به گزارش پارس نیوز، 

 یکی از شعارهای اصلی نامزدهای ریاست جمهوری در چند دوره اخیر، جوان گرایی و استفاده از ظرفیت بانوان در اداره کشور بوده است، شعارهایی که بعد از روی کار آمدن دولت ها، عمدتا مغفول مانده اند.

این وعده ها در سطوح پایین تر مدیریتی نیز کاملا ملموس و قابل پیگیری است؛ از وعده های شهرداران گرفته تا نمایندگان مجلس و... .

در واقع باید گفت شعار درباره جوان گرایی لااقل در دو دهه اخیر، وعده ای صرفا تبلیغاتی و غیر اجرایی بوده است و مصادیق بسیار آن را می توان در بیکاری جوانان، عدم بهره گیری از پتانسیل آن ها در مدیریت کشور، موج بازنشستگان شاغل در ادارات و بویژه جایگاه های مدیریتی و... مشاهد کرد.

میانگین سنی وزرا در هر دوره افزایش می یابد

اگر به میانگین سنی کابینه‌های مختلف از ابتدای انقلاب تا کنون نگاهی بیندازیم با پدیده‌ جالبی مواجه خواهیم شد. به عنوان نمونه، میانگین سنی کابینه در دولت پنجم اندکی بیش از ۴۰ سال بوده است و در دولت ششم، میانگین به ۴۴  سال ارتقا یافته است.

ارتقای میانگین سنی کابینه پس از آن نیز ادامه داشته است. میانگین سنی دولت هفتم حدود ۴۶  سال بوده است. این میانگین در دولت هشتم تا ۴۸ سال ارتقا پیدا کرده است. میانگین سنی دو کابینه نهم و دهم ۴۹ و ۵۱ سال بوده است و حالا هم در دو دولت یازدهم و دوازدهم میانگین به مرز ۶۰ سال رسیده است.

میانگین ۶۰ ساله، یعنی استفاده از جوانان دیروز و بازنشستگان فعلی. این در حالی است که یکی از مهمترین وعده های انتخاباتی رئیس جمهور، استفاده از ظرفیت جوان بوده است.

یک چهارم جمعیت کشور، جوان هستند

بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، ۵۰ درصد جمعیت زیر ٣٠ سال قرار دارند. از سوی دیگر بر اساس اعلام مرکز آمار ایران سهم جمعیت جوان (٢٩-۱۵ ساله) از سال ١٣٩٦ تا سال ۱۴۰۵ از ٢٣.٩ درصد به ١٩.۶ درصد کاهش می یابد. این آمار یعنی جای خالی حدود یک چهارم جمعیت کشور در تصمیم گیری و تصمیم سازی کاملا مشهود است. از سوی دیگر همین جمعیت جوان به این دلیل که در معرض توانمندسازی تجربی قرار نگرفته اند، قطعا در آینده می توانند با چالش هایی رو به رو شوند و کشور را نیز از بهره وری کامل پایین تر بیاورند.

ذبیح الله سعیدی کارشناس حوزه جوانان در گفتگو با مهر می گوید: ما در شرایطی هستیم که نسل پیشین مدیران که چهل سال است در سطح اول مدیریت قرار جا خوش کرده‌اند، توان اجرایی خود را به شکل آشکاری از دست داده‌اند و در عین حال، پشتوانه‌سازی وسیع برای جایگزینی این مدیران هم صورت نگرفته است. اکنون چند مدیر دهه پنجاهی و دهه شصتی داریم که بتوانند در مسند وزیر قرار بگیرند؟

وی ادامه می دهد: برعهده دولت است که با اعتماد به همین نیروهای معدود و ایجاد امکانی برای آنها تا بتوانند تجربه و کارآمدی خود را همچون وزیر ارتباطات نمایان سازند، روند پشتوانه‌سازی برای آینده مدیریتی کشور را فراهم سازد.

مروری بر دو انتصاب اخیر مقام معظم رهبری در یک ماه اخیر و تاکید بر انگیزه و نشاط جوانی

مقام معظم رهبری، در یک ماه گذشته، دو مدیر ارشد را با عنوان ریاست سازمان تبلیغات اسلامی و نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه ها منصوب کردند. دو سازمان و نهاد عریض و طویل از یکسو و اعتماد به دو نیروی جوان و پرانرژی از سوی دیگر.

در بخشی از متن حکم آیت الله خامنه ای به حجت الاسلام شیخ محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی آمده است:

 

اکنون که سازمان تبلیغات اسلامی پس از یک دوره‌ی طولانی به مدیریت جناب حجت‌الاسلام آقای سیدمهدی خاموشی به رشد و توسعه‌ی کمّی و کیفی قابل توجه نائل گشته است، با تشکر از زحمات و تلاش‌ها و خدمات متراکم ایشان، جنابعالی را که بحمدالله  از دانش و ابتکار و انگیزه و نشاط جوانی برخوردارید به ریاست این سازمان منصوب میکنم.

