به گزارش پارس ، به نقل ازهفت صبح: در مناسبت های مختلف، علاوه بر بحث تصاحب کنداکتور توسط انواع و اقسام سریال کمدی و درام و… رقابت برای اجرای برنامه های ویژه آن مناسبت ها هم از آن دسته مسائلی است که نمی شود نادیده اش گرفت. امسال با شروع ماه رمضان، علاوه بر بحث جنجالی بازگشت مجدد علیخانی به « ماه عسل» ، دو بحث داغ دیگر هم در جریان بود. فرزاد جمشیدی بعد از چند سال اجرای مداوم برنامه « ماه خدا» ی سحرهای رمضان، امسال به دلیل حواشی فراوانی که برایش به وجود آمد، مجبور شد صندلی همیشگی اش را خالی کند و آن را در اختیار حسن سلطانی بگذارد.

از طرف دیگر قبل از شروع رمضان، خبرهایی مبنی بر بازگشت جواد یحیوی به تلویزیون و اجرای « جشن رمضان» هم شنیده می شد ؛ مجری ای که چهار سال پیش، در جریان اتفاق های بعد از انتخابات، ممنوع الاجرا شد و تا امروز به تلویزیون بازنگشته. البته با گذشت ۶ شب از ماه رمضان، هنوز خبری از این مجری نیست و بعید به نظر می رسد بازگشت او به تلویزیون همچنان قطعی باشد! به هرحال به بهانه این رفت و برگشت مجریان شناخته شده به تلویزیون و جنجال های اخیری که برای این مجریان اتفاق افتاد، پرونده ای تدارک دیدیم درباره مجریان صاحب سبکی که هر کدام در این مدت، به دلایلی از تلویزیون کنار گذاشته شدند.

قربانی اتفاقات سیاسی

جوانی لاغر و ترکه ای که خیلی صریح و راحت حرف می زد و بی مهابا سوالاتش را از مهمانان برنامه اش می پرسید. حالا فرقی نمی کرد مهمان برنامه حاج آقا قرائتی بود یا عطا ءالله مهاجرانی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد. این جوان ترکه ای و خوش صحبت کسی نبود جز جواد یحیوی. مجری متفاوتی که علاوه بر راحت حرف زدن، جلوی دوربین هم راحت بود، به قدری که حتی اگر ترجیح می داد کوسن روی مبل را بردارد و روی زمین بگذارد و روی آن بنشیند و برنامه اش را اجرا کند، این کار را می کرد.

او با اجرای متفاوت برنامه تابستانه « طعم آفتاب» که بعد از ظهرها از شبکه تهران پخش می شد، توانست سبکی تازه در اجرای برنامه های تلویزیونی از خود به جا بگذارد و به اوج شهرت و محبوبیت برسد. خیلی ها معتقدند عادل فردوسی پور، فرزاد حسنی، احسان علیخانی و… با تاسی از نوع اجرای او به مجریانی جسور و جریان ساز تبدیل شدند.

با اینکه مجری جریان سازی بود اما در ادامه نتوانست موفقیت « طعم آفتاب» را تکرار کند. او در اواخر کارش به اجرای مسابقات زنده تلفنی رسید. گفته می شود پشتیبانی از یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در سال ۸۸ و حضور مستمر در میتینگ های این نامزد و اجرای مراسم او موجب شد تا مسئولین تلویزیون او را از حضور در برنامه های این رسانه محروم کنند. هرچند او از یک سال و نیم قبل از آن هم کاری در تلویزیون روی آنتن نداشت.

مدتی در کیش مشغول فعالیت تجاری بود و این روزها بازیگری را دنبال می کند.

در هاله ای از ابهام

ابتدا کارش را با برنامه های سیاسی و تاریخی آغاز کرد ولی بعد به سمت اجرای برنامه های خانوادگی کشیده شد. او را نمی توان متعلق به برنامه خاصی دانست. برنامه صبحگاهی شبکه سه را می توان آغاز شهرت او دانست. صادقی به دلیل اینکه اولین مجری کاملا انرژیک و پرجنب و جوش تلویزیون بود خیلی سریع توانست در تلویزیون پر کار شود.

