به گزارش از پارس نیوز: مسعود رضائی ـ بعید است کسی در این نکته تردید داشته باشد که آنچه در این مدت به عنوان اغتشاش و آشوب شاهد آن بودیم، ناشی از تهاجم سنگین و بی‌سابقه‌ای بود که در فضای مجازی و رسانه‌ای متعلق به دشمنان ایران صورت گرفت. این رسانه‌ها که متعلق به آمریکا، کشورهای اروپایی و برخی کشورهای مرتجع منطقه مانند عربستان سعودی بودند در این مسیر هر چه در توان داشتند را به کار گرفتند تا بلکه بتوانند ایران را به ورطه نابودی بکشانند اما در این هدف شوم خود، سخت شکست خوردند. عامل اصلی در این ناکامی آنها، هوشیاری و دقت نظر قاطبه ملت بزرگ ایران بود که نقشه دشمن را بدرستی فهمید و آن را نقش بر آب کرد.
در حقیقت آنچه امروز بین ما و آمریکا و شبکه شیاطین همراه او در جریان است را باید «جنگ استقلال» نامید که از ابعاد بسیار گسترده‌ای برخوردار است. آنها با تمام توان با ما می‌جنگند تا ما دست از استقلال برداریم و ما با تمام وجود مقاومت می‌کنیم تا این استقلال را از دست ندهیم.
در اینجا برای این که به صورت عینی‌تر و ملموس‌تری این جنگ را مورد بررسی قرار دهیم، به نحوی که بویژه برای کسانی که در این مدت اخیر با رفتارها و عملکردها و بیانیه‌های خود، خواسته یا ناخواسته با این شبکه شیاطین همراهی کردند، مایه تأمل و تفکر باشد، به نمونه‌هایی از ادعاها و عملکردهای آمریکا و همراهانش اشاره می‌شود.
آمریکا و همراهانش، سال‌هاست که فعالیت‌های هسته‌ای ایران را بهانه‌ای برای برای اعمال فشار‌های گوناگون خود بر کشور ما قرار داده‌اند و این در حالی است که از یکسو آنها خود سابقه به کارگیری سلاح اتمی و کشتار صدها هزار انسان را در کارنامه‌شان دارند و هزاران موشک با کلاهک هسته‌ای را نیز در زرادخانه‌های اتمی خود آماده شلیک نگه داشته‌اند و از سوی دیگر ایران بیشترین همکاری را با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی داشته و بی‌سابقه‌ترین بازرسی‌ها از تأسیسات و مراکز هسته‌ای ایران توسط بازرسان این سازمان به عمل آمده و بارها عدم انحراف فعالیت‌های هسته‌ای ایران، به تأیید این سازمان رسیده است. براستی بعد از چنین تعاملات گسترده و همه‌جانبه ایران با آژانس، که شرح مفصل آن مثنوی هفتاد من کاغذ می‌شود، کدام ایرانی است که نداند آنچه آمریکا و همراهانش در مورد فعالیت‌های هسته‌ای ایران می‌گویند، چیزی جز اتهامات واهی و بهانه‌‌گیری‌های بی‌انتها با هدف اعمال اراده خود بر ملت ایران به منظور شکستن روحیه مقاومت در این سرزمین نیست؟
آنها حتی برای رسیدن به این هدف و منظور خود، از زیر پا نهادن تمامی قواعد اخلاقی، انسانی، حقوقی و بین‌المللی نیز ابایی نداشتند و آشکارا دست به دانشمند‌کشی در ایران زدند که بی‌تردید هر یک از آنان، به تنهایی سرمایه‌ای بسیار گرانبها برای ملت ایران بودند. ارتکاب این جنایات هولناک توسط شبکه شیاطین، گذشته از این که مخالفت بنیادین آنان با استقلال ملت ایران را به نمایش گذارده است، این نکته مهم را نیز در خود نهفته دارد که آنها با هرگونه پیشرفت علمی و صنعتی در ایران که منجر به بی‌نیازی ملت ما از بیگانگان شود نیز بشدت مخالفند و به هر طریق ممکن با آن به مقابله می‌پردازند.
