به گزارش پارس به نقل از مشرق، اى کریم اهل بیت از اعتراض خاموشت مى نویسم که چون نجابت گل هاى محمدى، عطر ایمان را در فضاى تنگ زیستن منتشر کرد؛ آنجا که مظلومیت تو، بى وفایى و سستى یارانت را تنهایى به دوش کشید. از تو مى نویسم که زهر خیانت، لخته هاى جگرت را از گلوى حق پرستت سرایز کرد و خاک مدینه به خون غربت بخشنده ترین شاخه امامت آشنا شد.

 


حسین سیب سرخی

دانلود


ابعاد شخصیت امام مجتبی (ع)
دامنه شخصیت بی مانند سبط اکبر پیامبر صلی الله علیه و آله امام حسن  مجتبی علیه السلام آنقدر وسیع و گسترده است که آثار و نشانه های آن در تمام کتاب های حدیث، تراجم، سیره، تاریخ و مناقب فراوان به چشم می خورد.

تواضع، فروتنی، خدا ترسی، روابط حسنه، احترام  متقابل و کمک به بینوایان از ابعاد برجسته زندگی آن سرور جوانان بهشتی است. آن بزرگوار بازویی علمی، قضایی، و نیرویی بسیار کارآمد برای حکومت علوی و شخص امیرمومنان علیه السلام بوده است.

امام از جمله کسانی بود که از آغاز تا پایان به دفاع از حریم رهبری پرداخت و در جنگ های جمل، صفین و نهروان فعالانه شرکت جست، بلکه در بسیج نیروها از کوفه برای مقابله با فتنه طلحه و زبیر، گام های بسیار مثبت و موثری برداشت.

هر چند زندگی پر رنج و محنت امام، پر از مسائل و دشواری ها است اما ما در اینجا فقط به بُعد جایگاه علمی امام مجتبی علیه السلام اشاره می کنیم.


الهی هیچ کس میون خونه اش غربت نبینه - حاج مهدی مختاری

دانلود


امام حسن مجتبی (ع) در نگاه پیامبر (ص)
امام حسن مجتبی علیه السلام کودک بود که پیامبر بزرگوار اسلام از او به عظمت و بزرگی یاد می کرد. به یقین این برخوردهای محبت آمیز که هیچگاه در زمان خاص و یا در محدوده خاصی ابراز نمی شد، نشان دهنده این بود که آن حضرت می خواست نقاب از چهره امام حسن علیه السلام کنار زده و شخصیت والای او را بیش از پیش، به مسلمانان معرفی کند.

حذیفه گوید: روزی صحابه  رسول خدا صلی الله علیه و آله در نزدیکی کوه حرا- یا غیر آن - گرد پیامبر جمع شده بودند که حسن در خردسالی با وقار خاصی به جمع آنان پیوست. پیامبر صلی الله علیه و آله  با نگاه طولانی که بر او داشت، همه را مخاطب قرار داد و فرمود: " آگاه باشید که همانا او - حسن- بعد از من راهنما و هدایتگر شما خواهد بود.

او تحفه ای است از خداوند جهان برای من؛ از من خبر خواهد داد و مردم را با آثار باقی مانده از من آشنا خواهد کرد. سنت مرا زنده خواهد کرد و افعال و کردارش نشانگر کارهای من است. خداوند عنایت و رحمتش را بر او فرو فرستد. رحمت و رضوان خداوند بر کسی باد که حق او را بشناسد و به خاطر من به او احترام نموده و نیکی کند. "

مورخان نوشته اند که: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله ضمن اظهار محبت به امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: همانا حسن ریحانه من است. و این فرزندم سید و بزرگ است و به زودی خداوند به دست او بین دو گروه مسلمان، صلح بر قرار خواهد کرد. " ­

ناگفته نماند که این سخن، یک پیشگویی از رسول خدا صلی الله علیه و آله بود که در آینده بین دو گروه از مسلمانان جنگ و خونریزی خواهد شد و امام حسن علیه السلام بین آن دو صلح و دوستی برقرار خواهد کرد.