 

سازمان تبلیغات اسلامی یکی از مهم‌ترین رویش‌های انقلاب اسلامی است که با تصمیمی روشن‌بینانه و ژرف‌نگرانه با هدف تبلیغ و عرضه‌ی اندیشه‌ی تابناک اسلام ناب محمدی ( صلوات‌الله‌علیه‌وآله) به جامعه‌ی انقلابی بویژه جوانان جویای حقیقت و معرفت، شکل گرفت. این سازمان بحمدالله طی حدود ۴ دهه اخیر منشأ خدمات و برکاتی بوده است و امروز ضرورت وجودی آن نه‌تنها کاهش نیافته بلکه ضریبی فزاینده یافته است.

 

تبیین و عرضه‌ی فکر و فرهنگ و معارف اسلامی با توجه به نیازهای روز و با نوآوری در ادبیات و روش‌ها بگونه‌ای که بر جان و دل مخاطبان بنشیند و وجود آنان را از کوثر حقیقت دین سیراب نماید، رسالت بسیار مهم این سازمان است.

 

رسالت دیگر این سازمان رصد و مقابله‌ی هوشمندانه با تهاجمات فکری و فرهنگی و تبلیغی و رسانه‌ای دشمنان دین و انقلاب و کشور است. دشمنانی که نه امروز بلکه از چند دهه‌ی پیش، هویت و شخصیت و باور و رفتار و سبک زندگی اسلامی-ایرانی مردم خصوصاً جوانان را هدف قرار داده و با شیوه‌ها و ابزارهای متکی به فناوری‌های ارتباطی و رسانه‌ای اعم از هنر و سینما و فضای مجازی و غیره، درصدد تهی کردن انقلاب از عقبه‌ی دینی و ایمانی و مردمی آن می‌باشند.

 

همچنین در بخشی از حکم انتصاب حجت الاسلام مصطفی رستمی آمده است:

اکنون که پس از یک دوره فعالیت ارزشمند و پرثمر، جناب حجةالاسلام آقای محمدیان از ریاست نهاد نمایندگی در دانشگاهها کناره‌گیری کرده‌اند، ضمن تقدیر و تشکر فراوان از تلاش دلسوزانه و سلوک مهربانانه‌ی ایشان، جنابعالی را که از فضلای جوان و پرانگیزه و آشنا و مرتبط با محیط دانشگاه میباشید، به پیشنهاد شورای نهاد، به ریاست نهاد مزبور منصوب میکنم.

 

مروری بر بیانات رهبر انقلاب در سخنرانی های اخیر و تاکید بر جوانان

بیانات در دیدار نخبگان جوان علمی(۲۷مهر ۹۶)

 من همیشه وقتی در بین جوانها هستم -بخصوص جوانهای نخبه- در درجه‌ی اوّل، احساس شکر میکنم؛ شکر خدای متعال؛ ما بِکُم مِن نِعمَةٍ فَمِنَ الله؛(۲) شما نعمت خدا هستید برای ما؛ عطیّه‌ی الهی برای دلسوزان نظام محسوب میشوید. برای ما -کسانی که عمر طولانی گذرانده‌اند- شما جوانها حقیقتاً یک لطف الهی و نعمت الهی هستید؛ شکر. دوّم امید؛ به آینده‌ی کشور اهمّیّت میدهیم؛ به افقی که در مقابل چشممان هست اهمّیّت میدهیم؛ شما را که انسان میبیند، امیدوار میشود به اینکه این آینده، آن‌چنان که امید و آرزو داشتیم ان‌شاءالله تحقّق پیدا خواهد کرد.

 

جوانها از فرصت استفاده کنید. امروز فرصت برای شما هست که بتوانید آینده‌ی کشورتان را بسازید. زمان شما با زمان جوانی ما فرق دارد. جوانی ما دوران ناامنی بود، دوران سختی بود. در سنین شما، ما یا در زندان بودیم، یا زیر فشار بودیم، یا زیر شکنجه بودیم، یا در تبعید بودیم. بعد هم که انقلاب پیروز شد -آن سالهای اوّل انقلاب- شب و روز کار و تلاش بود؛ استراحت وجود نداشت؛ دائم [کار بود]. حالا بنده بعد از یکی دو سال رئیس‌جمهور شدم؛ کسانی که با هم بودیم، بعضی‌شان رئیس‌جمهور هم نشدند، مشغول تلاش و کار [بودند]، ما هم که رئیس‌جمهور شدیم، یک‌جور دیگر تلاش و کار [میکردیم]. یعنی واقعاً سختی کشیدیم در دورانی که در سنین شما و اندکی بعد از سنین شما بودیم. شماها نه، شماها در امنیّتید، در آرامشید، در فرصت علمی هستید، توانایی دارید، تشویق میشوید، گرامی داشته میشوید! این را قدر بدانید، از این فرصت استفاده کنید. گوهر گران‌بهای جوانی در اختیار شما است و این همان گوهر گران‌بهایی است که خدای متعال در قیامت از ما سؤال میکند که جوانی‌تان را چه‌جوری گذراندید؟