با اینکه هیچ گاه به صورت رسمی اعلام نمی شود که افراد در تلویزیون ممنوع التصویر هستند ولی زمانی که به یک مجری توانمند و محبوب برنامه ای داده نمی شود خیلی غیر رسمی این ممنوع التصویری به وجود می آید. در اکثر موارد علت این ممنوع التصویری مشخص است اما در مورد ژیلا صادقی علت این مسئله بسیار مبهم و نامشخص است. خیلی ها حضور او به عنوان یک زن در تبلیغ یک محصول تجاری و خارجی را علت کنار گذاشتن او از اجرای برنامه در تلویزیون می دانند.

او فعلا به کارهای هنری و شخصی اش می پردازد. البته قرار بود به عنوان تهیه کننده یک برنامه روانشناختی را برای شبکه سه تهیه کند ولی آن برنامه هم فعلا در هاله ای از ابهام است. از طرفی او در مراسم های مختلف هم به عنوان مجری حضور دارد و آخرین مراسم مهمی که اجرایش را به عهده داشت اختتامیه بیست و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر در سال ۱۳۸۹ بود که نوع پوشش او در آن برنامه حسابی جنجال به پا کرد.

زبان سرخ و سر سبز

فرزاد حسنی از همان ابتدا با جسارت و لهجه صریح وارد تلویزیون شد به همین دلیل هم خیلی زود هواداران و مخالفان زیادی پیدا کرد. او با برنامه کوله پشتی که ایام تابستان از شبکه سه روی آنتن می رفت به شهرت رسید.

از قدیم گفته اند: « زبان سرخ سر سبز دهد برباد» ، همان یک برنامه کوله پشتی که فرزاد حسنی مقابل سردار رادان فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ ایستاد و به شکل بی سابقه ای روی آنتن زنده تلویزیون برخورد ماموران انتظامی با مردم را در مقابل فرمانده شان به چالش کشید خیلی ها مطمئن بودند عاقبت خوبی در انتظار حسنی نخواهد بود. او یکسری خط قرمزها را شکسته بود و این باعث شد تلویزیون هم به دنبال دردسر برای خودش نگردد.

تا سال پیش حسنی نیم بند در تلویزیون حضور داشت و سالی یک بار در ویژه برنامه های نوروزی شبکه سه به اجرا می پرداخت اما از زمانی که علی ضیا رو شد، دیگر آن فرصت هم از او گرفته شد. در این مدت حسنی بیشتر به کارهای رادیویی اش مشغول است و بازیگری را جدی تر پیگیری کرده، حضور در سریال « مسیر انحرافی» و بازی در فیلم های سینمایی « آمین خواهم گفت» ، « در امتداد شهر» و « عملیات مهدکودک» از مهم ترین تجربه های بازیگری او در این سال هاست

مثلثی که کار دستش داد

مدت ها طول کشید تا رضا رشید پور از جک گفتن در آیتم های صبح بخیر ایران جدا شود و به عنوان یک مجری خودش را در تلویزیون مطرح کند. او با سری برنامه های « شیشه ای» ! به اوج شهرت رسید. رشید پور در سه گانه « عبور شیشه ای» ، « شب شیشه ای» و « مثلث شیشه ای» تقریبا تمام سوپراستارهای سینما و چهره هایی را که تا به حال حتی یک بار پایشان به تلویزیون باز نشده بود به برنامه اش آورد و به واسطه حضور آنان مشهور شد.

در حالی که ۳۵ قسمت از برنامه « مثلث شیشه ای» گذشته بود، ناگهان پخش این برنامه متوقف شد، همان موقع دلیل این مسئله را نماد برنامه مثلث شیشه ای و شبیه بودن آن به نماد فراماسونرها دانستند. البته یکسری صحبت های مهمانان برنامه روی آنتن زنده و ناتوانی رشیدپور در کنترل آنها هم مزید بر علت شد.

