به گزارش پارس،   « … اگر می خواهیم نگاه ما نسبت به مسئله   زن، نگاه سالم و منطقى و دقیقى باشد، شرط اوّل آن این است که ذهنمان را از این حرف هایى که غربى ها در مورد زن می زنند - در مورد اشتغال، در مورد مدیریت، در مورد برابرى جنسى - باید به کلّى تخلیه کنیم. » این جمله، یکی ازفرازهای مهم بیانات راهبردی رهبرمعظم انقلاب اسلامی دردیدارروزشنبه جمعی ازبانوان با ایشان است. حضرت آیت ا… خامنه ای دراین دیدارضمن اشاره به لزوم ایجاد نهادی فراقوه ای برای تدوین راهبردهای مرتبط با موضوع زن وخانواده، خط مشی کلی نظام اسلامی درباره زن راتبیین کردند. نقد وآسیب شناسی جریان های فکری جامعه درباره زن، موضوع دیگری بود که رهبرانقلاب اسلامی به آن پرداختند  .

برای بررسی بیانات مهم مقام معظم رهبری درباره زنان، گفت وگویی با حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا زیبایی نژاد، مسئول مرکزتحقیقات زن وخانواده حوزه علمیه قم انجام دادیم ونظروی رادراین باره جویاشدیم.

حجت الاسلام زیبایی نژاد که سال هاست مسئولیت این مرکزمهم را برعهده دارد وازمحققان برجسته حوزه مطالعات زن وخانواده به شمارمی رود، دراین گفت وگومعضل رواج نگرش های غربی درجامعه وآسیب های برخی مطالعات وبرنامه های مربوط به زنان را تبیین کرد. به گفته وی، نظام اسلامی برای دستیابی به الگوی خاص ومتناسب خود درحوزه زنان، باید نظریه ها وشاخص های خاص خود را نیزطراحی کند. او دراین زمینه معتقداست که باید سند ملی تحکیم خانواده تدوین شود که درآن نقش زن ومرد درخانواده مشخص شده باشد.

 
رهبرمعظم انقلاب اسلامی روزشنبه دردیدار جمعی ازبانوان بانگاهی آسیب شناسانه وراهبردی خطوط کلی مسائل مربوط به زنان رابیان کردند و نگرش واندیشه غرب نسبت به زن وهمچنین نگاهی که تفکرات غربی درباره زن را پیشروانه ومترقی می داند، نقد کردند وبه چالش کشیدند، تحلیل شما از این بیانات چیست؟ ذهنیت جامعه به ویژه طیف نخبگان درباره زن چگونه است؟
 
از جمله مشکلاتی که درتحلیل مسائل زنان احساس می کنم این است که اندیشه بسیاری از نخبگان ما دراین زمینه وارداتی است ونه بومی وخودشان اهل نظروتأمل نیستند.

سطح نخبگی درآن بخشی که انتظار رفتارنخبه گرایانه ازآن ها می رود، پایین است. جریان علمی درجامعه ما بیشتریک جریان ترجمه ای است آن هم نه ترجمه علمی وآکادمیک بلکه ترجمه های بازاری؛ به این معنا که حرف نویسندگان بازاری وکسانی که آثارکلاسیک ودست اول راروان سازی می کنند، به عنوان دانشوران سطح یک ترویج می شود.

این مشکل هم درمباحث زنان وهم درمباحث دیگر وجود دارد.

به همین دلیل ترجمه آثارآکادمیک مانند کتاب های اصلی کانت یا راولز را کمترمشاهده می کنید ولی آثار شخصیت های درجه دوم چون آلوین تافلر که درمجامع علمی کشورهای خود نیز شخصیت های درجه یک محسوب نمی شوند، به وفورترجمه می شود وسروصدا به پامی کند.

