به گزارش پارس به نقل از فارس، چهارشنبه هفته گذشته با پایان رسیدن ۱۰۰ روز اول از روی کارآمدن دولت یازدهم و پس از نطق تلویزیونی رئیس جمهور درباره ۱۰۰ روزی که گذشت، پایگاه اطلاع رسانی دولت، گزارش عملکرد دولت یازدهم در ۱۰۰ روز اول و برنامه های این دولت را در بخش های مختلف و از جمله در بخش فرهنگ منتشر کرد.

این گزارش شامل دو بخش بود. بخش اول کلیاتی شامل اصول و مبانی، اهداف و راهبردهای دولت در بخش فرهنگ داشت و بخش دوم هم گزارش های سازمانی شامل فرهنگ و هنر، آموزش و پرورش، آموزش عالی و تحقیقات، ورزش و جوانان، میراث فرهنگی و جهانگردی و صنایع دستی بود که ذیل هر سازمان مسائل اصلی و اقدامات صد روزه مورد توجه قرار گرفته بود.

ما در این یادداشت سراغ بخش کوچکی از این گزارش مفصل و بخشی که دقیقا مرتبط می شود با موضوع کتاب و کتاب خوانی که ذیل فعالیت های معاونت فرهنگی می شود، رفته ایم و چند و چون این گزارش را از نظر گذرانده ایم. در ابتدا هر آنچه که در این گزارش و در ذیل فعالیت های معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمده بود، می آید:

۱- تلاش برای ایجاد حسن ظن در اصحاب فرهنگ از طریق جلسات و دیدارها و بازسازی اعتماد

۲- معرفی ۱۷۰ نفر از نویسندگان برای استفاده از تسهیلات بیمه ای صندوق حمایت

۳- معرفی ۱۰۶۹ واحد چاپخانه، لیتوگرافی و صحافی برای دریافت مبلغ ۱۰۰ میلیارد ریال تسهیلات ارزی

۴- برگزاری چهار نمایشگاه کتاب استانی با پرداخت یارانه ۴۰ درصد

۵- خرید ۱۰ میلیارد ریال از ناشرین کشور و اهداء ۴۳۰ هزار جلد کتاب به مراکز علمی کشور

۶- تسهیل در روند بررسی و صدور مجوز چاپ کتاب به تعداد ۱۱۱۶۹ عنوان کتاب

۷-اجرای طرح نصب سیستم صدور مجوز مجازی کتاب در استانهای کشور

۸- ایجاد یک تفاهم اولیه در مورد رابطه امنیت و فرهنگ و برداشتن فضای امنیتی از حیطه فرهنگ

۹- حلّ مسأله ممنوع القلم بودن برخی نویسندگان در داخل کشور

۱۰- دستور تجدیدنظر درباره کتبی که غیرمجاز یا مشروط شده است و شروع بررسی ها

۱۱- رفع توقیف و صدور مجوز به ۲۰ کتاب

۱۲- تعیین شورای علمی برنامه ریزی نمایشگاه کتاب سال ۹۳

۱۳- پیگیری و تمهیدات لازم برای هفته کتاب با حضور گسترده تر نهادهای عمومی، دولتی و خصوصی

۱۴- برگزاری جشنواره صنعت چاپ با تکفّل و اداره تشکل های مرتبط به صنعت چاپ

**کارهای خوب ما

آنچه که در گزارش بالا و فعالیت های ۱۰۰ روزه دولت آمده است، در دو بخش و دو دسته قابل تامل و ارزیابی است.

بخش اول بخشی است که اصولا اقدامات خوبی هستند و هر دولتی و هر معاونت فرهنگی این کارها را انجام می دهد. این اقدامات معمولا سوخت و سوز ندارند اما دیر و زود شدنشان یا نحوه اجرایشان باعث می شود صدای خیلی ها درآید. این اقدامات کلی اگر در جزییات درست اجرا شوند و مصداق های خوبی داشته باشند، می توانند اقدامات شایسته و قابل تقدیری باشند و در عین حال اگر مصادیق خوب نباشند و بد اجرا شده باشند، دقیقا می توانند به عنوان نقاط منفی در کارنامه یک وزارتخانه یا یک معاونت بمانند. پس خوب بودن یا بد بودن این اقدامات ذکر شده در گزارش بستگی به نوع اجرای آن دارد.

در این میان « معرفی ۱۷۰ نفر از نویسندگان برای استفاده از تسهیلات بیمه ای صندوق حمایت» یا « معرفی ۱۰۶۹ واحد چاپخانه، لیتوگرافی و صحافی برای دریافت مبلغ ۱۰۰ میلیارد ریال تسهیلات ارزی» یا « برگزاری چهار نمایشگاه کتاب استانی با پرداخت یارانه ۴۰ درصد» یا « تسهیل در روند بررسی و صدور مجوز چاپ کتاب به تعداد ۱۱۱۶۹ عنوان کتاب» اقدامات خوبی هستند که دولت های قبلی و معاونت های فرهنگی دیگر هم اگر بخواهند گزارشی بدهند، قطعا لیستی از این اقدامات را در سیاهه عملکرد خود می آورند. اما با این وجود اهتمام معاونت فرهنگی جدید به این اقدامات، خوب است و جای امیدواری است که بهتر هم شود اما خوب بودن و بهتر شدن این اقدامات در مقایسه با عملکرد دولت های قبل نشان داده می شود که آیا حرکت رو به جلو بوده است یا رو به عقب.