رشید پور بعد از جدا شدن از تلویزیون سعی کرد خودش را در ورطه بازیگری بیازماید که نتیجه اش حضور در فیلم هایی چون « بی پولی» ، « شیش و بش» ، « سوپر استار» و « در امتداد شهر» بود. حضور جنجالی اش در شبکه ایرانیان و حرکت عجیب و غریبش در ساخت کلیپ های متعدد و قرار دادن آنها روی شبکه یوتیوب از دیگر کارهای رشیدپور در سال های اخیر بوده است. او به تازگی مدیر شبکه تلویزیونی پرسپولیس شده است.

رشته ای که سر دراز دارد

آزاده نامداری با اینکه کارش را با برنامه خط مستقیم شبکه تهران شروع کرد اما تا سال ۸۴ که اجرای آیتم « تازه ها» ی « سیمای خانواده» به او سپرده شد، کسی او را به عنوان مجری نمی شناخت. او شیوه خاصی از اجرا را وارد تلویزیون کرد. اولین مجری بود که چادر رنگی سرش می کرد، شیطنت های خاص خودش را داشت و به خاطر خوش رویی و تند صحبت کردنش، خیلی مورد توجه قرار گرفت.

بعد از اجرای برنامه تحویل سال ۹۱ به همراه احسان علیخانی، حواشی زیادی برای او به وجود آمد و نهایتا از گوشه و کنار شنیده شد که بعد از آن برنامه، ممنوع الاجرا شده است. این در حالی بود که نامداری در همان سال برنامه « خانمی که شما باشی» را هم اجرا کرد و اتفاقا خیلی هم پرمخاطب شد اما این هم نتوانست جلوی تصمیم ممنوعیت از اجرای او را بگیرد.

خلاصه سال گذشته در چندقسمت اول برنامه « پشت صحنه» علیخانی، اسمش به عنوان نویسنده آورده شد اما این مسئله چندان طول نکشید چون بعد از چند قسمت، اسمش را از تیتراژ هم بیرون کشیدند. او با اینکه قرار بود نوروز امسال با « خانمی که شما باشی» به شبکه دو برگردد اما چند هفته منتهی به نوروز، اجازه اجرا به او داده نشد و نهایتا برنامه فقط با صدای او روی آنتن رفت.

همین اواخر با فرزاد حسنی ازدواج کرد و در شیراز، مسابقه غذا به راه انداخت اما فعلا خبری از حضورش در برنامه جدیدی به گوش نمی رسد.

خود ویرانگری

از زمانی که شبکه تهران شروع به کار کرد، به عنوان یکی از مجریان ثابت این شبکه کارش را شروع کرد اما در سال ۷۶ و با حضورش در « مسابقه بزرگ» در کنار سید کاظم احمدزاده، خیلی بیش از پیش برای مخاطبان شناخته شد. حرکات عجیب و غریبش جلوی دوربین، شوخی های منحصر به فردش با احمد زاده و ترانه هایی که در این مسابقه اجرا می کرد همگی در کنار هم باعث شهرت و محبوبیت او شد.

سال ۸۴، حسینی در پایان یکی از برنامه های زنده « محله بنده نواز» که از شبکه سه پخش می شد از مخاطبان خداحافظی کرد و گفت که مدتی نیاز به استراحت دارد. همان زمان شایعاتی درباره افتتاح بنگاه معاملات ملکی او در قبرس هم شنیده می شد و بعدها مشخص شد که در آنجا پناهنده شده. با این حال اما مرتضی حسینی، برادر او در مصاحبه ای گفته بود که او اجرا را به دلیل افتادن به ورطه تکرار تعطیل کرده و اصلا دلیل رفتنش، بیزینس نبوده! البته چند وقت قبل از این اتفاق ها، شایعاتی درباره اختلاس او از برنامه « جشن رمضان» هم شنیده می شد.

او بر خلاف سایر همکارانش که با وجود ممنوع الکاری در ایران ماندند و به وطنشان پشت نکردند، دست به یک خود ویرانگری شدید زد و در شبکه ها ی ماهواره ای مشغول به کار شد، تا به این ترتیب پرونده خود را برای همیشه ببندد. او تنها فردی است که در این سیاهه، تلویزیون و مخاطبان آن نباید بابت از دست دادنش ناراحت باشند و خم به ابرو بیاورند.