یک. روز گذشته، رژیم صهیونیستی در حمله موشکی به دمشق، سردار سیدرضی موسوی که از مؤثرترین چهره‌های جریان مقاومت در سوریه و از هم‌رزمان حاج قاسم سلیمانی بود را به شهادت رساند. چند روز قبل هم در عملیاتی سایبری به جایگاه‌های سوخت در ایران، تلاش شد مردم به‌زحمت بیفتند و جریان سوخت‌رسانی در کشور دچار اختلال شود. این در حالی است که از ۱۵ مهرماه یعنی روز شروع عملیات طوفان الاقصی تا حداقل دو ماه، رژیم صهیونیستی به خود و چالش‌های امنیتی مشغول بود و خبری از اقدام علیه ایران نبود.

دو. باید دقت کرد که تغییر رویکرد اسرائیل در مواجهه با ایران غلط تفسیر نشود. این تغییر راهبرد از سوی رژیم اشغالگر می‌تواند از دو منظر تحلیل شود: نخست آن‌که «آغاز کمپین عملیات‌های اطلاعاتی از جانب صهیونیست‌ها علیه ایران در شرایطی که هنوز جنگ غزه در جریان است، نشان از دستیابی به یک الگوی محاسباتی از رفتار ایران در تل آویو است» و باید هرچه سریع‌تر این الگوی محاسباتی را برهم زد. درواقع در این تحلیل، پذیرفته‌ایم که رژیم صهیونیستی بر حماس غالب گشته و با فراغت از غزه و سایر نقاط سرزمین‌های اشغالی، توان خود را بازیافته و مشغول پدرخوانده‌های جریان مقاومت شده است. درواقع در این سطح از تحلیل، دلیل تغییر رویکرد اسرائیل، تغییر موازنه در میدان به سود این رژیم اشغالگر تلقی شده است.
سه. واقعیات صحنه، این را نشان نمی‌دهد و تحلیل اول را نمی‌پذیرد. ۸۰ روز از جنگ وحشیانه اسرائیل علیه باریکه غزه گذشته و هیچ‌چیز تغییر نکرده و حتی موازنه به ضرر اسرائیل در حال تغییر است. در طوفان الاقصی، هیمنه و ادعای شکست‌ناپذیری صهیونیست‌ها در هم شکست و نوع عملیات وحشیانه صهیونیست‌ها در بمباران بیمارستان‌ها و مراکز آموزشی، دینی و درمانی هم نقاب مظلوم‌نمایی را از چهره صهیونیست‌ها برانداخت. آن‌ها همان ابتدا حمله به غزه را برای خود حیثیتی کرده و دو هدف مشخص اعلام کردند: محو کامل حماس و کوچ اجباری مردم حداقل از شمال غزه. امروز پس از ۸۰ روز، هنوز شاخه نظامی حماس به شهرک‌های صهیونیست موشک شلیک می‌کند، در جنگ زمینی نیروهای اشغالگر را به کمین می‌اندازد و در فضای رسانه علیه اشغالگران عملیات روانی می‌کند.

