به گزارش پارس به نقل از مهر، وابستگی واعتیاد در زندگی امروزی ما مسئله ای شایع است و فقط به مصرف مواد مخدر محدود نمی شود. علاوه بر وابستگی به مواد، مردم به روابط و نیز رفتارها هم عادت می کنند. رفتارهایی مثل خوردن زیاد، خرید کردن مداوم وحتی استفاده مفرط از اینترنت. صرف نظر از آنکه عادت ها را چطور ارزشگذاری کنیم و به آنها نمره خوب خوب یا بد بدهیم، یک مدل رفتاری مشخص و مشترک در همه آنها وجود دارد: فرار از مشکل، درد و رنج، استرس، ناکامی وشکست.

در کسانی که مواد مخدر مصرف می کنند به خصوص مواد نسبتا جدیدتر که الگوی مصرف غالب آنها فردی است، مثل کراک، کوکائین، شیشه و هروئین (مواد قدیمی تر الگوی مصرف جمعی و گروهی هم دارند مثل سیگار و تریاک) بارها دیده و شنیده ایم که برای مصرف به گوشه ای می خزند و خود را پنهان می کنند. این آدم ها حتی در برخورد با مشکل اعتیاد خود نیز فرار می کنند و اداع می کنند که" من معتاد نیستم فقط گاهی تفریحی می کشم" یا" اعتیادم مشکل مهمی نیست" .

انکاراعتیاد و طفره رفتن از مشکلات حاصل از آن نیز نوعی فرار است. هر وقت هم که فشار مشکلات و استرشس بر آنها بیشتر می شود میزان مصرفشان بالاتر می رود، که شاهدی دیگر بر استفاده از همین روش است. فراموشی و خلسه حاصل از مصرف برخی مواد نیز در واقع گریزگاهی برای فرار از مشکلات است. به علاوه، این عادت به فرار را در مصرف انواع واقسام مواد وداروها در طول زندگی شان می توان دید، یعنی گریز و پناه از ماده ای به ماده دیگر. حتی بسیاری از آنها از مراجعه فعال و داوطلبانه به پزشک نیز امتناع و فرار می کنند وفقط هنگامی که گیر می افتند (گیر قانون، خانواده وهمسر) ویا با عوارض مصرف مواجه می شوند مثل مسمومیت نزد دکتر می آیند و در واقع باز هم از مشکلات با خانواده، قانون… می گریزند و به درمانگر پناه می آورند وبدیهی است که فرار، با انتخاب آگاهانه و فعالانه درمان کاملا فرق می کند و تفاوتی چشمگیر را در پاسخ به درمان موجب می شود.

متاسفانه مدل سوء مصرف و وابستگی افراطی به اینترنت و گیم هم در خیلی از موارد مدل فرار است. فرار از استرس روابط بیرونی به روابط اینترنتی، فرار از محدودیت ها، ناکامی ها و فشارهای بیرونی به اینترنت. فرد است و کنج اتاق و کامپیوتر. این مسئله به خصوص در وابستگی به فعالیت های اینترنتی مثل پورنوگرافی، وبگردی وبازی های انفرادی بیشتر دیده می شود. این الگو مشابه الگوهای جدیدترمصرف مواد مثل کراک و هروئین است.

انگیزه این فرارها وقتی تقویت می شود که علاوه بر پاداش اول، یعنی کاهش تنش واسترس به دلیل دور شدن از مشکلات، پاداش دومی نیز وجود داشته باشد. یعنی ماده یا رفتار، ایجاد هیجان، سرخوشی، اعتماد به نفس کاذب و گذرا ویا تخیلات و توهمات دلپذیر کند.

نوجوان بیش فعالی که از ناکامی در ارتباط با همسالان، نمرات بد و تحقیر معلم و والدین به ستوه آمده به خلوت خود با گیم کامپیوتری می گریزد. در آن جا با فشار دادن دکمه ای پاداش های بلادرنگ و فوری (هیجان، امتیاز و جایزه) دریافت می کند که بر خلاف پاداش های دیررس ودست نیافتنی دنیای واقعی، با طبیعت او نیز که بی صبر و عجول و نیازمند با ارضای فوری است بسیار سازگار است.

عزت نفس ویران شده او نیز با قرار گرفتن در قهرمان بازی و کسب پیروزی و غلبه بر مراحل بازی، کمی تسکین می آید. بسیاری از بیش فعالی های درمان نشده به سمت انواع عادت های رفتاری و همین طور مصرف مواد مخدر رومی آورند که در واقع تلاشی است برای خود درمانی و فرار از عوارض اختلالی که می توانسته سال ها قبل با مراجعه به روان پزشک کنترل و اصلاح شود.

در وابستگی به پورنوگرافی اینترنتی هم درست همان الگوی مصرف هروئین را داریم. فرد به گوشه ای خلوت می رود و برای ایجاد سرخوشی ساعت ها از پورنوگرافی استفاده می کند. در برخی از مقالات، استفاده و جایگزینی اینترنت در ترک کوکائین توصیه شده است که هر چند به طور علمی اثبات نشده اما این واقیت را یاد آوری می کند که اساس و زمینه وابستگی ها مشترک است و این سیستم ارزشگذاری فرد و جامعه، تاب وتوان فرد در تحمل انطباق با استرس ومعیارهای دیگر است که افراد مستعد را به سمت وسوی اعتیاد به ماده ای مثل کراک می برد یا به سمت اعتیادهای رفتاری مثل قمار و یا پورنوگرافی اینترنتی.

هیچ کس درد ورنج را دوست ندارد، اما همه آدم ها همیشه در حال فرار نیستند و درد و رنج و ناکامی وشکست را جز جدا نشدنی زندگی همه آدم ها در این دنیاست، آگاهانه و فعالانه می پذیرند مثل پذیرش شادی و لذت. فرار هم روشی است که جاذبه های خاص دارد، اما ما را از روش دیگر یرخورد با مشکلات که" مقابله ومبارزه" است، دور می کند. یعنی از روند آزمون یادگیری، موفقیت حتی اگر کامل نباشد و رشد.

فرار از مشکل، نه تنها آن را رفع نمی کند بلکه خودش هم مشکلات دیگری درست می کند و نهایت این رفته رفته به استراتژی و روشی ثابت در مواجهه با مشکلات و نیز به بخشی از طبیعت و شخصیت ما مبدل می شود.