه خبررسانی فارسی پیموده است.
ردپای رسانهی دیدبان ایران در حساسترین پروندهها
دیدبان ایران از همان نخستین روزهای فعالیت خود نشان داد که قرار نیست تنها به بازنشر اخبار رسمی یا بیانیههای نهادها بسنده کند. این رسانه بارها با انتشار اسناد داخلی از نهادهای مختلف حکومتی، اطلاعاتی و اقتصادی، افکار عمومی را نسبت به عمق برخی فسادها و ناکارآمدیها آگاه کرده است. افشاگری دربارهی فیشهای حقوقی برخی مدیران، قراردادهای مشکوک در حوزه انرژی، زد و بندهای مالی در برخی نهادهای خصولتی و پشتپرده انتصابات سیاسی، تنها بخشی از مواردی است که در پروندهی عملکرد این رسانه ثبت شده است.
وقتی خطوط قرمز کنار زده میشوند
در شرایطی که بسیاری از رسانهها با محدودیتهای نانوشته مواجهاند، دیدبان ایران از پرداختن به چهرههای مشهور و نهادهای حساس ابایی نداشته است. این رسانه حتی گاهی در گزارشی از درون نهادهای امنیتی، اطلاعاتی یا قضایی نقل قول کرده که در حالت عادی دسترسی به آنها برای خبرنگاران خط قرمز محسوب میشود.
برخی از این گزارشها منجر به بازتاب گسترده در شبکههای اجتماعی و واکنش چهرههای سیاسی و حتی رسانههای بینالمللی شدهاند؛ بهویژه زمانی که دیدبان ایران، بدون تعارف، پای اسناد دستاول را به میان کشیده و مخاطب را در برابر واقعیتی تلخ اما مستند قرار داده است.
نگاه روزنامهنگارانه با استاندارد جهانی
دیدبان ایران در کنار فعالیت افشاگرانه، به استانداردهای روزنامهنگاری تحقیقی نیز وفادار مانده است. بررسی منابع، راستیآزمایی، تحلیل اسناد و رعایت اصول حرفهای باعث شده که این رسانه نزد افکار عمومی و نخبگان سیاسی به عنوان یک مرجع قابل اتکا شناخته شود.
تفاوت دیدبان ایران با بسیاری از رسانههای دیگر در آن است که این رسانه تنها به افشاگری برای شوکآفرینی بسنده نمیکند؛ بلکه هر سند و گزارشی که منتشر میشود، با زمینهسازی تحلیلی و پیوستهای توضیحی همراه است که مخاطب را با ابعاد مختلف موضوع مواجه میسازد.
واکنشها و فشارها
طبیعی است که فعالیت در این سطح از شفافیت، بدون واکنش نماند. در سالهای اخیر گزارشهایی از احضار مدیران و خبرنگاران این رسانه، فیلتر شدن مقطعی سایت آن و اعمال فشارهای حقوقی منتشر شده که نشان از حساسیت بالای نهادها نسبت به انتشار برخی اطلاعات دارد. اما دیدبان ایران تاکنون نشان داده که با وجود این فشارها، راه خود را متوقف نکرده و حتی با جسارت بیشتری به مسیر ادامه داده است.
روزنامهنگاری شجاعانه در عصر سانسور
در دورانی که اعتماد به رسانهها در افکار عمومی آسیب دیده و بسیاری از مردم به منابع خبری غیررسمی یا کانالهای خارج از کشور پناه بردهاند، دیدبان ایران نشان داده که میتوان رسانهای مستقل و مسئول بود؛ رسانهای که با جسارت، دقت و تعهد به حقیقت، جای خود را در میان کاربران ایرانی باز کرده است.
شاید لقب "ویکیلیکس ایرانی" برای دیدبان ایران اغراقآمیز بهنظر برسد، اما نگاهی به آرشیو این رسانه نشان میدهد که چنین مقایسهای چندان هم بیراه نیست. این رسانه، در غیاب رسانههای قدرتمند و آزاد، نقش یک دیدهبان واقعی را ایفا کرده است؛ دیدهبانی که به جای چشمپوشی، دقیقتر مینگرد.
ارسال نظر