پايگاه خبري تحليلي «پارس»- تا اوایل دهه 80 هیچ دسته‌بندی در بین خوانندگان پاپ وجود نداشت. ظهور پدیده اینترنت در ایران و انقلابی که توام با آن به راه افتاد باعث شد نسل جدید خواننده‌ها خود را به مردم معرفی کنند.

به گزارش پايگاه خبري تحليلي «پارس»، تا اوایل دهه 80 هیچ دسته‌بندی در بین خوانندگان پاپ وجود نداشت. ظهور پدیده اینترنت در ایران و انقلابی که توام با آن به راه افتاد باعث شد نسل جدید خواننده‌ها خود را به مردم معرفی کنند؛ خواننده‌هایی که اغلب ناشناخته بودند ولی طرفداران زیادی داشتند. تقریبا تا قبل از آن دوران هیچ‌کسی جرأت نداشت بدون مجوز اثری را بخواند و منتشر کند اما با فراگیر شدن اینترنت و فضای مجازی این موضوع از بین رفت.

از همان سال‌ها بود که لفظ زیرزمینی در موسیقی ایران رواج پیدا کرد. بلافاصله و با عرض اندام خواننده‌های رپ، طیف زیرزمینی‌ها گسترده‌تر شد و حالا دیگر صرفا مختص یک قشر خاص نبودند. با ورود به نیمه دوم دهه 80 شرایط دستخوش تغییر شد و همان زیرزمینی‌های سابق، یک به یک آلبوم‌های رسمی خود را منتشر ‌کردند. در پشت این اتفاق هم از آن دوره تا امروز سیاست‌ها و دیدگاه‌های متفاوتی نهفته بوده و هست اما بحث مجاز شدن و مجوز گرفتن همیشه جنجال‌های متعددی را به دنبال خود داشته است. در گزارش پیش رونگاهی داشته ایم به آلبوم‌های ستاره‌های زیرزمینی که به‌تازگی مجوزشان اخذ شده و به‌زودی شاهد انتشار آنها خواهیم بود.

سینا حجازی؛ اشک‌ها و لبخندها 
بعضی‌ها به او سرخوش می‌گویند و نسبت به چاشنی طنز موجود در برخی آثارش انتقاد دارند اما با این وجود طرفداران بین‌المللی دارد! «کارلوس کی‌روش»، سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ایران طرفدار این خواننده و قطعه «لیلی» است که چند سال پیش منتشر کرد.

گاهی در آثارش حتی از ته‌دل هم قهقهه می‌زند اما در میان همان خنده‌ها هم حرف‌هایی برای گفتن دارد؛ مثل ترانه ساده و بدون پیچیدگی که برای تیتراژ ابتدایی فیلم سینمایی «خط ویژه» خواند اما تندترین کنایه‌ها را در همان اثر بیان کرد. یکی دیگر از دلایل معروف شدن آثارش این است که به قول خودش هر کدام از آنها یک دکوپاژ ویژه دارند. فرزند «صدرالدین حجازی»، بازیگر سینما و تلویزیون برخی از ترانه‌هایش را دقیقا عین یک فیلم با صحنه‌سازی روایت می‌کند. پس از انتشار 32 تک‌قطعه اعم از تیتراژ سریال، فیلم سینمایی و حضور در آلبوم گروهی «من و ما» و طی کردن یک مسیر هشت ساله بالاخره عکس «سینا حجازی» با آن موهای آشفته‌اش به جلد نشریات راه پیدا کرد.

