۱-کمتر از ۴ ماه به انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری باقی‌مانده است.
آمریکا و اذنابش برای بی‌ریخت‌ نشان دادن مردم‌سالاری دینی از ابتدای شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی، روشنفکران غرب‌زده را تجهیزکردند تا انگ «دیکتاتوری»، «نقض حقوق بشر»، «عدم آزادی بیان» و «آزادی‌های سیاسی» را بر آن بزنند. این اقدامات برای آن صورت می‌گرفت که؛ پرچم «لیبرال دموکراسی» و «سوسیال دموکراسی»که در دست فیلسوفان سیاسی غرب است به زمین نیفتد. اما هرچه در این زمین تاختند و هرچه تئوری‌پردازی کردند و حتی از موضع دروغ، تهمت، تحریف و تحقیر سخن گفتند نتیجه نگرفتند.
 آخرین تیر ترکش آن‌ها زدن زیر میز بازی بود. آن‌ها به این‌سو رفتندکه سرنوشت قدرت در آراء صندوق‌ها تعیین نمی‌شود،کف خیابان نتیجه را معلوم می‌کند و لذا انقلابات رنگی شکل گرفت. 
این بازی خطرناکی بود که دامن ارزش‌های دموکراسی در آمریکا را  گرفت و آن‌ها را دچار گرگی چون ترامپ کرد که آخرین میخ را به تابوت لیبرال دموکراسی در آمریکا زد.
۲- انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ با مشارکت ۸۵ درصدی، یک رکورد بالا برای مردم‌سالاری دینی بود. اما آمریکا و سه کشور شرور اروپایی با کارگردانی سرویس‌های موساد، سیا و ام آی ۶ تصمیم گرفتند شرایط را با اهرم‌هایی که در دست داشتند به هم بزنند. از دل‌آشوب‌های سال ۸۸ سه شعارکلیدی بیرون آمد:
الف- انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است.
ب- مرگ بر اصل ولایت‌فقیه
ج- روز قدس همان سال، شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران سر دادند.
فریب‌خوردگان جاهل و غافل داخلی در تور جنگ نرم دشمن افتادند و رقابت را  بردند به سمت‌وسوی لکه‌دارکردن مردم‌سالاری دینی و ناکارآمد نشان دادن نظام مبتنی بر ولایت‌فقیه و زیر سؤال بردن ارزش‌هایی که امام ، شهدا و انقلابیون برای برپایی نظام الهی جانفشانی کردند. یک‌طرف رقابت به ساز دشمن رقصید و صدای طبل جنگ نرم را به اقصی نقاط ایران و جهان رساند.
۳- رهبری معظم انقلاب اسلامی هوشمندانه در برابر این توطئه و دسیسه جهانی علیه انقلاب اسلامی و مردم‌سالاری دینی ایستاد و از رأی مردم و مشروعیت آن سخن گفت و دفاع کرد.
رهبری از رأی ملت به‌عنوان یک امانت الهی یادکردند و صیانت از آن را برای حفظ مردم‌سالاری دینی لازم دانستند و انتخابات تراز انقلاب اسلامی با ویژگی «امنیت»، «سلامت»، «رقابت»، «اخلاق‌محوری» و «شایسته‌گزینی» را تداوم بخشیدند.
۴- برخی رؤسای جمهور و رؤسای مجلس و نیز نمایندگان و برگزیدگان ملت در خبرگان رهبری و شورای اسلامی شهرها به‌ویژه آن‌هاکه چهره ملی داشتند زیر چرخ رقابت‌های انتخاباتی ملکوک شدند برخی از آن‌ها در ملکوک شدن خود به دلیل خروج از خط امام و انقلاب و عدم «مراقبت» و «محاسبه» نقش داشتند. این رویکرد آسیب جدی به سرمایه اجتماعی نظام زد و میزان رقابت و مشارکت سیاسی را آسیب‌پذیر ساخت این آسیب‌پذیری، دشمن را به طمع انداخت امنیت ملی را به خطر بیندازد.
۵- جنگ غزه که اکنون در داخل به‌عنوان یک دوگانه و دوقطبی «خیر و شر»، «حق و باطل»و «شرافت و شرارت» خودنمایی می‌کند و حتی این دوقطبی نه‌تنها در دنیای اسلام بلکه درکل جهان صف‌آرایی خود را روز‌به‌روز شفاف‌تر می‌کند، یک رونمایی جدی از چهره کسانی است که طی چهار دهه در جمهوری اسلامی در زمین دشمن بازی می‌کردند و می‌کنند. جنگ غزه نشان داد چه کسانی در ایران به بهانه‌های واهی، مردم‌سالاری دینی را سیاه نشان می‌دادند و نظام سیاسی کشور را به مفاهیمی نسبت می‌دادندکه آن مفاهیم نه در ایران بلکه در رژیم صهیونیستی و نظام جنایتکارانه آمریکا و هم‌پیمانان آن و به‌خصوص در نظام لیبرال دموکراسی می‌توان سراغ آن را گرفت.
۶- مردم‌سالاری دینی در ایران دارای قواعد و قوانین عقلانی است.کسانی که در عقلانیت این قواعد شبهه‌پراکنی می‌کنند همان کسانی هستند که در برابر جنایات، ددمنشی‌ها وکشتارهای بی‌رحمانه رژیم صهیونیستی سکوت کرده‌اند و از تل‌آویو و سرویس‌های موساد و سیا فرمان می‌گیرند. آن‌ها نمی‌خواهند مردم‌سالاری دینی رقیب جدی برای لیبرال دموکراسی باشد. آن‌ها از «زوال لیبرالیسم» در غرب اندوهگین هستند. آن‌ها سازه‌های دولت و مجلس و نظام قضائی را با «نفوذ» و «ناکارآمدی» می‌خواهند بی‌اعتبارکنند.
۷- مردم در انتخابات آینده برای پاسداشت مردم‌سالاری دینی به‌پای صندوق‌های رأی خواهند آمد. مردم برای صیانت از امنیت ملی به‌پای صندوق‌های رأی خواهند آمد. مردم برای این‌که پرچم ایران در عرصه جنگ حق علیه باطل به‌ویژه در فلسطین اشغالی و آزادی قدس در جهان برافراشته بماند به‌پای صندوق‌های رأی خواهند آمد و به دروغ‌‌ها ، تهمت‌ها و شبهه‌پراکنی جریانی که منافع رژیم صهیونیستی را در ایران نمایندگی می‌کند، وقعی نخواهند گذاشت.