به گزارش پارس به نقل از باشگاه خبرنگان، در مطالعه و نگاهی اجمالی به گزارشات سفرنامه ‌نویسان، گردشگران و کتب تاریخی که پیش از این و در ادوار گذشته به خلقیات و روحیات ایرانیان پرداخته‌اند به موارد بسیاری اعم از مهربانی، مهمان نوازی، بهره هوشی بالا و .... برمی‌خوریم که در وصف ویژگی های شخصیتی مردم این دیار به نگارش درآمده است.

 

اما در این میان گاه ‌خلقیاتی مشاهده می‌شود که در میان ویژگی های شایسته و در خور توجه بسیار، به ‌مصابه یک وصله بد قواره خود نمایی می‌کند.

 

سرعت بالا،‌حرکات مارپیچ، عدم رعایت حق تقدم و تعجیل و شتاب در رانندگی از ‌مواردی به شمار می‌رود که گاه با خسارات و صدمات تأسف‌ باری همراه می‌شود.

 

آمار تصادفات و کشته و مجروح شدن تعدادی بسیاری از هم ‌وطنانمان از اقصی نقاط کشور حاکی از کم توجهی و بی توجهی به اصول رانندگی است.

 

البته شکل گیری و وقوع تصادفات در ایران منحصر به نحوه رانندگی نمی‌شود و سطح پایین ایمنی خودروها و گاه حادثه ‌خیزی برخی جاده ها نیز مزید بر علت می‌شود تا سانحه ای ناگوار رقم بخورد، اما همواره در برآوردها و آنالیز حوادث جاده ای بی توجهی، هیجان،‌ شتاب زدگی و سرعت بالا در رانندگی در صدر علل چنین حوادثی قرار می‌گیرد.

 

رانندگی برخی از ایرانیان از ناهنجاری های اجتماعی به شمار میرود که متاسفانه گاهی از روی جهل و نادانی و گاه نیز از سر تعمد، ‌معیار تحلیل شخصیتی ایرانیان قرار می‌گیرد و عده ای با تعمیم ان به عموم جامعه تیغ نقد و انتقاد را به نحوی غیر منصفانه بر روحیه و فرهنگ ایرانی می‌کشند.

 

فارغ از بازخورد های تحلیلی و نقادی آگاهانه و یا ناآگاهانه‌ برخی نویسندگان، ‌نقادان و محققان، بدون شک اصلاح و تعدیل رانندگی ناهنجار گونه‌ برخی از افراد جامعه ‌ضرورتی اجتناب ناپذیر است که باید بیش از پیش به آن پرداخته شود.

 

البته خوشبختانه در طول سالیان اخیر به یمن تبلیغات محیطی در شهرها و جاده ها، برنامه های آموزشی و اطلاع رسانی های مکرر پلیس راه و رسانه های جمعی علی‌الخصوص صدا و سیما، به توفیقات قابل توجهی در این حوزه نائل شده‌ایم اما همچنان می‌طلبد که برای رفع هرچه بیشتر این معضل کوشید و تلاش کرد.

 

زمانی که میشنویم آمار متوسط سالیانه‌ تلفات جاده‌ای در ایران از میانگین شهدا و کشته ‌شدگان جنگ تحمیلی بیشتر است بدان معناست که با وضعیت فاجعه آمیزی مواجه هستیم.

 

هنگامی که از نحوه رانندگی ایرانیان به عنوان یک ناهنجاری سخن به میان میآید اشاره به موضوعی می‌شود که در دو سوی یک صحنه جان و مال این مردم را به بازی گرفته است.

 

اگر از یک سو تلفات،خسارات مادی و جانی و یا هزینه های بیمه‌ی پرداختی را مد نظر قرار دهیم باید از سوی دیگر به روندی پیچیده و چند لایه اذعان کنیم که کمتر به آن پرداخته می‌شود.

هراس، اضطراب، تنش، درگیری های فیزیکی تا درد و آزردگی خاطر ناشی از جراحات و در نهایت دلتنگی و یأس در از دست دادن عزیزی از خانواده، بخش دیگری از ابعاد تأسف آور این رفتار هیجانی شتاب زده و غیر معمول است.

 

اگر چه بسیاری از مردم رفتار های این چنینی در رانندگی را نمی‌پسندند و آن را غیر قابل قبول می‌خوانند اما متأسفانه هستند عده‌ای که چنین حرکاتی را در زمره‌ی ویژگی‌ها و توانمندی‌های افراد تصور می‌کنند و به اصطلاح با اطلاق عنوان مهارت در دست فرمان، مهری تمجید گونه به آن می‌زنند.

 

** تاثیر فرد گرایی و غرور کاذب در رانندگی های هیجانی

 

‌رضاکرم ترابی جامعه شناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان در تشریح علل و زمینه های بروز چنین رفتارهایی در رانندگی برخی ایرانیان گفت: فرد گرایی، و حفظ و تامین منافع فردی و ارجحیت دادن آن به مصالح جمعی یکی از علل وقوع چنین ‌افعالی است.

 

وی افزود: در این فرآیند فرد برای تسریع در زمان و رسیدن به اهداف خود دروازه های زمانی کوتاه مدت، هنجار های پذیرفته شده در جامعه را نادیده می‌انگارد.

 

کرم ترابی گفت: عامل موثر دیگر در پدیدار شدن این شیوه رانندگی معطوف به غرور است. غروری از جنس کاذب که در آن برخی افراد میل افراطی بسیاری به دیده شدن، برتری جویی و اثبات فاصله خویش با دیگران از خود نشان می‌دهند.

 

این آسیب شناس مسائل اجتماعی عنوان کرد: چنین افرادی غالبًا خود را ‌هوشمندتر و داناتر از بقیه می‌پندارند و به نوعی مترصد سهم خواهی از حق حیات اجتماعی افراد دیگر می‌شوند.

 

وی افزود: عنصر هیجان نیز از دیگر ‌مواردی به شمار می‌رود که در صورت انباشته شدن آن گاهی به بروز چنین رفتار های منتهی می‌شود.

 

کرم ترابی گفت: غنی سازی اوقات فراغت و فراهم کردن ‌بسترها و زمینه‌هایی که افراد در آن به تخلیه هیجانات درونی خود مبادرت ‌ورزند از عوامل موثری به شمار می‌رود که می تواند در جلوگیری و کاهش چنین ناهنجاری های اجتماعی ‌مثمر ثمر واقع شود.

 

آسیب شناس مسایل اجتماعی یادآور شد: از نقش آموزش و پرورش به عنوان کلیدی‌ترین نهاد فرهنگ‌ ‌سازکشور نیز نمی‌توان به سادگی گذشت و از آنجا که بخش ‌اعظمی از شخصیت انسان ها در دوران کودکی و نوجوانی شکل می‌گیرد با فرهنگ سازی آموزش و تربیت اصولی میتوان بسیاری از ناهنجاری ها، انحرافات و لغزش های اخلاقی و رفتاری را از جامعه زدود.