مخالفت شبکه شیاطین با توانمندی‌های دفاعی ایران نیز وجه دیگری از ستیز آنان با استقلال ملت ایران است. براستی کدام ملت را می‌شناسید که بدون برخورداری از توانمندی‌های دفاعی مبتنی بر توان داخلی، بتواند ادعای استقلال کند؟ حرکت هوشیارانه ایران در دوران بعد از دفاع مقدس بر مبنای تجربیات گرانبهایی که در این دوران در زمینه‌های مختلف به دست آمده بود، امروز توان دفاعی کشور را به جایی رسانده است که بخوبی قادر به پاسخگویی به هرگونه تجاوزی از سوی هر کشوری است و این چیزی نیست که تحمل آن برای شبکه شیاطین آسان باشد. آمریکا که روزگاری مغرورانه مقدرات نیروهای مسلح ایران را از صفر تا صد آن در اختیار داشت، امروز خشمگینانه شاهد آن است که پیشرفته‌ترین تسلیحات نظامی از صفر تا صد آن در ایران تولید می‌شود و روند پیشرفت‌ها در این زمینه با سرعت خیره‌کننده‌ای ادامه دارد و کاری هم از دست او برای توقف این روند برنمی‌آید.
تحریم‌های اقتصادی آمریکا و شبکه شیاطین علیه ایران نیز بخش دیگری از جنگ همه جانبه آنها با استقلال ملت ایران است. در این زمینه نیز هر چه در توان این شبکه قرار داشته به میدان آورده شده تا بلکه بتوانند به خیال خود با فلج کردن اقتصاد ایران، مردم را به تسلیم در برابر خود وادار سازند. اما پایداری اقتصاد ایران در برابر این حجم از فشارهای بی‌سابقه و بی‌مانند، نشان داد که اراده ملت ایران بر قدرت سیاسی و اقتصادی شبکه شیاطین برتری دارد و به همین خاطر، نه تنها اقتصاد ایران رو به افول نگذارد بلکه با اتکاء به توان داخلی و پرورش استعدادهای فراوان نهفته در بطن این ملت بزرگ، به مرور فضاها و امکانات جدیدی را تجربه کرده است. رویکرد به فناوری‌های دانش‌بنیان، یکی از این فضاها است که هر روز شاهد جلوه جدیدی از آنها هستیم. شرکت‌های دانش‌بنیان در عرصه‌های مختلف در حال پیشرفت هستند و دستاوردهای آنها در عرصه‌های مختلف پزشکی، صنعتی، کشاورزی، فضایی، نظامی و غیره، آینده روشنی را در پیش روی ملت ایران قرار داده است. به این ترتیب در این بخش از جنگ استقلال، شبکه شیاطین علی‌رغم به کارگیری تمام توان، نه تنها از دستیابی به اهداف خود بازمانده بلکه هر روز پیشروی جدیدی توسط ملت ایران را شاهد است.
تلاش برای جلوگیری از گسترش نفوذ منطقه‌ای و بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران را نیز باید به عنوان یک بخش بسیار مهم از برنامه‌های جنگی شبکه شیاطین علیه ایران در نظر داشت. برای آنها بسیار سخت و سنگین است که همه توان خود را برای مقابله با ایران به کارگیرند اما از سوی دیگر شاهد باشند که ایران به قدرتمندترین کشور منطقه تبدیل شده و علاوه بر آن، دامنه اقتدار و نفوذ خود را به اقصی نقاط جهان گسترش داده است. شکست سنگین آمریکا و همراهانش در پی‌ریزی خاورمیانه جدید از طریق تضعیف و نابودی محور مقاومت، بخوبی قدرت ایران را در مقابله با توطئه‌های گسترده شبکه شیاطین به اثبات رسانید. عظمت کاری که در این زمینه توسط ایران انجام گرفت به حدی بود که مجموعه اعضای این شبکه منحوس را در بهت و حیرت فرو برد و آنها را بشدت نگران و هراسان ساخت. آنان که هر زمان اراده می‌کردند، هر کار می‌خواستند در این منطقه می‌کردند، اینک با تمام قوا به این منطقه لشکرکشی کرده بودند و از دستیابی به هدف خود بازماندند. این شکست سنگین را باید یک نقطه عطف در کارنامه خاورمیانه‌ای شبکه شیاطین به حساب آورد.