طبق نقل تاریخ، امام حسن مجتبی علیه السلام با مشاهده خیانت یاران و فراهم نبودن زمینه جنگ با معاویه، خیر و صلاح امت را در این دیدند که از درگیر شدن با معاویه خود داری کرده و با صلح  پیشنهادی معاویه، موافقت کنند؛ و در اثر این صلح، هم مسلمانان را از شر هجوم خارجیان نجات دادند و هم از جنگ و خونریزی جلوگیری کردند.

مدینه چه محزونه امشب، داره روضه میخونه امشب - سیب سرخی
دانلود


امام حسن مجتبی (ع) در کلام رهبر معظم انقلاب

مردم ما از صلح امام حسن چیز زیادى نمى دانند؛ فقط چند تا کلمه شعارى مى دانند؛ درحالى که درباره این صلح کتاب نوشته شده و بحث و تحلیل شده است؛ درباره امام حسن، ذهن ها و فکرها باید حرف نو بگویند؛ اما همانها هم گفته نمى شود؛ اینها مایه تأسف است.

عامل شکست امام حسن (ع) نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود
خدا را شکر مى کنیم که ملت ما بیدار است. خدا را شکر مى کنیم که جوانان ما بیدارند. خدا را شکر مى کنیم که شما دانشجویان بیدارید. اما دانشجویان! بیدار بمانید. دانشجو باید احساس سیاسى داشته باشد، درک سیاسى داشته باشد، تحلیل سیاسى داشته باشد. بنده در قضایاى تاریخ اسلام این مطلب را مکررا گفته ام که، چیزى که امام حسن مجتبى علیه السلام را شکست داد، نبودن تحلیل سیاسى در مردم بود. مردم، تحلیل سیاسى نداشتند. چیزى که فتنه خوارج را به وجود آورد و امیرالمؤمنین علیه السلام را آن طور زیر فشار قرار داد و قدرتمندترین آدم تاریخ را آن گونه مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسى در مردم بود والا همه ى مردم که بى دین نبودند. تحلیل سیاسى نداشتند. یک شایعه دشمن مى انداخت؛ فورا این شایعه همه جا پخش مى شد و همه آن را قبول مى کردند! (۱) « رهبر انقلاب در دیدار دانش آموزان و دانشجویان به مناسبت" روز ملى مبارزه با استکبار" ۱۲/۰۸/۱۳۷۲ »


غبارغلیظ نفاق در زمان امام حسن (ع)

دوران دشوار هر انقلابى، آن دورانى است که حق و باطل در آن ممزوج بشود. ببینید امیرالمؤمنین از این مى نالد: " ولکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنا لک یستولى الشّیطان على اولیائه" . در دوران پیامبر، این طورى نبود. در دوران پیامبر، صفوف، صفوف صریح و روشنى بود. آن طرف، کفار و مشرکان و اهل مکه بودند؛ کسانى بودند که یکى یکى مهاجرین از اینها خاطره داشتند: او من را در فلان تاریخ زد، او من را زندانى کرد، او اموال من را غارت کرد؛ بنابراین شبهه یى نبود. یهود بودند؛ توطئه گرانى که همه ى اهل مدینه - از مهاجر و انصار - با توطئه هاى آنها آشنا بودند. جنگ بنى قریظه اتفاق افتاد، پیامبر دستور داد عده کثیرى آدم را سر بریدند؛ خم به ابروى کسى نیامد و هیچ کس نگفت چرا؛ چون صحنه، صحنه روشنى بود؛ غبارى در صحنه نبود. این طور جایى، جنگ آسان است؛ حفظ ایمان هم آسان است. اما در دوران امیرالمؤمنین، چه کسانى در مقابل على (ع) قرار گرفتند؟ خیال مى کنید شوخى است؟ خیال مى کنید آسان بود که" عبداللَّه بن مسعود" ، صحابى به این بزرگى - بنا به نقل عده یى - جزو پابندهاى به ولایت امیرالمؤمنین نماند و جزو منحرفان به حساب آمد؟ همین" ربیع بن خثیم" و آنهایى که در جنگ صفین آمدند گفتند ما از این قتال ناراحتیم، اجازه بده به مرزها برویم و در جنگ وارد نشویم، در روایت دارد که" من اصحاب عبداللَّه بن مسعود" ! این جاست که قضیه سخت است.