یکی از چیزهایی که از ما سؤال میشود این است که جوانی را چه‌جوری گذراندید؟ باید جواب بدهیم. شما وظیفه‌ی الهی و وظیفه‌ی وجدانی را فراموش نکنید؛ هرچه میتوانید تلاش کنید. و تلاشتان نافع خواهد بود؛ یعنی شما میتوانید مسیر کشور را اگر چنانچه غلط است، برگردانید به مسیر درست؛ آنجاهایی که اشکال دارد، آنجاها را میتوانید برگردانید. خوشبختانه جهت‌گیری در کشور جهت‌گیری درستی است؛ البتّه اشکالات در گوشه‌وکنار فراوان وجود دارد امّا جهت‌گیری درست است؛ [لذا] میتوانید اشکالات را برطرف کنید؛ میتوانید کمک کنید که جهت‌گیری‌ها خراب نشود، عوض نشود، دچار انحراف نشود. این کاری است که شما جوانها -جوانهای دانشمند و عالم- میتوانید بکنید. از این فرصت استفاده کنید، بدانید که ان‌شاءالله خدای متعال به شما کمک خواهد کرد؛ وَ الَّذینَ جٰهَدوا فینا لَنَهدِیَّنَهُم سُبُلَنا؛(۱۶) در راه خدا وقتی مجاهدت میکنید، خدای متعال خودش شما را هدایت میکند. وَ مَن یُؤمِن بِاللهِ یَهدِ قَلبَه؛(۱۷) خدا دلهای شما را هدایت میکند به آن کاری که باید انجام بدهید. نیّتهایتان را نیّتهای احساس وظیفه و انجام وظیفه و نیّتهای خدایی کنید؛ ان‌شاءالله خدا هم کمک خواهد کرد. و من مطمئنّم شماها در ده‌ها سال آینده که ان‌شاءالله دیگر همه‌کاره‌ی کشور شماها هستید، در آن روز یک ایرانِ بمراتب بهتر، پیشرفته‌تر، منظّم‌تر و مرتّب‌تر از امروز را در مقابلِ خودتان خواهید داشت و ان‌شاءالله آن را اداره خواهید کرد.

مروری بر بیانات رهبری انقلاب در دیدار با بسیجیان(سوم خرداد ۹۵)

بسیج بیست میلیونی که امام اعلان کردند و سازمان بسیج که تشکیل شد، اصلاً معنای این کار چه بود؟ معنای این کار این بود که خدای متعال به امام بزرگوار این تعلیم را داد، این الهام را کرد که سرنوشت انقلاب را بسپرد دست جوانها؛ نه‌فقط جوانهای آن روز. وقتی جوانها وارد میدان شدند، این امانتی را که دست آنها سپرده شده است، این اعتمادی را که به آنها شده است، دست‌به‌دست در طول زمان به یکدیگر منتقل می کنند؛ و همین اتّفاق افتاده است. شاید نود درصد شماها که اینجا هستید، نه دوران امام را دیده‌اید، نه امام را مشاهده کرده‌اید، اکثرتان جنگ را ندیده‌اید امّا روحیّه، همان روحیّه است. نه اینکه من از اظهاراتی که این جوانهای عزیزمان اینجا کردند این را الهام بگیرم؛ نه، من اطّلاع دارم، من مرتبطم با جوانها.

 روحیّه‌ی امروز جوانهای ما همان روحیّه‌ی جوانهای آن‌وقت است؛ با این تفاوت که آنها آن‌وقت در وسط کوره‌ی انقلاب بودند، امروز آن [شرایط] نیست، درعین‌حال آن روحیّه هست. تفاوت دیگر اینکه بصیرت و آگاهی و تجربه‌ای که جوانهای ما امروز دارند، آن روز وجود نداشت؛ یعنی ما پیش رفته‌ایم. امام سرنوشت انقلاب را سپرد به شما جوانها؛ و هر مجموعه‌ی جوانی، هر نسلی، وقتی از جوانی پا میگذارد به میانسالی، در واقع این امانت را تحویل میدهد به نسل جوان بعد از خودش و این سلسله تمام‌نشدنی است.