پیش از این هم نشریات و رسانه‌های زیادی با او مصاحبه کرده بودند اما این‌بار تفاوت داشت و این سینا یک سینای مجاز و رسمی بود. در بهار 91 و زمانی که تیتراژ سریال «مسیر انحرافی» را خواند، دیگر خیلی‌ها او را در جمع خوانندگان رسمی قلمداد کردند اما چنین اتفاقی رخ نداد. پس از آلبوم من و ما هم سیل پیام‌های تبریک به سمت این رگه خوان 31 ساله روانه شد اما باز هم رسما مجاز نشد که نشد! این مسئله که او مجوز رسمی فعالیت از وزارت ارشاد را دریافت نمی‌کرد باعث ایجاد حواشی و شایعات گوناگونی شده بود حتی در مقطعی برخی منابع غیررسمی اعلام کردند حجازی قصد خروج از ایران را دارد تا اینکه چند هفته قبل و در روزهای خلوت رسانه‌ها، خبر مجاز شدن سینا حجازی مثل یک بمب منفجر شد.

چند روز بعد هم با انتشار چند عکس در فضای مجازی رسما از ارکستر خود که متشکل از چهره‌های سرشناس است رونمایی کرد تا بخشی از چارت کنسرت‌های زمستانی را برای خود رزرو کرده باشد. «همایون نصیری»، «بهنام ابطحی» و «دارا دارایی» از جمله نوازندگانی هستند که در آن عکس‌ها حضور داشتند؛ عکس‌هایی که در گوشه آن تهیه‌کننده کنسرتش هم حضور داشت و به نوعی می‌توان از آنها به عنوان یک رجزخوانی ملایم یاد کرد! اکنون سینا حجازی با دنیایی از انتظارات وارد عرصه پرپیچ و خم موسیقی رسمی خواهد شد؛ عرصه پر پیچ و خمی که خیلی از خواننده‌های غیرمجاز با توپ پر به آن وارد شده‌اند ولی تعداد انگشت‌شماری از آنها با موفقیت در مسیر آن راه خود را ادامه داده‌اند.


عماد طالب‌زاده؛ پیشتازتر از برادر
تصورش برای طرفداران خواننده قطعه «همه چی آرومه» سخت بود که روزی آن جوان موبلند که در ویدئوی «دوست دارم» حمید طالب‌زاده، تار می‌نواخت از برادرش معروف‌تر شود. جوانی که در قطعه «اگه یه عاشق» هم در کنار برادرش حضور خوبی داشت و پس از آن دیگر برای خودش طرفداران متفاوتی دست و پا کرد. «عماد طالب‌زاده» هم همانند برادرش با موزیک ویدئوهای آنچنانی که تحت لیبل چند شرکت لس‌آنجلسی منتشر می‌شد به شهرت رسید. پس از خروج حمید طالب‌زاده از ایران، شایعات پیرامون کوچ عماد هم از گوشه و کنار شنیده می‌شد ولی او راه متفاوتی را انتخاب کرد. خواننده قطعه «عزیزم» ترجیح داد در ایران بماند و به دنبال انتشار آلبوم مجاز باشد.

او همکاری خودش با شبکه‌های ماهواره‌ای را کم و به صفر رساند و دیگر فقط به انتشار تک‌قطعاتش بسنده کرد. فعالیت‌های این خواننده از زمستان 92 شکل رسمی به خود گرفت؛ زمانی که تیتراژ سریال «خواب بلند» از شبکه سوم سیما پخش شد در عین ناباوری صدای عماد طالب‌زاده به گوش رسید! نکته حائز اهمیت این است که کارگردان و سایر عوامل سریال خواب بلند تا زمان پخش قسمت اول اسمی از عماد طالب‌زاده در رسانه‌ها مطرح نکرده بودند. همان شب خبر این قطعه دست به دست در فضای مجازی چرخید و دیگر همه منتظر آلبوم او بودند.

چند روز بعد یکی از خوانندگان قدیمی و پرطرفدار پاپ در گفت‌وگویی بسیار تند نسبت به روند صدور مجوز برای خوانندگان زیرزمینی انتقاد کرد. او به شکل غیر مستقیم از عماد نام برد که صحبت‌های او واکنش‌های متعددی را در میان مخاطبان به دنبال داشت. داستان طالب‌زاده در بهار سال جاری پیچیده‌تر شد؛ زمانی که او در گفت‌وگوی کوتاه با یکی از هفته‌نامه‌ها رسما اعلام کرد درگیر قرارداد ترکمانچای است خیلی‌ها متوجه شدند که جریان چیست. عماد طالب‌زاده با یکی از تهیه‌کننده‌های معروف موسیقی پاپ قراردادی را امضا کرد که سرانجامش دادگاه بود! می‌گویند او هنوز هم درگیر آن قرارداد است و هیچ خبری از آلبوم و کنسرت‌هایش نیست.

