به گزارش پارس به نقل از روزنامه بهار، پس از او روحانی، به « جعفر توفیقی» اعتماد و او را برای یک دوره ۹۰ روزه، به عنوان سرپرست وزارتخانه « علوم، تحقیقات و فناوری» منصوب کرد تا یکی از خوشنام ترین مدیران آموزش عالی، سکانداری و هدایت کشتی آسیب دیده این وزارتخانه و دانشگاه ها را برعهده بگیرد. توفیقی گفته، گزینه نهایی دولت برای وزارت علوم است و برای اخذ رای اعتماد به مجلس معرفی می شود. براساس برنامه های دولت قرار است وزرای آموزش و پرورش، علوم و جوانان تا یک ماه دیگر به مجلس معرفی شوند.

 

چطور شد که پس از هشت سال، مجددا قبول کردید تا به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بازگردید؟
برگشت من با تصمیم رییس جمهوری محترم و جمع بندی ایشان بود که براین اساس از من هم دعوت کردند تا در کابینه حضور داشته باشم. البته من حدود ۳۰ سال است که در بخش های مختلف مرتبط با وزارت علوم، تجربه مدیریت داشته ام و در مسئولیت های مختلف از مدیریت گروه در دانشگاه تا معاون وزیر و بعد هم به عنوان وزیر در سال های ۸۲ تا ۸۴ خدمت کرده ام و در تدوین بسیاری از قوانین از جمله برنامه های سوم، چهارم و قانون جدید وزارت علوم مشارکت داشته ام؛ مجموع این تجربیات در آموزش، پژوهش و فناوری در این مدت اعم از ملی و بین المللی این بود که می توانم در این برهه از زمان به پیشرفت های علمی کشور خدمتی کنم.

 

امروز خوشبختانه تولید علمی، اولویت اصلی کشور شده است و تصور می کنم تمام ظرفیت های علمی، مدیریتی و پژوهشی باید کمک کنند تا این مسیر با قدرت جلو رود. معتقدم حل همه مشکلات ما در همه حوزه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تنها مستلزم توسعه علمی است.

 

در هشت سالی که گذشت، از یک سو، بسیاری از دانشجویان ستاره دار شدند و از سویی دیگر بسیاری از استادان دانشگاه ها، با بهانه هایی سیاسی، اجبارا بازنشسته یا محترمانه اخراج شدند. اتفاق هایی که اعتماد جامعه دانشگاهی نسبت به مدیریت وزارت علوم و دانشگاه ها را مخدوش کرد و فاصله عمیقی بین این دو ایجاد کرد. آیا می توان این اعتماد را دوباره احیا کرد و بازگرداند؟
در هر مقطعی از مدیریت، افراد نقاط قوت و ضعفی دارند. طبیعتا تدبیر اقتضا می کند که ما نقاط قوت را شناسایی و آن ها را تقویت کنیم تا پس از شناسایی نقاط ضعف، به آن ها رسیدگی شود. وزارت علوم و دانشگاه ها باید به گونه ای برخورد کنند که درها روی مردم باز باشد تا هرکسی، چه هیات علمی برای بازنشستگی و چه دانشجو برای ستاره دار شدن که احساس می کند در این سال ها حقی از او ضایع شده است، مراجعه کند و مسائل و مشکلات را بگوید.

 

در واقع مردم باید بدانند که یک سیستم رسیدگی قوی و اطمینان بخش وجود دارد تا از این طریق و با عملکرد صحیح ما و رسیدگی دقیقی که به مطالبات هیات علمی و دانشجویان و کارکنان می شود، اعتماد برگردد.

