اظهار داشت: درک پایین معمولا به فهم نکردن صحیح از اوضاع، شرایط، آدم ها و رفتار متناسب با محیط اطلاق می شود.

 

وی افزود: فهم صحیح چیزی شبیه به مفهوم هوش هیجانی است یعنی ما کجا و چه زمانی رفتاری متناسب با محیط، جامعه و آدم ها را از خودمان نشان دهیم.

 

این روانشناس بالینی بیان کرد: فهم پایین ریشه در آموزش های نامناسب در خانه و مدرسه دارد، یعنی ما فرزندانی را تربیت نکردیم که نسبت به محیط و آدم های اطرافشان درک و فهم پیدا کنند و آنها را بشناسند بلکه آنها را صرفا با شرایطی بارآوردیم که عمدتا درک و شعور اجتماعی یا هوش هیجانی آنها را پرورش نمی دهد.

 

رضایی تاکید کرد: درک پایین که با مفهوم هوش هیجانی در ارتباط است با نوع تعلیم در خانواده و مدرسه در دوران کودکی فرد مرتبط بوده و قابل یادگیری و آموزش است.

 

وی گفت: درک پایین بیماری روانی محسوب نشده بلکه نداشتن یک توانمندی مهم محسوب شناخته می شود. توانمندی که ما را برای مواجهه با شرایط سخت و افراد در دوران بزرگسالی آماده می کند و سبب می شود در بزرگسالی انسان موفقی  برای مواجهه  با اتفاق های ناگوار زندگی باشیم.

 

این روانشناس بالینی تصریح کرد: یادگیری و افزایش مهارت ارتباطی با دیگران و فهم آنها از راه های اساسی بالابردن درک و فهم است. اگر ما بتوانیم با انسان های اطرافمان همدلی کرده و خودمان را در جایگاه آنها قرار دهیم می توانیم درک و فهم خودمان را از آدم ها و شرایط بالا ببریم. 

 

رضایی عنوان کرد: همچنین شناخت و  برقراری ارتباط با خود از دیگر راه های بالا بردن میزان فهم و درک است. اگر ما خودآگاهی خودمان را بالا ببریم و پیش از هر چیز خودمان را بشناسیم و با خودمان در صلح و آشتی باشیم می توانیم دیگران را هم درک کنیم.

 

وی یادآور شد: درک بالای ما از مشکلات سبب می شود که توانایی های خود را در حل مشکلات توانایی های خود را  باور داشته باشیم و از حل آن اجتناب نکنیم. فرد دارای درک بالا با تمرکز و تفکر بر ابعاد مختلف مشکلات برای حل آنها تلاش می کند.