البته چندی پیش او با یکی از کنسرت‌گذاران مطرح یک عکس سلفی انداخت و آن آقای تهیه‌کننده در توضیح عکس نوشت که منتظر اتفاقات خوب باشید. در روزگاری که همه از مافیای موسیقی دم می‌زنند شاید عماد یکی از بدشانس‌ترین‌هاست که هنوز نیامده قربانی این مافیا شده است! گفتنی است او این روزها تک‌قطعات خود را طبق برنامه‌ریزی منتشر می‌کند و قطعات «بنفش» و «خاص» را طی آذرماه در فضایی کاملا اکتیو ارائه کرد. درضمن از ما نشنیده بگیرید اما می‌گویند در یکی از شب‌های زمستان 93 باید منتظر حضور عماد روی استیج یکی از سالن‌های پایتخت باشیم.


سیامک عباسی؛تو را نمی‌شناسیم
«سیامک عباسی» تنها خواننده‌ای است که هنوز هیچ عکسی از او منتشر نشده و به غیر از اهالی موسیقی، قشر عامه مردم و مخاطبان چهره واقعی او را ندیده‌اند. او هیت‌هایی مانند «وقتی دلت شکست»، «خوشبختیت آرزومه»، «جوون‌تر که بودم» و «من راهی‌ام» و. . . را در کارنامه دارد که ویدئوی همه آنها با بهره‌گیری از انیمیشن تولید شده‌اند. در این گزارش قصد قضاوت خوب یا بد بودن این روند کاری سیامک عباسی را نداریم اما او هم مخاطبان خود را در برابر یک علامت سوال بزرگ قرار داده است.

درست همانند «محسن چاوشی» که تاکنون فقط یک‌بار و آن هم به مدت کوتاهی در یک محفل عمومی ظاهر شده و به پیشنهاد تمامی کنسرت‌ها و برنامه‌ها و اجراها یک «نه» قاطع گفته است، سیامک عباسی همچنین روندی را در پیش گرفته و کاری کرده است که طرفدارانش با گمانه‌زنی روزگار سپری کنند و برای دیدنش اشتیاق زیادی داشته باشند. قطعا اگر کار سیامک عباسی به برگزاری کنسرت برسد، سولداوت چند اجرای اولش از همین الان تضمین شده است یا کافی است که سیامک عباسی عکس خود را روی جلد اولین آلبوم مجازش بزند تا به فروش چندده و شاید هم چندصد هزار نسخه‌ای دست پیدا کند.

ناگفته نماند این ترفند او تا الان یک‌بار به خوبی جواب داده است. کتاب ترانه‌های عباسی با نام خوشبختیت آرزومه در نمایشگاه بین‌المللی کتاب سال 91 عرضه شد. کتاب ظرف مدت کمتر از یک هفته به چاپ دوم رسید و روند چاپ آن تا همین امروز هم ادامه دارد. اینکه وی تاکنون چهره واقعی خود را برملا نکرده آنچنان هم بی‌حاشیه نبوده است. کافی است در بین کامنت‌های صفحه شخصی او چرخی بزنید تا با جملات جالبی مانند اینکه سیامک عباسی اصلا وجود خارجی ندارد روبه‌رو شوید! بعضی‌ها در همان بحث‌های همیشگی می‌گویند که شاید سیامک خجالتی است. در حالی‌که اگر در هنر، اعم از بازیگری یا خوانندگی، کم‌رو باشید قطعا کلاه شما پس معرکه است!