 

 البتّه معنای اینکه ما میگوییم حفظ انقلاب و پاسداشت انقلاب را امام به جوانها داد، این نیست که غیر جوانها مأموریّت ندارند؛ چرا، این مأموریّت همه است؛ از پیرمرد هشتادساله و بالاتر از هشتادساله تا نوجوان، از مرد تا زن، از نخبه تا غیر نخبه و مجموع آحاد ملّت و کشور مأموریّت دارند انقلابشان را حفظ کنند؛ این وظیفه‌ی همه‌ی ما است؛ امّا جوان پیش‌ران است، موتور حرکت است. اگر نسل جوان نمیبود و نمیخواست و اقدام نمیکرد، حرکت متوقّف میشد؛ اندیشه‌ی پیران و فکر و تجربه‌ی آنها آن‌وقتی به کار می‌آید که حرکت جوانانه‌ی جوانان وجود داشته باشد؛ پیش‌ران این حرکت، جوانها هستند. بنابراین امروز، شما جوانهایی که امام را ندیده‌اید مخاطب امامید، امام با شما حرف زده است، امام با شما صحبت کرده است. مراجعه کنید به مطالب امام. این یک نکته.

مروری بر بیانات در دیدار نخبگان علمی جوان(۲۸ مهر ۹۵)

اوّلاً نخبگان -جوانها، بخصوص جوانان نخبه- هدایای نفیس الهی هستند به یک ملّت و یک کشور. همه‌ی کشورها از چنین هدایایی، با این حجم، با این گستردگی، با این عدد فراوان برخوردار نیستند. این یکی از خصوصیّات کشور ما است که در آن استعدادهای انسانی، با کیفیّت خوب و کمّیّت فراوان وجود دارد؛ این جزو خصوصیّات کم‌نظیر کشور ما است؛ این یک هدیه‌ی الهی است، هدیه‌ی بسیار نفیس و باارزشی است. نتیجه این است که مسئولان کشور بایستی این امانتها را گرامی بدارند، حفظ کنند، چون این هدیه امانتی است در دست مسئولان؛ از بنیاد نخبگان و آقای دکتر ستّاری و شورای عالی انقلاب فرهنگی بگیرید، تا وزارت آموزش عالی و بهداشت‌ودرمان و آموزش‌وپرورش و بقیّه‌ی دستگاه‌های دولتی که ارتباطی با نیروی انسانی و با نیروی جوان میتوانند داشته باشند؛ اینها در دست آنها امانتند. امانت نفیس را باید خیلی مراقبت کرد؛ برای حفظ آن، و آن‌وقتی که این امانت قابل رویش و افزایش است، برای رویش و افزایش آن باید احساس مسئولیّت کنید.

ما میخواهیم یک جامعه‌ای و کشوری در فضای علمیِ دنیا سر بلند کند که دنیا را از جهالت و ضلالتی که به آن دچار است نجات بدهد. جوانهای عزیز! این شدنی است. اگر شما بتوانید کشورتان را پیشرفته کنید از لحاظ علمی، از لحاظ اعتمادبه‌نفس، از لحاظ ابتکارات، از لحاظ تلاش، در این دنیای سرشار از جهالت و ضلالت، یک کشوری سر بر خواهد آورد که از لحاظ شاخصهای مورد قبول دنیا -شاخص علم، شاخص پیشرفت فنّاوری، شاخص ثروت، شاخص مادّیّات و شاخصهای انسانی- و درعین‌حال برخوردار از معنویّت و شرافت و توجّه به خدا و ایمان و اعتماد به خدا در سطح عالی قرار میگیرد. این اگرچنانچه به‌وجود بیاید، مهم‌ترین مؤثّر و تأثیرگذارنده‌ی در جلب ایمانها و دلهای مردم خواهد بود؛ بشریّت را میتوانید شما نجات بدهید. اینکه ما برویم یکی یکی بنشینیم کنار افراد، استدلال کنیم برای اینکه ذهن اینها را به سمت ایمان به خدا و اسلام جلب کنیم، اثرش در قبال یک‌چنین حرکتی، مثل یک اعشاریِ یک صدم و یک هزارم و یک میلیونیوم در مقابل یک عدد کلانِ بزرگ است؛ مثل قطره‌ای در مقابل دریا است؛ ما میخواهیم یک چنین حادثه‌ای اتّفاق بیفتد. مردم عالم -بشریّت- باید از این ضلالت، از این جهالت نجات پیدا کنند؛ این را شما میتوانید انجام بدهید.

ظرفیت هایی که مغفول مانده است

با وجود جمعیت جوان و تحصیلکرده ایران و تاکیدات همیشگی مقام معظم رهبری، باز هم شاهد هستیم که آن گونه که باید و شاید از این ظرفیت در اداره کشور، مدیریت و تصمیم گیری بهره گرفته نشده است و جا دارد وعده ها به تحقق نزدیک تر شود.

قطعا بهره گیری از این پتانسیل، امکانی است که کمترین دستاورد آن رشد چشمگیر کشور در عرصه های مختلف خواهد بود.