«اینجا مدفن کسی است که می‌خواست اسرائیل را نابود کند». این جمله‌ای است که بر مزار شهید طهرانی‌مقدم حک‌شده است. شهیدی که هرگز فرصت رویارویی مستقیم با صهیونیست‌ها را پیدا نکرد اما عمر خود را در جهت ایجاد مهم‌ترین زیرساخت مبارزه با رژیم غاصب صرف کرد. او پای نهالی را آب داد که هرگز خودش از میوه آن نچید و آرمیدن ایران و منطقه غرب آسیا در سایه آن را ندید. صنعت موشکی ایران امروز مهم‌ترین تهدیدکننده تل‌آویو است. صنعتی که ایران دانش و نرم‌افزار و بعضا سخت‌افزار آن را به دیگر بازوهای مقاومت، خصوصا حزب‌الله لبنان صادر کرد.

ازاین‌رو شهید طهرانی‌مقدم یکی از مهم‌ترین نام‌ها در تاریخ نابودی اشغالگران قدس خواهد بود. نیت او نابودی اسرائیل بود و خدا به نیت مؤمن، اثر می‌بخشد و در آن برکت قرار می‌دهد. طهرانی‌مقدم اگر عشق و شوق خود را اعزام به جبهه‌های جنگ با اسرائیل هزینه می‌کرد، یک شهید ساده‌ جنگ با صهیونیست‌ها بود اما او با جهاد تدریجی خود، اضمحلال تدریجی آنان را رقم زد. او شاید بیشتر از ما عاشق نبرد با دشمن صهیونیست بود اما با اطاعت محض از ولایت تا سر حد شهادت در حوزه کاری خود ماند و خدا نیز کار او را تبدیل به یکی از مهم‌ترین قدم‌های نابودی دشمن کرد. هدف ما، نابودی قطعی و همیشگی و کامل رژیم غاصب است. هدف ما صرفا این نیست که با غاصبان بجنگیم و در حد خودمان به آن‌ها آسیب برسانیم. ما آن‌قدر حد خودمان را بالا می‌بریم که سیلی ما مساوی نابودی دشمن باشد. راه ما دور است؛ چون قله ما بلند است.

بعد از جنایت شنیع رژیم درنده‌خوی صهیونیستی در بمباران یک بیمارستان در غزه، کارد به استخوان کسانی رسید که در یک هفته گذشته هرروز عکس‌هایی از غزه دیده بودند که می‌شد سالی برای آن گریست. از همین رو بسیاری از عدم واکنش نظامی مستقیم جمهوری اسلامی ایران و عدم ورود به جنگ فعلی شدیدا انتقاد کردند. پیرو این انتقادات، در نظر گرفتن برخی نکات ضروری است:
یک. جنگ فعلی غزه حساب‌وکتاب پیچیده‌ای دارد و در آن باید با هوشمندی کامل رفتار کرد.

این هوشمندی و محاسبه دقیق را ما حتی در رفتار حزب‌الله لبنان نیز شاهدیم. گسترش جبهه جنگ، مسئله‌ای است که تمام طرف‌های این جنگ نسبت به آن دست‌به عصا هستند. گویی هر طرف، منتظر اقدام طرف مقابل است تا وارد سطح جدیدی از جنگ شود. در چنین شرایطی ورود ایران این جنگ را ناگهان چند مرحله جلو می‌برد و این شاید برای دشمن صهیونیست چندان نامطلوب هم نباشد. این در حالی است که جنگ دارد طبق قواعد خود پیش می‌رود و اقدام ایران شاید ابتکار عمل را از دست همه گروه‌ها خارج کرده و به دشمن تقدیم کند.

دو. ضربه‌ای که حماس در طوفان‌الاقصی بر کمر دشمن زد چنان مهلک بود که اگر جنگ همین الآن هم به پایان برسد، پیروزی با مقاومت فلسطین است؛ با وجود اختلافی که میان رقم تلفات وجود دارد. شکست سنگین از آن کسی است که همه ادعاهایش در یک سحر به باد رفت. ادعای اطلاعاتی‌اش را پاراگلایدرهای عزالدین قسام به سخره گرفتند و ادعای نظامی‌اش همچون گنبد آهنین سوراخ شد. این شکست را نمی‌توان با قتل‌عام مردم غزه جبران کرد. دشمن در ماجرای سیف القدس در سال ۲۰۲۱ هم شکست خورد و بعدازآن، تنها با بمباران وحشیانه غزه انتقام گرفت. امروز نیز مقاومت همین الآن هم‌دست پیش را دارد. مادامی‌که مقاومت فلسطین به رشد آرام اما پیوسته خود ادامه می‌دهد و اصل مقاومت در معرض خطر قرار نگرفته است، هدفِ ما که ازاله اسرائیل از وجود است به تحقق نزدیک می‌شود.

سه. در سال‌های اخیر منطقه غرب آسیا یک روز خوش به خود ندیده است و در تمامی بحران‌ها دست‌هایی سعی کردند که ایران را به جنگ بکشانند؛ از بحران بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان گرفته تا بحران قفقاز. ایران آنجایی که لازم است، به‌صورت نظامی وارد می‌شود و با حداقل هزینه بیشترین ضربه را به دشمن وارد می‌سازد؛ همچون غائله سوریه و داعش. اما تا حد امکان از ورود به جنگ اجتناب می‌کند. راهبرد ایران مدیریت تنش‌های منطقه با اجتناب حداکثری از آتش جنگ است. چه ایران هم در چند جبهه می‌جنگد و در عین شجاعت شیعی خاص خود، کیاستی دارد که به دشمن فرصت رایگان ندهد. 

چهار. تاریخ مقاومت فلسطین قطعا به پیش از انقلاب اسلامی ایران و پس‌ازآن تقسیم می‌شود. هیچ‌کس نمی‌تواند ایران را بابت کوتاهی در مقوله فلسطین سرزنش کند یا ایران را در مواجهه با این مسئله، مصلحت‌اندیش بخواند. بدون طوفان امام خمینی در ایران، فلسطین هرگز روز طوفان‌الاقصی را نمی‌دید و این را ملت فلسطین و دیگر ملت‌های منطقه می‌دانند که جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که از فلسطین حمایت تمام‌قد و همراه با هزینه انجام داد. تنها به‌عنوان یک نمونه، ایران رژیم صهیونیستی را برای همیشه از رؤیای عادی‌سازی با کشورهای مسلمان منطقه با یک سیلی محکم پراند. اسرائیلی که در حال انجام تمهیدات عادی‌سازی بود حالا به نقطه صفر دفاع از موجودیت خود برگشته است. این یعنی هر قدم اسرائیل تحت رصد ایران است و این حد از هوشیاری، امروز که آتش جنگ بالا گرفته، طبعا افزایش‌یافته است.