شنیده‌ها حکایت از آن دارد که او این روزها مشغول مذاکره با چند تهیه‌کننده سرشناس است. قطعاتی را آماده دارد و همزمان پروسه تولید آثار جدیدش را هم دنبال می‌کند. او هم از آن دسته خوانندگان غیررسمی است که می‌توانیم لقب غیرمجازِ مجاز را برایش انتخاب کنیم. این بدان معناست که به انتشار آلبوم رسمی خود بسیار نزدیک است اما به کنسرت؟ هنوز معلوم نیست.


رستاک حلاج؛از پاییز سال بعد تا امروز
بیشتر با ترانه‌ها و ملودی‌هایش شهرت دارد اما در عرصه خوانندگی هم طرفداران پر و پا قرص زیادی را به سمت خود جذب کرده است. آثاری که «رستاک حلاج» برای خودش می‌سازد، معمولا در سبکی است که چندان پاپیولار نیست و حتی بعضی‌ها به کارهایش لقب روشنفکرانه را هم می‌دهند و انتقاد می‌کنند. البته او هم از آن دسته هنرمندانی است که قطعات خود را با وسواس تولید می‌کند و در ترانه‌هایش معمولا قصه‌ای را روایت می‌کند قصه‌هایی عمدتا با درون‌مایه عاشقانه که با گاه با چاشنی انتقاد همراه می‌شوند. البته ترانه‌های عامه‌پسند زیادی را هم سروده است ولی باز هم در آنها حرف‌های جالبی برای گفتن دارد.

«مادر»، «عطر تو»، «از خودت خبر بیار» و «زمستون» از جمله ترانه‌های اوست که با صدای «مهدی یراحی» شنیده و هیت شدند. از ماه‌ها قبل خبرهای غیر رسمی مبنی بر ورود رستاک حلاج به پروسه اخذ مجوز شنیده می‌شد تا اینکه در ایام جام‌جهانی 2014 برزیل برای اولین‌بار صدای او از تلویزیون پخش شد. قطعه «شال سه‌رنگ» با موضوع ایران اولین حضور رسمی رستاک در رسانه ملی بود. با وجود اینکه اسم خواننده در ویدئوهای آن ذکر نشد اما قطعه او توانست نظر مثبت عامه مردم را به سمت خود جلب کند. همزمان با پخش آن اثر از تلویزیون چند چهره مطرح پاپ هم در صفحات شخصی خود به رستاک تبریک گفتند.

همزمان با روز ولنتاین سال گذشته، قطعه «عشق» با صدای او و «کاوه آفاق» منتشر شد که مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. رستاک اصولا هنرمند جنجال‌سازی نیست و مصاحبه‌های چندان زیادی هم تاکنون انجام نداده است و ترجیح می‌دهد کارهای خود را در سکوت پیگیری کند اما شنیده شده که پرونده مجوز او در مراحل پایانی تایید و صدور قرار دارد و طی ماه‌های نه چندان دور باید منتظر آلبومش در بازار باشیم.

سعید کرمانی؛ریتم به توان شش و هشت
برخلاف ظاهرش که کمی بی‌بی فیس است و سن واقعی‌اش را نشان نمی‌دهد! اما حدود 10 سال است که در موسیقی زیرزمینی فعالیت دارد. در سال 82 و همزمان با ظهور پدیده قطعات اینترنتی، قطعه «دیگه نمی‌خوامت» از «سعید کرمانی» در بین مخاطبان مطرح شد. در آن سال‌ها با چند خواننده، آثار اصطلاحا فیت را منتشر کرد و همزمان موزیک‌ ویدئوهای او هم از شبکه‌های ماهواره‌ای پخش می‌شد. او یکی از چهره‌های فعال در زمینه قطعات شش و هشت است.