این وضعیت نشان دهنده ضعف درجامعه نخبگی ماست که چندان به دنبال کارهای سنگین وفاخرعلمی نیستند. نکته دیگری که به مدیران کشورمربوط می شود، این است که هرچند اغلب مدیران، متدین هستند ومی گویند ما حرف لیبرال ها را درباره زن وخانواده قبول نداریم اما به دلیل ضعف های نظری وعلمی وضعف اتصال نهاد برنامه ریزی با نهاد علم، همان حرف های رایج به معیار تبدیل وبه عنوان شاخص های رشد ازسوی مجامع بین المللی به ما تحویل داده می شود.

بنابراین مدیران ناخواسته همان شاخص ها رابه عنوان شاخص های علمی مدنظرقرارمی دهند و چون ملاحظه می کنند شاخص های رشد زنان درایران درمقایسه با برخی از کشورها پایین تر است، از خود باوری آن ها کاسته می شود وازاین وضعیت احساس یأس می کنند.

درحالی که کشوری که ادعای استقلال فرهنگی وفرهنگ مستقل دارد والگوی متعالی متفاوتی از زن ارائه می دهد، باید شاخص های خاص و متناسب خود را از دل آرمان ها و نظریه های بومی استخراج کند. متاسفانه ما درزمینه استخراج شاخص های رشد وقبل ازآن درنظریه پردازی، کارچندانی انجام نداده ایم. ازاین رومی توان گفت؛ هرچند تفکربومی ما جوانه زده اما این جوانه ها به بارننشسته است ودرمسیررشد قرارندارد.

نکته دیگرآن است که انقلاب اسلامی درفضای دهه ۱۹۷۰م رخ داد. دراین برهه که فعالیت های جریان های چپ به اوج رسیده بود، انقلاب اسلامی می خواست حرف تازه ای ارائه کند.

دراین مقطع زمانی، گاه اندیشه های چپ ودولت سالارانه با لعاب مذهبی درجامعه حاکم شده است. به این دلیل شما می بینید که گاه نگاه های دولت سالارانه به مقوله علم، اقتصاد، فرهنگ ومسائل دیگر واقعیت خود را در پس قالب های به ظاهر اعتقادی پنهان می کند.

درنتیجه، افرادی که نماینده جوامع علمی نیستند، سکاندارجریان علمی کشورمی شوند واین امر باعث می شود دولت به جای این که مصرف کننده محصول نهادهای علمی باشد، سکانداری نهادهای علمی را به دست گیرد.
درحالی که نخبگان متعهد باید سکان جریان علمی کشوررا در دست داشته باشند. اما درنتیجه حاکمیت این تفکر دولت سالارانه، برخی افراد دولتی با بضاعت علمی کم این موقعیت را دراختیارمی گیرند وبوروکراسی ودیوان سالاری برجریان علمی حاکم می شود و جریان علمی کشوررا فلج می کند.

به همین دلیل ما بعد از۳۵سال هنوزهم حرف های قدیمی ونخ نما را با لعاب های جدید تحویل جامعه می دهیم، چون جریان تولید علم درمسیردرست خود قرار نگرفته است. دریک تحلیل کلی ازوضعیت زن درجامعه می توان گفت ؛مسئله زن درکشور ازجهاتی پیشرفت کرده است وازجهاتی درجا می زند.
 
*آیا می توانیم بگوییم به دلیل همین مشکلات وآسیب هایی که به آن ها اشاره کردید، رهبرمعظم انقلاب اسلامی در بیانات اخیرخود ازلزوم تشکیل مرکز فراقوه ای برای تدوین راهبردها درمسئله زن وخانواده سخن گفتند؟
 
ویژگی نهاد فراقوه ای این است که قوای سه گانه وسایرنهادهای حاکمیتی را باهم هماهنگ می کند. تشکیل این نهاد قطعا یک گام به پیش است اما همه گام ها نیست. درصورتی این نهاد فراقوه ای می تواند موثرباشد که متکی بر نهادهای مطالعاتی غیردولتی باشد. اگرهمین نهاد بخواهد بدون پشتوانه مطالعاتی یا خود به عنوان نهاد حاکمیتی تبدیل به نهادمطالعاتی هم بشود، موفق نخواهد شد.