 


مظلومیت امام حسن (ع) در کلام امام خمینی (ره)

دانلود


وقتى غبار غلیظ تر مى گردد، مى شود دوران امام حسن؛ و شما مى بینید که چه اتفاقى افتاد. باز در دوران امیرالمؤمنین، قدرى غبار رقیقتر بود؛ کسانى مثل عمار یاسر - آن افشاگر بزرگ دستگاه امیرالمؤمنین - بودند. هرجا حادثه اى اتفاق مى افتاد، عمار یاسر و بزرگانى از صحابه پیامبر بودند که مى رفتند حرف مى زدند، توجیه مى کردند و لااقل براى عده اى غبارها زدوده مى شد؛ اما در دوران امام حسن، همان هم نبود. در دوران شبهه و در دوران جنگ با کافر غیرصریح، جنگ با کسانى که مى توانند شعارها را بر هدفهاى خودشان منطبق کنند، بسیار بسیار دشوار است؛ باید هوشیار بود. « سخنرانى رهبر انقلاب در پایان چهارمین مجمع بزرگ فرماندهان و مسؤولان دفاتر نمایندگى ولى فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى ۲۷/۰۶/۱۳۷۰ »

اگر امام حسن (ع) می جنگید و شهید می شد، خونش به هدر می رفت
امام حسن مجتبى علیه السلام مى دانست که اگر با همان عده ى معدود اصحاب و یاران خود با معاویه بجنگد و به شهادت برسد، انحطاط اخلاقى زیادى که بر خواص جامعه ى اسلامى حاکم بود، نخواهد گذاشت که دنبال خون او را بگیرند! تبلیغات، پول و زرنگیهاى معاویه، همه را تصرف خواهد کرد و بعد از گذشت یکى دو سال، مردم خواهند گفت" امام حسن علیه السلام بیهوده در مقابل معاویه قد علم کرد. " لذا، با همه ى سختیها ساخت و خود را به میدان شهادت نینداخت؛ زیرا مى دانست خونش هدر خواهد شد.

گاهى شهید شدن آسان تر از زنده ماندن است! حقا که چنین است! این نکته را اهل معنا و حکمت و دقت، خوب درک مى کنند. گاهى زنده ماندن و زیستن و تلاش کردن در یک محیط، به مراتب مشکلتر از کشته شدن و شهید شدن و به لقاى خدا پیوستن است. امام حسن علیه السلام این مشکل را انتخاب کرد.


وضع آن زمان چنین بوده است. خواص تسلیم بودند و حاضر نمى شدند حرکتى کنند. یزید که بر سر کار آمد، جنگیدن با او امکان پذیر شد. به تعبیرى دیگر: کسى که در جنگ با یزید کشته مى شد، خونش، به دلیل وضعیت خرابى که یزید داشت، پامال نمى شد. امام حسین علیه السلام به همین دلیل قیام کرد. وضع دوران یزید به گونه اى بود که قیام، تنها انتخاب ممکن به نظر مى رسید. این، به خلاف دوران امام حسن علیه السلام بود که دو انتخاب" شهید شدن" و" زنده ماند" وجود داشت و زنده ماندن، ثواب و اثر و زحمتش بیش از کشته شدن بود. لذا، انتخاب سخت تر را امام حسن علیه السلام کرد. اما در زمان امام حسین علیه السلام، وضع بدان گونه نبود. یک انتخاب بیشتر وجود نداشت. زنده ماندن معنى نداشت؛ قیام نکردن معنى نداشت و لذا بایستى قیام مى کرد. حال اگر در اثر آن قیام به حکومت مى رسید، رسیده بود. کشته هم مى شد، شده بود. بایستى راه را نشان مى داد و پرچم را بر سر راه مى کوبید تا معلوم باشد وقتى که وضعیت چنان است، حرکت باید چنین باشد. « بیانات در جمع فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) ۲۰/۰۳/۱۳۷۵ »

 

ویژگی های مبارزه امام حسن (ع) - رهبر انقلاب
دانلود


امام حسن (ع) و امام حسین فرقی با هم ندارند

اگر در زمان معاویه، امام حسین مى خواست قیام کند، پیام او دفن مى شد. این به خاطر وضع حکومت در زمان معاویه است. سیاستها به گونه اى بود که مردم نمى توانستند حقانیت سخن حق را بشنوند. لذا همین بزرگوار، ده سال در زمان خلافت معاویه، امام بود، ولى چیزى نگفت؛ کارى، اقدامى و قیامى نکرد؛ چون موقعیت آن جا مناسب نبود.