به عبارت دیگر یکی از دلایل شهرت سعید کرمانی همان کارهای ریتمیک بود که تحت هر شرایطی در بازار و میان مخاطبان موسیقی ایران طرفدار دارد. از حدود یک سال قبل، پخش ویدئوهای این خواننده از شبکه‌های ماهواره‌ای به‌طور کامل متوقف شد. در بهار امسال هم انتشار خبر اخذ مجوز فعالیت رسمی سعید کرمانی با واکنش‌های مختلفی روبه‌رو شد. او در ادامه طی یک مصاحبه اعلام کرد اولین آلبوم مجازش روزهای پایانی ساخت را سپری می‌کند و از آن با لفظ پرستاره‌ترین آلبوم پاپ یاد کرد. همچنین باید منتظر برگزاری کنسرت‌های سعید کرمانی هم باشیم که قطعا از آن برنامه‌های شاد خواهد بود.


کاوه آفاق؛ قصه آقای the ways
قصه «کاوه آفاق» هم همانند قصه زیرزمینش، مفصل است و ناگفته‌های زیادی دارد. قصه‌ای که از سال 2003 و با شروع به کار گروه «the ways» رنگ جدی‌تری به خود گرفت و کم‌کم به یک برند معتبر در زمینه موسیقی راک و پاپ – راک تبدیل شد. the ways به یک جریان در موسیقی زیرزمینی تبدیل شد و توانست برای خیلی‌ها خاطره‌ساز باشد. این گروه در حالی که پتانسیل بسیار خوبی برای ادامه فعالیت داشت از یک قانون نانوشته تبعیت کرد و آن هم اینکه فعالیت گروهی در ایران محکوم به شکست است. کاوه آفاق از این گروه جدا شد و ترجیح داد فعالیت‌های خود را در ایران دنبال کند. در همان سال 2010 که تقریبا زمزمه‌های جدایی این خواننده از آن گروه در حال جدی‌تر شدن بود، او قطعه «قصه زیرزمین» را منتشر کرد.

قطعه‌ای که از عشق، امید، انگیزه و کلا هر نوع قصه‌ای که بخواهید در ترانه آن یافت می‌شد. قصه زیرزمین آنقدر در داخل و خارج مطرح شد که دومین جایزه جشنواره جهانی موزیک زیرزمینی را در سال 2010 کسب کرد. در همین دوران که او در حال ورود به موسیقی روی زمین بود، سراغ چند تجربه متفاوت از جمله بازی در تئاتر رفت. «نمایش خاکستری» و «درخت بلوط» دو تئاتری بود که او در آنها نمایش قابل قبولی داشت و البته می‌شد حدس زد او چنین توانی داشته باشد. به دلیل اینکه یکی از جذابیت ویدئوهای آفاق اکت‌های پرهیجان اوست که خصوصا در ویدئوی قطعه «خواب‌بازی» نمود زیادی داشت. اما در تابستان سال گذشته بود که جشنواره موسیقی مقاومت در تهران برگزار شد و بمب خبری آن فستیوال نه چندان پرکشش، اجرای کاوه آفاق بود.

آفاق برای اولین‌بار و به شکل رسمی با مخاطبان خود دیدار کرد و در فضای باز برج میلاد تهران روی صحنه رفت. اجرایی که در رسانه‌ها بازخورد داشت و باز هم همان اکت‌های جالب مختص خودش را چاشنی کنسرتش کرد. اهدای یکی از جوایز جشنواره مقاومت به این خواننده دیگر بر همگان مسجل کرد که او مجاز شده است و حتی خیلی‌ها شمارش معکوس انتشار آلبومش را هم شروع کردند. ماه‌ها گذشت و گذشت و گذشت و باز هم خبری از آلبوم یا کنسرت رسمی آفاق نشد. همین مسئله به قوت گرفتن یک شایعه بزرگ دامن زد. آن هم اینکه مسئولان گذشته دفتر موسیقی با قول مجوز، کاوه آفاق را برای اجرا در جشنواره موسیقی مقاومت ترغیب کردند و پس از تغییرات در وزارت ارشاد باز هم او غیرمجاز ماند.

