افراد مبتلا به افسردگی، انرژی شدیدا کمی حتی برای پرداختن به فعالیت‌ها و تفریحات مورد علاقه‌شان دارند. همچنین، احساس درماندگی و عجیب‌جویی درونی در افراد مبتلا به افسردگی شدید است و همین وضعیت می‌تواند فرد مبتلا به افسردگی را از رسیدگی به کارهای روزانه‌اش بازدارد و وقت تلف‌شده او را زیاد کند.

آیا اضطراب دارید؟

در شرایطی که اضطراب دارید، مغز شما نسبت به احساسات منفی، واکنش شدید و بیش از حد نشان می‌دهد. درواقع، حتی در مواقعی که هیچ چیزی برای ترسیدن وجود ندارد، شما همچنان بدترین اتفاق ممکن را انتظار می‌کشید. بعضی از افراد مبتلا به اضطراب، بخش زیادی از انرژی خودشان را برای نگرانی و فکر کردن مضطربانه به اعضای خانواده، وضعیت سلامتی، پول یا وضعیت شغلی صرف می‌کنند و در نتیجه رسیدگی به کارهای روزانه برای آنان واقعا سخت و طاقت‌فرسا می‌شود.

دیگر حالت‌ها و مشکلاتی که با اضطراب همراه می‌شوند، بدین ترتیب هستند: تنش عضلانی، خستگی، ‌اختلال‌های خواب و تحریک‌پذیری عصبی.

برای متوقف کردن حالت‌های مضطربانه، باید با ۱۰ نفس عمیق و آرام شروع کنید و همچنین افکار مثبت را جایگزین افکار منفی سازید. همچنین، باید به‌خوبی استراحت کنید و بخوابید، به‌طور منظم ورزش کنید و هرگز هیچ کدام از وعده‌های غذایی اصلی را حذف نکنید. علاوه بر این‌ها، یادداشت‌برداری از اتفاقات روزانه می‌تواند به شما در شناسایی عوامل محرک اضطراب کمک کند. البته بعضی از افراد در نهایت به مصرف داروهای تجویزی یا درمان‌های دیگر برای کنترل کردن اضطراب، نیاز پیدا می‌کنند.

دیگر علائم افسردگی عبارت‌اند از:

- احساس غم و اندوهی که دائمی است و از بین نمی‌رود.

- اشتهای کم و کاهش وزن ناگهانی، یا پُرخوری و افزایش وزن.

- بی‌قراری یا احساس تحریک‌پذیری عصبی.

- افکار خودکشی یا فکر کردن دائمی به مرگ.

اگر فکر می‌کنید که یکی از اطرافیان‌تان قصد دارد به خودش آسیب برساند، باید سریعا با پلیس تماس بگیرید. اگر این کار را انجام نمی‌دهید، حداقل باید این موضوع را به اطلاع مشاور برسانید. اگر خودتان هم با چنین حالت‌هایی مواجه شدید، حتما نزد پزشکان متخصص در حوزه سلامت روان بروید. بعضی از افراد مبتلا به افسردگی باید تحت نظر پزشک از داروهای ضدافسردگی استفاده کنند.

آیا مشکل می‌تواند اختلال وسواسی-اجباری باشد؟

اگر مبتلا به این اختلال باشید، مغزتان در مواقعی که در حال انجام دادن کارها به‌صورت صحیح هستید، نمی‌تواند سیگنال مناسب را ارسال کند. به‌ جای آن، شما دائما احساس می‌کنید که کارها و رفتارتان درست و صحیح نیست. افراد مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری به‌ جای تمام کردن کارها، ‌در پیدا کردن راه‌حل‌ها یا شیوه‌های صحیح کار گیر می‌افتند.

دیگر علائم این اختلال عبارت‌اند از:

- مواجهه ذهنی با حجم عظیمی از افکار یا تصاویر ناخواسته

- احساس ناتوانی در متوقف کردن این افکار و تصاویر

- گیر افتادن در اجرای آداب خاصی مانند شستن دست‌ها

- صرف کردن حداقل یک ساعت در روز برای درگیر شدن با این افکار و آداب

استفاده از داروهای ضداضطراب یا ضدافسردگی تحت نظر پزشک معمولا می‌تواند علائم این اختلال را کمتر کند. بسیاری از افراد هم با رفتاردرمانی شناختی به وضعیت بهتری می‌رسند.