 

قبلش هم امام حسن علیه السلام بود. ایشان هم قیام نکرد؛ چون موقعیت مناسب نبود. نه این که امام حسین و امام حسن، اهل این کار نبودند. امام حسن و امام حسین، فرقى ندارند. امام حسین و امام سجاد، فرقى ندارند. امام حسین و امام على النقى و امام حسن عسکرى علیهم السلام فرقى ندارند. البته وقتى که این بزرگوار، این مجاهدت را کرده است، مقامش بالاتر از کسانى است که نکردند؛ اما اینها از لحاظ مقام امامت یکسانند. براى هر یک از آن بزرگواران هم که پیش مى آمد، همین کار را مى کردند و به همین مقام مى رسیدند. « بیانات در خطبه هاى نماز جمعه (عاشوراى ۱۴۱۶) ۱۹/۰۳/۱۳۷۴»


بزرگترین ضربه به اسلام، تبدیل حکومت از امامت به سلطنت بود

در صدر اسلام بزرگترین و مهمترین ضربه اى که بر اسلام وارد شد، این بود که حکومت اسلامى از امامت به سلطنت تبدیل شد. حکومت امام حسن و حکومت على بن ابى طالب علیهم السلام به سلطنت شام تبدیل شد! البته امام حسن مجتبى علیه آلاف التحیة والثناء آن روز به خاطر یک مصلحت بزرگتر - که حفظ اصل اسلام بود - مجبور شد این تحمیل را به جان بپذیرد. حکومت را از امام حسن گرفتند. وقتى حکومت از مرکز دینى خودش خارج شد و در اختیار دنیاطلبان و دنیاداران گذاشته شد، بدیهى است که بعد هم حادثه ى کربلا پیش مى آید. آن وقت حادثه ى کربلا حادثه اى نیست که بشود جلوش را گرفت؛ اجتناب ناپذیر مى شود. بیست سال بعد از آن که حکومت اسلامى از دست محور اصلى آن - که امامت است - گرفته شد، امام حسین فرزند پیامبر در کربلا با آن وضع فجیع به خاک و خون کشیده شد. اساس حمله و نقشه ى دشمن این است که حکومت را از محور اصلى - محور امامت، محور دین - خارج کند. بعد خاطرش جمع است که همه کار خواهد کرد! « بیانات در دیدار با جوانان در مصلاى بزرگ تهران ۰۱/۰۲/۱۳۷۹ »

 


روضه امام حسن مجتبی (ع) با نوای حاج آقا مجتبی تهرانی (ره)
دانلود


اگر دشمن فشار بیاورد، حادثه کربلا را تکرار می کنیم
من به شما عرض کنم که امروز دشمن قادر نیست. امروز به برکت ملت هوشیارى مثل ملت ایران، به برکت افکار برانگیخته اى مثل افکار ملت ایران، به برکت انقلاب بزرگى مثل انقلاب اسلامى ایران، نه امریکا و نه بزرگتر از امریکا - اگر در قدرتهاى مادى باشد - قادر نیستند حادثه اى مثل حادثه صلح امام حسن را بر دنیاى اسلام تحمیل کنند. این جا اگر دشمن زیاد فشار بیاورد، حادثه کربلا اتفاق خواهد افتاد. « بیانات در دیدار با جوانان در مصلاى بزرگ تهران ۰۱/۰۲/۱۳۷۹ »

