جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا این‌بار با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی تشکیل شد و 10 فرمان برای نجات مدیریت بحران کرونا توسط معظم‌له صادر شد. ایشان لازمه اِعمال مدیریت صحیح و مناسب را «اتخاذ تصمیم‌های قاطع حاکمیتی»، «اقناع افکار عمومی» و «همکاری همه دستگاه‌ها و همچنین همکاری مردم» دانستند. اما محل بحث، گلایه و اشاره رهبری به اقدام برخی‎ها در مواجهه با دولت و شخص رئیس‌جمهور است. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمودند: «هتک حرمت در میان مردم حرام است و نسبت به مسئولان بیشتر، بخصوص در میان مسئولان بالای کشور ... ممکن است انتقاد درستی داشته باشید، انتقاد کنید اشکالی ندارد اما انتقاد با اهانت و هتک حرمت متفاوت است ... باید حرمت رؤسای سه قوه و مسئولان کشور که در عرصه خدمت‌رسانی به مردم هستند، حفظ شود.»
بعد از فرمایشات رهبر و پدر امت، انواع و اقسام اظهارنظرها، روانه رسانه‌ها شد؛ اندک‌هواداران دولت که خود سابقه مشعشعی در لطف و عنایت به مسئولان سایر نهادها و قوا داشتند، گویی جان تازه گرفتند و مرجع استنادشان از این و آن، به ولی فقیه رسید؛ که البته جای خوشحالی دارد. بعضی از کسانی که ملازم و ملتزم امر «ولی» بودند، از آنچه شائبه توهین و هتک حرمت داشت، عذر خواستند و اصلاح کردند. اما برخی از مخاطبین بایدها که اتفاقا مخاطب اصلی گلایه و امر رهبر بودند، تغافل کردند و انگار تا پیش‌ازاین، مجسمه‌های ادب و تقوا بوده‌اند و قدرشان در زمین مجهول و شهرتشان در آسمان کذا و کذا! اساسا هزینه‌سازان اصلی این ماجرا همین‌ها بودند و ازقضا مدعی ولایتمداری هم هستند. اما واکنش این افراد، عیار ولایت‌پذیری آنها را مشخص می‌کند و نشان می‌دهد در عالم واقع، ولایت‌ندارند نه ولایت‌مدار!
آزمون تعیین سطح برگزار می‌شود؛ اما سطح امتحان چیست؟ از آبرو گذشتن؟ خیر؛ جان دادن؟ خیر؛ اسارت و از دست دادن آزادی؟ خیر؛ هزینه کردن مال؟ خیر؛ سطح آزمون این است که خواسته شده کسی پرده‌دری و هتاکی نکند!همین. حالا نتیجه آزمون چیست؟ یک نفر در حکم شرعی هتک حرمت، ان‌قلت می‌آورد؛
 یک نفر هیچ فحش و سزا و ناسزایی را مصداق هتاکی نمی‌داند؛ یک نفر قائل به تفکیک وظیفه رهبری در حمایت از دولت و در مقابل، وظیفه هتاکی خودش می‌شود! خلاصه تعداد قابل اعتنایی در همین آزمون با این سطح نیز، رفوزه می‌شوند. حدود دو ماه پیش مطلبی نوشتم تحت عنوان «تردید در یا لیتنا کنا معکم!» و واقعا این شک و تردید، روز به روز بیشتر می‌شود. ما که از پسِ امتحاناتی در این سطح برنمی‌آییم، چگونه می‌خواهیم در معیت امام باشیم؟ شیعه تنوری کجا و شیعه‌های تنبوری که فقط صدا دارند کجا؟ بله؛ خیبری ساکته، دود نداره؛ سوز داره. این‌ها یک روز شنیدن از دو لب مبارک را بهانه می‌کنند؛ یک روز طالب شنیدن از پشت بلندگو هستند و دیگر روز، ندای پشت بلندگو را هم ...؛ آن‌ها که با یک اشاره امام نسبت به شکست حصر آبادان، سر از پا نمی‌شناختند کجا و ما کجا؟ کاتولیک‌تر از پاپ شدن و مؤمن‌تر از علی شدن، خارج‌زدن است و عاقبتش خارجی شدن. «ولی» برای اینان تا وقتی ولایت دارد که مطابق میل‌شان باشد وگرنه خود را نه قلما و نه عملا ملتزم نمی‌دانند. ولایت «ولی» را اگر بدون اما و ولی پذیرفتیم ولایتمداریم وگرنه ولایت‌نداریم.

مسعود پیرهادی