ماباید جریان نخبگی کشور را غنی ومردمی کنیم تا صاحب نظران متعهد دراین عرصه حضوریابند ومحصول نگاه علمی آنان دراین نهاد فراقوه ای طرح وبه سیاست، قانون وبرنامه های کلی تبدیل شود و نهاد های اجرایی، مصرف کننده این تولیدات علمی باشند. ولی اگرقرارباشد این روند دنبال نشود؛ به عنوان مثال، شورای عالی انقلاب فرهنگی متکی برنهادهای مطالعاتی، سیاست گذاری نکند و تحلیل مسائل و سیاست گذاری های آن تنها متکی برنظرات اعضای شورا یا کمیسیون های غیرتخصصی باشد، کارها به پیش نخواهد رفت.

وجودیک اجماع نسبی نخبگانی درحوزه های تخصصی امری ضروری است و نهادهای فراقوه ای نباید خود را بی نیاز ازنهادهای علمی تصورکنند. اگرجزاین عمل شود به طورقطع موفق نخواهند شد. بنابراین درمسئله زنان دوکارباید انجام شود: ۱- ایجاد نهاد فراقوه ای که رهبرمعظم انقلاب به آن اشاره فرمودند. ۲ - اتکای این نهاد فراقوه ای بریک جریان مطالعاتی قوی.
 
*یکی ازنکاتی که رهبرمعظم انقلاب دربیانات خود مطرح کردند، نقد این تفکرونگاه نسبت به زن است که اشتغال ونه خانواده را مسئله اصلی زن می داند. به نظرشما این نگاه تاچه اندازه درذهنیت جامعه رواج دارد؟

 
این نگاه درحقیقت از جمله مصادیق همان شاخص های به اصطلاح رشد زنان است که به آن اشاره شد. اگرشما به شاخص های رشد درمجامع بین المللی نگاه کنید، این شاخص ها مواردی ازقبیل درصد اشتغال زنان، درصد مدیریت زنان، درصد مشارکت زنان در انتخابات و… است دراین شاخص ها نسبت به خانواده هیچ حساسیتی وجود ندارد.

چون نظام سرمایه داری نسبت به خانواده کورچشم است وحتی نسبت به ارزش های خانواده نگاه منفی دارد.
سرمایه داری خانواده ای می خواهد که ارزش های متناسب باآن را بازتولید کند. حال اگر شاخص های رشدزن درفرهنگی متفاوت باشد، به این معنا که نقاط حساسیت شما متمایز باشد، جهت گیری برنامه ریزی ها هم تغییرمی کند.
 
*بنابراین به نظرشما مهم ترین مسئله دربحث زنان، تعریف وتعیین شاخص ها براساس آموزه های دینی وشرایط بومی و سپس مهندسی وتبیین مسائل براساس آن است؟

 
نظرمن این است که ما باید سند ملی تحکیم خانواده را تدوین کنیم.
 
درفرآیند تدوین این سند مسائل نظری وعینی خانواده مشخص وجایگاه هررشته علمی درپاسخ به این مسائل روشن می شود تا بتوانیم در یک تبادل میان رشته ای کارشناسانی را که بیشترین ارتباط را با موضوع خانواده دارند گردهم آوریم.

تدوین مبانی، منابع وروش ها، تدوین نظریه خانواده ونظریه جنسیت، تبیین ظرفیت ها ومحدودیت های جامعه ایرانی درعصرحاضر، تدوین الگوی آرمانی خانواده ایرانی، تدوین شاخص های رشد، مسئله شناسی های عینی وبالاخره برنامه عمل ملی خانواده، بخش های مختلف این کلان پروژه است. سیاست ها، قوانین و برنامه ریزی های این کلان پروژه رابه نام سند ملی « تحکیم خانواده» می شناسیم.
 
مصاحبه از: محمدعلی ندائی