حجت‌الاسلام محمدرضا زائری نوشت:

یکی از چالش‌های جدید رسانه‌ای بعد از انقلاب نحوه نمایش مراسم مذهبی در تلویزیون است.

با وقوع انقلاب اسلامی و تحولات گسترده فرهنگی این انتظار طبیعی و منطقی وجود داشت که از ظرفیت رسانه ملی برای انتشار معارف دینی استفاده شود و دستگاه تبلیغاتی بزرگی که پیشتر برای عرضه افکار مادی غرب و ترویج فساد به کار می‌رفت به دانشگاهی سراسری برای ارتقای سطح فرهنگ دینی و اعتقاد مذهبی تبدیل شود.

تا اینجای کار ایرادی وجود نداشت اما مشکل از جایی آغاز شد که این تصور در ذهن متصدیان امر به وجود آمد که می‌شود همان جلسات مذهبی سنتی و محدود را با ضبط تلویزیونی برای عموم پخش کرد. این دیدگاه که هنوز هم متأسفانه کمابیش در برخی افراد وجود دارد خصوصیات ماهوی این رسانه متفاوت را در نظر نمی‌گرفت و ویژگی تلویزیون را فقط در پخش گسترده و مخاطب توده‌ای می‌دانست و بر همین اساس جریان ضبط و پخش برنامه‌های مختلف دینی از جلسات مذهبی آغاز شد.

اما واقعیت بر خلاف این بود و تجربه طولانی تلویزیون‌های مسیحی که این مسیر را تجربه کرده بودند نیز نشان می‌دهد که برنامه‌سازی دینی در تلویزیون و رسانه‌های جدیدی مانند شبکه‌های اجتماعی حداقل از دو جهت کاملاً جنس و ماهیت متفاوت و مختلفی دارند.

اولاً در اینجا که مخاطبان گسترده و متنوع حضور دارند دیگر ادبیات محفلی و خاص جلسات محدود قابل استفاده نیست بلکه باید به تناسب گستردگی این مخاطب ادبیات جدیدی ساخته و عرضه شود و این همان چیزی است که در دستورات دینی ما به عنوان ملاحظه درک شنونده تأکید شده است. ثانیاً اقتضائات و ضرورت‌های خاص فنی و تکنیکی تولید تلویزیونی کاملاً فضای جدیدی برای برنامه سازی ایجاد می‌کند.

 به عنوان مثال در مجالس سوگواری و محافل عزاداری حضور واقعی شخص باعث می‌شود تا از گریه و تأثر دیگران حس بگیرد و با دیدن حال و هوای دیگران منقلب شود اما کسی که با فاصله‌ای زیاد توی خانه‌اش نشسته و احیاناً میوه می‌خورد و پایش را دراز کرده و کانال تلویزیون را عوض می‌کند با دیدن قیافه غیرطبیعی کسی که در حال ضجه زدن و گریه کردن و اشک ریختن است نه فقط متأثر نمی‌شود بلکه احساس نامطبوع و ناخوشایندی پیدا می‌کند!

بر این اساس تجربه حرفه‌ای می‌گویم که نمایش چهره و حالات ذاکران و مداحان وسط روضه‌خوانی در تلویزیون صحیح نیست. پخش تصویر بزرگ از حالات چهره کسی که در مسجد یا حسینیه در حال نالیدن و فریاد زدن و اشک ریختن و زاری کردن است منطقی به نظر می‌رسد و از همین رو باید گفت جای این قیافه‌ها با این حالات در تلویزیون نیست ( هرچند که نمایش تصویر چهره شاد و خندان همین افراد در یک مناسبت شاد کاملاً توجیه دارد) بلکه باید برای مناسبت‌های مصیبت و شهادت مانند محرم برنامه‌های خاص با ادبیات مناسب و شکل و فرم درست طراحی و تولید شوند.  ما به خاطر تنبلی و ناتوانی یا کوتاهی و قصور خودمان و دلایلی مانند مشکلات مالی یا تربیت نکردن نیروی حرفه‌ای راه آسان‌تری را انتخاب می‌کنیم که پخش مستقیم تصاویر خام یک مجلس سوگواری خاص است در حالی که با نمایش قیافه آشفته و چهره به هم ریخته و دهان کج و چشم بسته یک مداح و سخنران داریم تصویر دین و ارزش‌های دینی را تخریب می‌کنیم و متوجه نیستیم.