براي تيمسار ستاري کسالتي پيش آمد. به خاطر وخامت حالشان در بيمارستان بستري شدند و تحت مراقبتهاي پزشکي قرار گرفتند.

براي ديدارشان به بيمارستان رفتم. هنگامي که در آنجا بودم، پرستار براي تزريق آمپول به کنار تختشان آمد و بعد از احوالپرسي گفت:
ان شاء الله حال تيمسار به زودي خوب خواهد شد و از اين تزريقهاي پياپي و بوي الکل راحت مي‌شوند.

تيمسار ستاري لبخند زدند و گفتند:
خواهرم نگران اين موضوع نباش! شامة من سالهاست که از استشمام هر بويي معذور است!

من با وجود نزديک بودن به تيمسار، از موضوع بي خبر بودم. لذا با تعجب پرسيدم:

تيمسار ! تا آنجا که من به ياد دارم، حس بويايي شما خوب کار مي‌کرد؟

تيمسار در جوابم فقط گفتند:
- بله، تا عمليات خيبر.

فهميدم تيمسار ستاري زماني که جانشين فرمانده قرار گاه رعد بودند ، بر اثر شيميايي شدن در عمليات خيبر، حس بويايي خود را از دست داده‌اند و براي اينکه ريا نشود، جايي آن را بازگو نمي‌کردند."

*شهید منصور ستاری فرمانده نیروی هوائی جمهوری اسلامی ایران *