دیشب در مراسم افطاری فعالان فرهنگی حاج غلامرضا سازگار چند دقیقه ای برای جمع صحبت کردند. مدتی است که به صورت مداوم این نوکر و پیرغلام امام حسین را می بینم و می خواهم درباره اش بنویسم اما فرصت نکرده ام. دیشب پس از آنکه رضا امیرخانی به فعالان سیاسی گفت که همینجا سر سفره افطار دعوا کنید و دعواهایتان را بیرون نبرید و حسین دهباشی هم حرف هایی زد، میکروفون را به حاج غلامرضا سازگار دادند. شاعر چه دارد بگوید جز برای مردم جز شعرهایش. سه بیت خواند:

خون تو خون بهاش خداوند اکبر است
اشک غمت به خون شهیدان برابر است
 
هر جا غم تو نیست همان جا جهنم است
هر جا عزای توست بهشت مکرر است
 
مادر مرا به بزم عزای تو شیر داد
این اشک نیست بر رخ من شیر مادر است
 
اما حرف های دیگری هم داشت. گفت: این سه بیت، اما یک یادی هم بکنیم از شهید بهشتی در مقتلش. شهید بهشتی گفت: آمریکا از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر! همه با هم مرگ بر آمریکا!

و جمع در حضور بسیاری روزنامه نگار اصلاح طلب و حامی دولت شعار مرگ بر آمریکا سر دادند.

این تفاوت یک پیرغلام مخلص است که برای بیان اصولش به هیچ چیزی جز رضایت خداوند توجه نمی کند و بدون ترس نه تنها اصولش را بیان می کند بلکه جمع را هم به دنبال خود می برد. نه مانند جوان هایی که خسته و ملول از مبارزه و برای ملاحظه جمع در برابر کسانی که خیلی از اصول را زیر پا گذاشته اند، حرف از «حالا چیزی نشده و روی هم را ببوسید» می زنند! اصلا هم به این نگاه نمی کند که نکند به من بگویند افراطی یا شعرهایم را نخوانند و یا... . مصداق عینی یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومه لائم!

خلاصه اینکه بسی مشعوف شدم از منش این استاد گرانقدرمان و بلند بلند «احسنت» و «زنده باشید» می گفتم و برایش صلوات می فرستادم. برای پیرمــــــــردی که 5 جلد کتاب قطور پر از شعرهای نغز و ناب برای اهل بیت دارد و هنوز هم چشمه طبعش جوشان است و این چنین دست از آرمان ها نمی کشد همچنان صلوات می فرستم!

شما هم برای سلامتی و طول عمر استاد حاج غلامرضا سازگار صلوات بفرستید!