در نهایت اگر در مورد آخرین وضعیت او می‌پرسید باید بگوییم کاوه آفاق اکنون یک خواننده مجاز است. چندی پیش نسخه‌ای از تیزر آلبوم او در فضای مجازی منتشر شد که کامل نبود. نسخه اصلی آن به‌زودی منتشر خواهد شد (شاید زمانی که این مطلب را می‌خوانید اصلا آن را دانلود کرده‌اید!) و در ادامه اولین آلبوم مجاز آفاق راه پیشخوان‌های فروشگاه‌ها را در پیش خواهد گرفت.

امیرعباس گلاب؛ ستایش؛ از سریال تا آلبوم
طی سال‌های گذشته قطعاتی مانند «قدم»، «خدایا کجایی»، «توبه» و «کابوس» را در فضای مجازی منتشر کرده بود ولی همانند اغلب چهره‌های پاپ با تلویزیون به شهرت رسید. تیتراژ سریال «ستایش» با صدای «امیرعباس گلاب» در زمان انتشار توانست به رکورد خوبی از جهت تعداد دانلود دست یابد و با استقبال مخاطبان مواجه شود. نوع وکال، مضمون ترانه و تنظیم سوزناک آن هم با موضوع سریال ستایش همخوانی خوبی داشت. پس از قطعی شدن ساخت سری دوم این مجموعه، باز هم نام امیرعباس گلاب مطرح شد.

او این بار هم برای تیتراژ پایانی قطعه دیگری را آماده کرد و تقریبا در چهار یا پنج قسمت اول سریال هم صدایش با تیتراژ پایانی همراه بود اما ناگهان و در اتفاقی غیرمنتظره، «فریدون بیگدلی» همان ترانه را با همان ملودی و تنظیم خواند. صدای او اصلا با گام‌های بالای این اثر و ترانه همخوانی نداشت و گمانه‌زنی‌های فراوانی پیرامون این اتفاق شکل گرفت. امیرعباس پیش از ستایش 2 قطعه‌ای را با موضوع «زن» منتشر کرده بود که همان اثر باعث آن تغییر و تحولات شد. البته مدتی بعد این قطعه از تمامی سایت‌ها در فضای مجازی پاک شد. آلبوم امیرعباس گلاب با حضور جمعی از چهره‌های مطرح پاپ آماده شده است. او در سکوت، کارهای خود را دنبال می‌کند و هنوز جزئیات آلبوم پرخرج خود را اعلام نکرده است اما فعلا اسم «رضا تاجبخش» و «هومن نامداری» را از ما داشته باشید که در تیم تولید این کار حضور دارند.

علیرضا طلیسچی؛ سال‌های بعد «علیرضا و حمیدرضا»
خواننده قطعه معروف «قرار نبود» هم در سال 92 به جمع خوانندگان مجاز پاپ قدم گذاشت. خواننده گروه «علیرضا و حمیدرضا» از اواخر دهه 80 فعالیت خود را به شکل انفرادی دنبال کرد. «علیرضا طلیسچی» که ویدئوهای خود را از طریق شبکه‌های ماهواره‌ای منتشر می‌کرد در سال 92 و طی یک مصاحبه رسما در مورد انتشار آلبوم مجاز خود سخن گفت.

او همچنین اعلام کرد پس از محرم و صفر نسبت به برگزاری کنسرت اقدام خواهد کرد. هرچند تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده است اما طلیسچی هم یکی از تازه مجازشده‌هایی است که منتظر مجوز آلبومش است؛ آلبومی که معلوم نیست بتواند در حد تک‌قطعه‌هایش مطرح شود یا خیر. او در هفته‌های گذشته بارها درباره انگیزه‌ها واهدافش در حوزه موسیقی در صفحات شخصی‌اش حرف زده و مشخص است که به‌شدت در این حوزه باانگیزه است.

نکته مهم درباره این خواننده این است که در ابتدای ورودش به حوزه موسیقی برخی تهیه کننده‌ها به دلیل اسم خاصش حاضر نبودند با او قرارداد امضا کنند! حتی کار به جایی رسیده بود که او چیزی نمانده بود اسمش را عوض کند.