درباره ى امام حسن، ذهنها و فکرها باید حرف نو بگویند
مردم ما از صلح امام حسن چیز زیادى نمى دانند؛ فقط چند تا کلمه ى شعارى مى دانند؛ درحالى که درباره ى این صلح کتاب نوشته شده و بحث و تحلیل شده است. من خودم چندین سال قبل از این، کتابى از شیخ راضى آل یاسین - از بزرگان علماى عراق - ترجمه کردم. ترجمه ى این کتاب در سال ۱۳۴۸ منتشر شده است؛ الان باید محتواى آن کهنه باشد. درباره ى امام حسن، ذهنها و فکرها باید حرف نو بگویند؛ اما همانها هم گفته نمى شود؛ اینها مایه ى تأسف است! « بیانات در دیدار با اعضاى" گروه ویژه" و" گروه معارف اسلامى" صداى جمهورى اسلامى ایران ۱۳/۱۲/۱۳۷۰ »



سرور جوانان بهشت
پیامبر درباره امام حسن و امام حسین شش، هفت ساله فرمود: " سیدى شباب اهل الجنه" ؛ اینها سرور جوانان بهشتند. اینها که هنوز کودکند، جوان نیستند؛ اما پیامبر مى فرماید سرور جوانان اهل بهشتند. یعنى در دوران شش، هفت سالگى هم در حد یک جوان است؛ مى فهمد، درک مى کند، عمل مى کند، اقدام مى کند، ادب مى ورزد و شرافت در همه ى وجودش موج مى زند. اگر آن روز کسى مى گفت که این کودک به دست امت همین پیامبر، بدون هیچ گونه جرم و تخلفى به قتل خواهد رسید، براى مردم غیرقابل باور بود؛ همچنان که پیامبر فرمود و گریه کرد و همه تعجب کردند که یعنى چه؛ مگر مى شود؟ ! « بیانات در خطبه هاى نماز جمعه ى تهران ۱۸/۰۲/۱۳۷۷ »


روضه مرحوم کافی
دانلود



روایتی از مرحوم کافی
دانلود



روضه جانسوز مرحوم کافی
دانلود


  وصایاى امام مجتبى (ع)
شیخ طوسى (ره) از ابن‏ عباس نقل مى‏ کند: در واپسین ساعتهاى عمر امام مجتبى (ع) برادرش امام حسین (ع) وارد خانه آن حضرت شد، در حالى که افراد دیگرى از یاران امام مجتبى (ع) در کنار بسترش بودند. امام حسین پرسید: برادر! حالت چگونه است؟ حضرت جواب داد:

در آخرین روز از عمر دنیایى‏ ام و اولین روز از جهان آخرت به سر مى ‏ برم و از جهت این که بین من و شما و دیگر برادرانم جدایى مى ‏ افتد، ناراحتم. سپس فرمود: از خدا طلب مغفرت و رحمت مى‏ کنم، چون امرى دوست داشتنى، همچون ملاقات رسول خدا (ص) و امیرمؤمنان و فاطمه و جعفر و حمزه (علیهم السلام) را در پیش دارم. آن گاه اسم اعظم و آنچه را از انبیاى گذشته از پدرش امیرالمؤمنین (ع) به ارث داشت تسلیم امام حسین (ع) نمود. در آن لحظه فرمود بنویس:

« هذا ما اوصى به الحسن بن على الى اخیه الحسین اوصى انه یشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و انه یعبده حق عبادته لا شریک له فى الملک و لا ولى له من الذل و انه خلق کل شئ فقدره تقدیرا و انه اولى من عبد و احق من حمد، من اطاعه رشدو من عصاه غوى و من تاب الیه اهتدى، فانى اوصیک یا حسین بمن خلفت من اهلى و ولدى و اهل بیتک ان تصفح عن مسیئهم و تقبل من محسنهم و تکون لهم خلفا و والدا، و ان تدفننى مع رسول الله (ص) فانى احق به و ببیته فان ابو اعلیک فانشدک الله بالقرابة التى قرب الله - عزوجل - منک و الرحم الماسة من رسول الله (ص) ان لا تهریق فى امرى محجمة من دم حتى نلقى رسول الله (ص) فنختصم الیه و نخبره بما کان من الناس الینا

این وصیتى است که حسن بن‏ على به برادرش حسین نموده است. وصیت او این است: به یگانگى خداى یکتا شهادت مى‏ دهد و همان طورى که او سزاوار بندگى است عبادتش مى‏ کند، در فرمانروایى‏ اش شریک و همتایى وجود ندارد و هرگز ولایتى که نشانگر ذلت او باشد بر او نیست. او آفریدگار همه موجودات است و هر چیزى را به اندازه و حساب شده آفریده. او براى بندگى و ستایش سزاوارترین معبود است. هر کس فرمانبردارى او کند راه رشد و ترقى را پیش گرفته و هر کس معصیت و نافرمانى او کند گمراه شده است و هر کس به سوى او بازگردد - توبه کند - از گمراهى رسته است.