ناکامی شبکه شیاطین از قرار دادن ایران در انزوای بین‌المللی را باید به مجموعه ناکامی‌های این شبکه افزود. اعضای پرنخوت این شبکه که خود را به مثابه کل جهان محسوب می‌کنند، با این تصور که در صورت کاهش و یا قطع روابط سیاسی و اقتصادی خود با ایران، موجب تنهایی و انزاوای کامل این کشور پهناور و قدرتمند در عرصه جهانی می‌شوند، اقدام بدین کار کردند اما تحرکات و ابتکارات بویژه دولت سیزدهم در گشایش محورهای ارتباطی جدید با کشورهای همسایه، منطقه، اورآسیا، شرق آسیا و آمریکای جنوبی و همچنین ورود به اتحادیه‌های اقتصادی مختلف، از موفقیت دشمنان ملت ایران در این عرصه نیز جلوگیری به عمل آورد.
بی‌تردید آنچه در تمامی این عرصه‌ها به دست آمده، حاصل تلاش و مقاومت یک ملت بزرگ است چراکه ما مردم ایران، همگی، خواستار استقلال و سربلندی کشورمان هستیم و از این که وابسته، نوکر و یا گاوشیرده کشور و دولت دیگری باشیم، بیزاریم و تحمل چنین وضعیتی را نداریم. این مسأله در ادبیات کهن و جدید ایرانی، بسیار پررنگ است و نشان از عمق و قدمت این مفهوم در فرهنگ و اندیشه ایرانی و اسلامی دارد. براستی کدام ایرانی است که خواستار و دوستدار ایران مستقل، آزاد، قدرتمند و یکپارچه نباشد؟ کدام ایرانی است که از پیشرفت‌های علمی و فناورانه در کشورش شادمان نباشد؟ کدام ایرانی است که به دانشمندانش افتخار نکند و از قاتلان آنها بیزار نباشد؟ کدام ایرانی است که از قدرت منطقه‌ای و بین‌المللی کشورش احساس عزت و سربلندی نکند؟ و کدام ایرانی است که نداند آمریکا و شبکه شیاطین همراه او، در پی نابودی تمام آن چیزهایی هستند که یک ایرانی می‌تواند به آنها افتخار کند؟ کدام ایرانی است که نداند تمام تلاش شبکه شیاطین برای آن است که ایران بزرگ و مستقل و قدرتمند را تبدیل به تکه پاره‌های کوچک و وابسته و ضعیف کند؟ کدام ایرانی است که نداند مرتجعانی همچون آل‌سعود که آشکارا داغ گاوشیرده آمریکا بر پیشانی‌شان زده شده است، از حضور یک ایران مستقل و قدرتمند در منطقه بشدت در رنج و عذابند و از هر کاری برای تبدیل ایران به کشوری مشابه خود دریغ نمی‌ورزند؟
پاسخ این سؤالات کاملاً روشن و واضح است و اشاره به همین مقدار کافی است تا بویژه آن عده از هموطنان که به دلایل مختلف فریب این دشمنان را خوردند و به نحوی عمل کردند که آب به آسیاب آنها ریختند، به عمق قضایا بیندیشند و قضاوتی دوباره درباره این نحو عملکرد خود داشته باشند.