 

ایده ای که در سال های اخیر به شدت پیگیری شد، طرح اسلامی سازی دانشگاه ها بود که یکی از شاخه های آن، تفکیک جنسیتی و دیگری هم، علوم انسانی اسلامی بود اما متاسفانه در هیچ یک از این طرح ها، نظر دانشگاهیان، پرسیده نشد. نظرتان در این باره چیست؟
این پرسش را باید در دو بخش پاسخ داد. طرح تفکیک جنسیتی چند سالی است که در بعضی دانشگاه ها، به شکل محدود در حال اجراست. اما به نظرم باید این تجربه در کشور به دقت بررسی شود و آثار علمی، فرهنگی، سیاسی و حتی اقتصادی آن مورد توجه قرار گیرد که مثلا هزینه های آن را باید از کجا تامین کرد. از همه مهم تر آن که باید با دانشگاهیان و دانشجویان گفت وگو و تبادل افکار و بحث شود تا نقاط ضعف و قوت مشخص شود.

 

همیشه گفته ام دانشگاهیان باید در بحث هایی که به سرنوشت آن ها برمی گردد، مشارکت داشته باشند. اما به نظر من به اندازه کافی روی بحث های نظری این موضوع، بررسی صورت نگرفت. من به تنهایی هیچ گاه موافق آن نبودم و فکر می کردم آثار تربیتی، آثار فرهنگی و آثار اقتصادی مثبتی ندارد. اما اکنون در جایگاه یک مقام مسئول باید به خرد جمعی احترام گذاشت و نظر جمع دانشگاهیان را پرسید و با مشورت آنان است که می توانیم تصمیم جمعی بگیریم.

 

زیرا هر حرکتی باید مورد پشتیبانی آنان باشد. بنابراین اصرار دارم بین نظر فردی خودم به عنوان یک هیات علمی دانشگاه و یک مقام مسئول که باید هر حرکتی را با مشورت وسیع و کافی دانشگاهیان و مراجع مسئول انجام دهد، تفکیک قائل شوم. اما مساله دیگر آن است که اساسا بازنگری در رشته های درسی نه تنها در علوم انسانی، بلکه باید در سایر رشته ها نیز باشد. امروزه در همه دنیا یکی از شاخص های کیفیت این است که برنامه های درسی و رشته ای به روز باشند و متناسب با تحولات علم و نیازهای جامعه، دائما در حال بازنگری باشند.

 

البته روشن است که علوم انسانی در کشور ما از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. زیرا نظام ما، ارزشی و فرهنگی است و علوم انسانی هم زیربنا و پایه توسعه است. پس حتما این کار ارزش دارد ولی چگونگی انجام آن، نیاز به مشورت دارد. باید روش های بازنگری، هم به لحاظ محتوا و هم اجرا، با ارزش های فرهنگی و بومی تناسب داشته باشد.

 

پس چاره آن است که پژوهشگران و مراکز پژوهشی را تقویت کنیم. مخصوصا باید بکوشیم دانشجویان مستعد را با سیاست های تشویقی به علوم انسانی جهت بدهیم که نخبه ترین دانشجویان ما، علوم انسانی، اولویت شان باشد. البته بازنگری هم فعالیت مستمری است که در طولانی مدت میسر می شود. برخورد با اندیشه های غرب باید از موضع قدرت، آگاهی و اطلاع اما کاملا انتقادی باشد که جوانب مثبت و منفی را بسنجد. به هر جهت نمی توان جلوی ورود اندیشه های غرب را گرفت اما می شود با آن برخورد انتقادی کرد. هر قدر هم فضا بازتر شود، برخورد اندیشه ها برای تعامل فعال با دنیا بیشتر شده و این، بر کیفیت کار موثر است.

 

مهم ترین محورهایی که در جلسه پنجشنبه گذشته با روسای دانشگاه ها گذشت، چه بود؟
بیشتر درباره آغاز سال تحصیلی بود. به هرحال همه پیش بینی های لازم شده تا یک سال پرجنب و جوش و پرنشاط را داشته باشیم. به دانشگاه ها تکلیف شده تا به لحاظ تجهیزات، کلاس های درس، حضور اعضای هیات علمی، کارگاه ها و کتابخانه ها، همه چیز مهیا باشد. خواستیم دانشگاه ها با برقراری تورهای علمی، امکان آشنایی با محیط و امکانات و فرصت هایی که در این فضا وجود دارد، فراهم شود. برای شروع کلاس ها برنامه ریزی منظم شده و با هماهنگی صورت گرفته، مشکلی نمی بینم و همه چیز برای آغاز سال تحصیلی مساعد و دولت در این زمینه آماده است.