به همه گفته ام و میگویم، من حسینی ز دولت حسنم - حمید علیمی
دانلود


اى حسین، تو را سفارش مى ‏ کنم که در میان بازماندگان و فرزندان و اهل بیتم که خطاکاران آنان را با بزرگوارى خود ببخشى و نیکوکاران آن‏ ها را بپذیرى و بعد از من جانشین و پدر مهربانى براى آنان باشى.

مرا در کنار قبر جدم رسول خدا (ص) دفن نما، زیرا من سزاوارترین فرد براى دفن در کنار پیامبر خدا (ص) و خانه او هستم، چنانچه از این کار تو را مانع شدند سوگند مى‏ دهم تو را به خدا و مقامى که در نزد او دارى و به پیوند و خویشاوندى نزدیکت‏ با رسول خدا (ص) که مبادا به خاطر من حتى به اندازه خون حجامتى، خون ریخته شود تا آن که پیغمبر خدا (ص) را ملاقات کنم و در نزد او نسبت‏ به رفتارى که با ما کردند شکایت نمایم. »

و در روایتى دیگر وصیت آن حضرت چنین نقل شده:
برادرم، آن گاه که از دنیا رفتم، بدنم را غسل بده و حنوط کن و کفن نما و جنازه‏ ام را به سوى حرم جدم ببر و در آن جا دفن کن، چنانچه از دفن جنازه من در کنار قبر جدم مانع شدند، تو را به حق جدم رسول خدا (ص) و پدرت امیرمؤمنان و مادرت فاطمه زهرا (س) با هیچ کس در گیر مشو و به سرعت جنازه مرا به بقیع برگردان و در کنار آرامگاه مادرم دفن نما. »


مظلومیت امام حسن (ع) با همه فرق دارد - استاد فاطمی نیا
دانلود


شهادت مظلومانه امام مجتبى (ع)
مشهور میان مورخان و علماى مسلمان این است که امام مجتبى (ع) بر اثر زهرى که از سوى معاویة بن‏ ابى‏ سفیان توسط جعده به آن حضرت خورانیده شد، در روز پنج‏ شنبه ۲۸ صفر سال پنجاهم هجرت در سن ۴۸ سالگى به شهادت رسید. همان طورى که شیخ مفید (ره) متوفاى قرن پنجم، سال‏ ۴۱۳ هجرى، و مفسر ادیب و توانمند شیخ طبرسى (ره) در قرن ششم سال ۵۴۸ هجرى در دو کتاب خود و علامه بزرگوار حلى در قرن هشتم سال‏ ۷۲۶ هجرى بر آن تصریح کرده ‏ اند.

مرحوم شیخ طبرسى - روایتى را از طبرانى نقل مى‏ کند و مى‏ گوید: « ایشان در کتاب « معجمه‏ » نوشته است: امام مجتبى (ع) در ماه ربیع‏ الاول سال‏ ۴۹ هجرى به وسیله زهر به شهادت رسیده است. »

و در این جا قول سومى وجود دارد و آن این که: « امام حسن (ع) در روز پنجشنبه، هفتم ماه صفر سال پنجاه هجرى رحلت نموده است. »

مرحوم علامه مجلسى این قول را به شیخ ابراهیم کفعمى صاحب مصباح و بلد الامین نسبت داده است.

ابن قتیبه دینورى مى‏ گوید: چیزى از رحلت امام مجتبى (ع) نگذشت که معاویه اقدام به گرفتن بیعت از مردم شام براى پسرش یزید کرد و این را طى بخشنامه‏ اى به همه جهان اسلام اعلام نمود.


روضه حجت الاسلام انصاریان درباره امام حسن (ع)
دانلود