در همین چند روز، ۱۴ افسر اسرائیلی به دست رزمندگان حماس در نوار غزه هلاک شده‌اند و این یعنی نه‌تنها حماس نابود نشده، بلکه گسترش‌یافته و شاید به تعبیری در عرض پهن‌شده و امروز هر جوان ساکن غزه خود را عضوی از حماس می‌داند. علاوه بر این، جریان مقاومت این توفیق یا قدرت هماهنگی را داشته که جبهه درگیری خود را از غزه فراتر برده و امروز عملا جبهه‌های پنج‌گانه را علیه اسرائیل فعال کرده است. علاوه بر غزه، عملیات‌های متعدد جوانان فلسطینی در کرانه باختری که از هر منظر بی‌سابقه است، جبهه فعال حزب‌الله لبنان در شمال، جبهه یمن در جنوب و دریا و حمله به اهداف آمریکا در منطقه، پنج جبهه فعال امروز است. این بی‌سابقه است که جوانان فلسطینی در کرانه باختری در ۲۰ و ۲۲ ماه دسامبر، بیش از د۱۰حمله علیه صهیونیست‌ها کرده‌اند و بر اساس گزارش‌های خبری، به‌صورت میانگین روزانه ۸ درگیری میان فلسطینی‌های کرانه غربی رود اردن با ارتش اسرائیل و شهرک‌نشینان رخ می‌دهد. آتش جبهه شمال از سوی حزب‌الله گرم است و حداقل یک‌سوم توان ارتش اشغالگر را متوجه خودساخته و تلفات قابل‌توجهی هم به آن تحمیل کرده است. در اثر طوفان الاقصی در جنوب و اقدامات حزب‌الله در شمال، شهرها و شهرک‌های جنوبی موسوم به غلاف غزه و شهرهای شمالی تا شعاع چند ۱۰ کیلومتری همه تخلیه‌شده‌اند و جمعیت در بخش میانی فشرده‌شده است. از سوی دیگر اولین بار در تاریخ ۷۵ ساله منحوس اسرائیل است که یمن به عرصه مبارزه با صهیونیست‌ها پا گذاشته است. رژیم اشغالگر پیش‌ازاین با بسیاری از کشورها ازجمله فلسطین، لبنان، اردن، سوریه، مصر، عراق و حتی ایران درگیری نظامی گسترده یا محدود داشته اما ورود یمن، نشان از تغییر جغرافیا و معماری جنگ است. یمنی‌ها در همین مدت محدود هم مستقیما به سرزمین‌های اشغالی موشک شلیک کرده‌اند و هم با تسلط به دومین آبراه مهم دنیا و هدف‌گیری کشتی‌های اعزامی به سرزمین‌های اشغالی، هزینه همکاری با رژیم اشغالگر را به‌شدت افزایش داده‌اند. به همه این موارد، ضربات متعدد علیه مواضع آمریکا در منطقه و به‌ویژه عراق را هم باید اضافه کرد.

چهار. درواقع محاصره علیه اسرائیل هرروز در حال تنگ‌تر شدن است و امکان ندارد ناظران صحنه این واقعیات را متوجه نشده باشند. اسرائیل اکنون تلاش می‌کند تا با اقداماتی همچون ترور مستشاران نظامی ایران، تغییر موازنه علیه خود را بر هم زند و به خیال این‌که شاید ایران واکنش شدیدی نشان دهد، پای آمریکا را به‌صورت رسمی‌تر و جدی‌تر به جنگ در منطقه غرب آسیا باز کند. اقتصاد، توریسم، امنیت و ارتش اسرائیل همه با سرعت در حال آب رفتن است و اسرائیل از پس همان باریکه غزه هم برنیامده و حال‌آنکه جبهه هرروز گسترده‌تر می‌شود. اسرائیل تازه دریافته که هرروز که از جنگ می‌گذرد، احتمال پیروزی و دست‌یابی به اهداف اعلامی کمتر می‌شود و درواقع تغییر رویکرد اسرائیل در برابر ایران اسلامی، نه‌تنها ناشی از تغییر موازنه به سود او نیست که ناشی از تغییر ادراک صهیونیست‌ها نسبت به واقعیات صحنه است. خلاصه آن‌که اسرائیلی‌ها در هیچ میدانی چیزی را نبرده‌اند بلکه تازه چیزهای بیشتری فهمیده‌اند.

پنج. واکنش ایران می‌تواند تلاش در راستای تشدید همه جبهه‌های پنج‌گانه از یک‌سو و حتی گشایش جبهه‌های جدید باشد. گزینه‌ها هم متعدد است و لزوما نیازی به ورود مستقیم نیست. شاید اولین کابوس جدید صهیونیست‌ها، جوانان باانگیزه سوری در بلندی‌های جولان باشد.