به گزارش پارس نیوز- حمدیرضا ترقی؛ معاون بین الملل حزب موتلفه اسلامی: مدیریت جهادی عنوانی است که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. امروز گره گشایی از بخش اعظمی از مشکلات کشور به دستان مدیر توانمند و انقلابی صورت خواهد پذیرفت. چنانچه مدیر ما جهادی اندیشه نکند و تنها مدیر بدون پسوند جهادی باشد، آن وقت عالم سیاست را از دریچه‌ فیلسوف غربی ماکیاولی خواهد دید. به این معنا که برای رسیدن به هدف و یا دور ماندن از هرگونه گزند و تهدیدی حاضر به انجام هر کاری می‌‌شود.

باید قبول کنیم که لیبرالیسم، اسلام را آخرین دشمن خود پس از فروپاشی شوروی می‌ بیند و به کمتر از مرگ این پارادایم راضی نمی‌‌شود. پس برای اینکه این پارادایم در مرحله اول به سیستم و در مرحله‌ دوم به اجرا در نیاید هر کاری می‌ کند.

به خوبی بین و آشکار است که لیبرالیسم با سیستم عامل خود یا به زبان دیگر با سبک زندگی خود که ایده ‌آل‌ترین آن در حال حاضر سبک زندگی آمریکایی است، به دنبال نابودی کامل اسلام و سبک زندگی پیشنهادی آن است، چنانچه مدیر ما با هدف پیاده سازی سبک زندگی اسلامی که از دل پارادایم اسلام بیرون می‌‌آید کار خود را شروع کند، غرب با تمام امکانات برای نابودی و از کار انداختن او پیش می‌‌آید، یک بار با تحریم اقتصادی یک بار با جنگ نیابتی و چنانچه نشد در مرحله‌ آخر با جنگ رو در رو آن هم نه از نوع جنگ سخت؛ بلکه از نوع جنگ نرم و یا همان تهاجم فرهنگی.

حال چنانچه مدیران ما مجهز به اسلام و روحیه جهادی نباشند، حتی قبل از شروع تلاش خود بازی را باخته فرض می‌ کنند و خدا و وعده ‌های او را از یاد می‌‌برند. بنابراین برای ایجاد الگوی اسلامی - ایرانی نیاز به مدیران اسلامی داریم که یکی از تجهیزات آن‌ها جهاد است. در واقع کسی که جهادی است قبل از آن مومن به خدا و دین اوست.

مسیر رسیدن به بخش اعظمی از مولفه های جهادی دانشگاه و کتب نیست؛ بلکه لازمه جهادی شدن بالا بردن درجه و مرتبه خود نزد خداست. خداوند صراحتا عنوان می‌ کند که نزد من برتری ندارید، الا به میزان تقوای خود. ما باید به دنبال این باشیم که جوان ایرانی هر چه بیشتر و بیشتر تقوای خود را نزد خدا بالا ببرد و این دانش نیست که بتوان با کتاب و استاد منتقل کرد، بلکه این مهم احتیاج به خودسازی و بالا رفتن درجات اخلاقی جوان ایرانی دارد.

استفاده از تمام ظرفیت ‌های هنری برای تبیین جایگاه جهاد و فرهنگ جهادی بسیار خوب است؛ اما همیشه خطر افتادن به ورطه‌ شعار زدگی وجود دارد. همچنین‌‌ همان طور که عرض کردم ایجاد روحیه جهادی در درجه‌ اول، عملی شخصی است و احتیاج به خودسازی دارد. حال آنکه هنر، توانایی نفوذ برای تاثیرگذاری موثر در تقوا و خودسازی شخصی را ندارد. توانایی‌‌های هنر بیشتر تاثیرات روحی و زودگذر است و در بهترین حالت توانایی ایجاد انگیزه در شخص را دارد که آن هم تازه ابتدای کار است و توانایی برای پیمودن راه بندگی و خودسازی بسیار سخت ‌تر از آن است که بتوان با بیان تجربیات دیگران به آن رسید.

در کلام رهبر معظم انقلاب ما نیازمند مدیرانی هستیم که پای ارزش ‌های اسلام بمانند و با تهدیدهای که پیش می‌ آید میدان را به نفع دشمن خالی نکنند. مقام معظم رهبری برای این مدیران از لفظ مرعوب استفاده می‌‌ کنند به این معنی که اینان برای دشمن خود فرش قرمز پهن می‌ کنند. رهبر جمهوری اسلامی ایران به دنبال ابوذر، عمار و مالک اشتر زمان می‌‌گردد تا آن‌ها این مسیر را به همراه مردم طی کنند

در مجموع باید گفت مدیریت جهادی یک الگو و مجموعه ‌ای از دستورالعمل ‌ها نیست که با پیروی از آن‌ها به مدیریت جهادی برسیم. بلکه برای مدیریت جهادی باید افرادی باشند که به درازای عمر خود بر روی خود کار کرده باشند. امروز نیاز به مردمی داریم که با به وجود آمدن مشکلات و سختی‌‌ها در این مسیر ایمان خود را از دست ندهند. اگر مدیران خود را به مختصات مدیریت جهادی مجهز نکنند و قائل به آن نباشند، برای پیشبرد اهداف مترقی جمهوری اسلامی، بهبود معیشت و افزایش سطح رفاه و آسایش جامعه با مشکل روبرو خواهند شد.