 

البته بعد از انتخابات، همان گونه که در جامعه نیز می بینید، فضای امید و نشاط و سرزندگی ایجاد شده که در پی آن، این فضا به دانشگاه ها هم تزریق شده که فوق العاده موثر است. به هر روی ما بر آنیم که از کرامت استادان و دانشجویان دفاع کنیم تا به کسی بی احترامی نشود و همه با شور و اشتیاق در کلاس حاضر شوند.

 

انتخاب روسای دانشگاه ها، امری است بسیار حساس که می تواند دانشگاه ها را فعال و پویا کند یا مانند آنچه در این مدت در بسیاری از دانشگاه ها اتفاق افتاد، روسای دانشگاه ها با حمایت مستقیم و حتی ویژه رییس جمهوری و وزرای علوم وقت، آنجا را به ملک طَلق خود بدل کنند. چه خواهید کرد تا با انتخاب روسای جدید دانشگاه ها، چنین وقایعی دوباره رخ ندهد؟ در واقع در انتخاب روسای جدید، تا چه میزان تجربه علمی و دانشگاهی برای شما معیار خواهد بود و تا چه اندازه مشی سیاسی اعتدال گرا؟
دانشگاه محیط علمی است و کارکرد آن هم توسعه و پیشرفت علمی. پس مدیریت آن هم باید کاملا علمی و کارشناسی باشد. آنچه برای من مهم است شایستگی های علمی، مدیریتی و اجرایی است. از نظر گرایش سیاسی هم آنچه اهمیت دارد، قانون اساسی، قوانین و مقررات کشور و ارزش های نظام است که موضوعی فراحزبی، فراجناحی و فراگرایشی است که هرکسی با هر گرایشی، این اصول را قبول داشته باشد، می تواند در جمع ما حضور داشته باشد و اصولا فضای دانشگاه ها چنین است.

 

پس در انتخاب روسا، وارد قضایای سیاسی نمی شوم که این ها آفت است. زیرا دانشگاه یک بنگاه سیاسی و حزب نیست و گرایش های سیاسی در مدیریت دانشگاه، باعث ایجاد شکاف می شوند که مخل کارکرد دانشگاه است. هرچند هرکسی با هر گرایشی وقتی مسئولیتی را قبول می کند، جایگاه خود را باید ملی بداند و این که متعلق به همه کشور است. هر سمت وسویی دارد را باید کنار بگذارد، زیرا دیگر متعلق به همه مردم است. پس باید به ایجاد فضایی یکپارچه و آرام در دانشگاه کمک کنیم تا دانشگاه با تمام ظرفیت در میدان توسعه حرکت کند.

 

کما این که در دوره وزارت پیشین شما، شاهد چنین فضای پویایی در دانشگاه ها بودیم اما در سال های قبل، فضای دانشگاه ها آلوده به التهاب و آغشته به اضطراب ناشی از پیامدهای احتمالی هرگونه حرکت دانشجویی بود.
بله اما فکر می کنم با تزریق همین نگرش اعتدال و میانه روی به جمع دانشجویی بخش مهمی از این مشکلات حل می شود. البته باید بعضی رفتارهای مدیریتی افراطی که استاد و دانشجو را آزار می دهد، اصلاح شود. در واقع اگر مشی عقلانی خردگرایانه توام با احترام را در دانشگاه پیشه کنیم، همان طور که در فضای جامعه، آرامش حاکم شده است، در دانشگاه نیز شاهد چنین اتفاقی خواهیم بود.