از این چند مورد بگذریم که اقدامات خوب اما کلی هستند، کلی گویی در بندهای ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ بیش از دیگر موارد در این گزارش می درخشند. اصولا تدارک دیدن برای برپایی نمایشگاه کتاب سال بعد، فراهم کردن مقدمات برگزاری هفته کتاب یا برگزاری جشنواره صنعت چاپ اقدامات جدید و عجیبی نیستند که به عنوان عملکرد ۱۰۰ روزه در این گزارش بیاید. این اقدامات جزء اساسی ترین وظایف معاونت فرهنگی وزارت ارشاد است که سال ها است انجام می شود و اگر معاونت فرهنگی تدارک چنین برنامه هایی را نبیند جای تعجب دارد.

این کارها در جایی قابل ارزیابی هستند که برگزاری نمایشگاه کتاب، یا جشنواره صنعت چاپ یا هفته کتاب، نسبت به سال های گذشته بررسی شود و مسئولان جدید این معاونت و وزارت ارشاد بگویند، علاوه بر میراثی که گذشتگان برایشان گذاشته اند، آنها دقیقا چه کرده اند؟ چه نقص هایی را بر طرف کرده اند و بر این خوان چه افزوده اند. وگرنه اینکه صاحبخانه ای بگوید من تدارک مهمانی دیده ام دلیل خوبی برای خوب برگزار شدن مهمانیش نیست و به قول جلال آل احمد تخم دو زرده ای هم نیست!

**دیو برون رفت و فرشته درآمد!

جنبه دیگری که این گزارش ۱۴ قسمتی را قابل تامل و توجه می کند، گزاره هایی است که به طور غیر مستقیم به سیاه نمایی دوران گذشته معاونت فرهنگی می پردازد و مسئولان جدید را با رویکردهای جدید، فرشتگان نجات و کسانی نشان می دهد که رنگ سپیدی به سیاهی محض می پاشند.

اولین جمله این گزارش این گونه آغاز شده است: « تلاش برای ایجاد حسن ظن در اصحاب فرهنگ از طریق جلسات و دیدارها و بازسازی اعتماد» و این یعنی ما از یک دوره بدگمانی و بی اعتمادی در دوره های قبل به سمت اعتماد سازی می رویم و این دقیقا تکرار سخنان رئیس جمهور محترم است درباره اعتمادسازی و ادامه روند انتقاد از دولت گذشته. به هر حال هر چند این گزاره ها پاسخ هایی دارد اما این گونه گزارش دادن، صرفا نوعی گرد و خاک کردن برای اثبات وجود است تا همه بدانند که گذشته چه قدر بد بوده و امروز چه قدر خوب است!

در همین راستا گزاره های دیگری نیز در این گزارش وجود دارد مثل رفع توقیف ۲۰ کتاب، یا حل مساله ممنوع القلم بودن برخی نویسندگان که باز هم باید از تهیه کنندگان این گزارش پرسید، دقیقا این ۲۰ کتاب رفع توقیف شده چه کتاب هایی هستند؟ اگر کتاب های خوبی بوده اند که مانده بودند، مرحبا به شما و اگر کتاب های بد و نامناسب با فضای عمومی جامعه که بدا به حال ما! سوال دیگر در همین راستا این است که از دید مسئولان جدید واقعا حتی یک کتاب نامناسب هم در میان این لیست وجود نداشته که به حق مانده باشد و همه تصمیمات و نظارت ها بر کتاب های قبلی بد بوده است؟

البته گزاره « دستور تجدیدنظر درباره کتبی که غیرمجاز یا مشروط شده است و شروع بررسی ها» اتفاق خوبی است که باید با شفاف سازی در این راستا جدی تر دنبال شود و نتیجه، هم به نویسنده و هم ناشر اعلام شود که چرا کتابی غیرمجاز و مشروط شده است و از سوی دیگر افکار عمومی هم مطلع شوند که جواب این تجدید نظرها چه بوده است و اگر کتابی رفع توقیف شده، چه دلایل غیرشرعی و غیر منطقی جلوی انتشار آن را گرفته بوده است؟

گزاره نویسندگان ممنوع القلم هم در راستای همان دیو و فرشته فرضی در گزارش آمده است که بالاخره فرشته نجاتی آمد و قلم های دربند و اسیر را نجات داد و این گونه بوی بهبود ز اوضاع جهان می آید! بنا بر اذعان مسئولان قبلی وزارت ارشاد ما چیزی به نام نویسندگان ممنوع القلم نداشتیم. البته شاید بتوان نام چند نویسنده درگذشته قبل از انقلاب را نام برد که آثارشان به صورت رسمی چاپ نمی شود، اما اگر واقعا نویسنده زنده و حاضر و آماده ای وجود دارد که ممنوع القلم است، مسئولان ارشاد نامشان را اعلام کنند تا بقیه هم بدانند زنجیر از قلم چه کسانی گسسته شده است؟

اما اصلی ترین نکته ای که به نظر می رسد به نوعی روح این گزارش را در خود دارد و تهیه کنندگان گزارش آن را دقیقا در میان و قلب این گزارش عملکرد ۱۰۰ روزه گنجانده اند، « ایجاد یک تفاهم اولیه در مورد رابطه امنیت و فرهنگ و برداشتن فضای امنیتی از حیطه فرهنگ» است. این گزاره هم دقیقا همان برداشت را تقویت می کند که « ما فرشته هستیم و دیگران دیو» و ما تمام زشتی ها و پلشتی ها را از بین خواهیم برد! سوال های زیادی در این باره مطرح می شود. اولا این فضای امنیتی کجا بود و چه کسانی این فضا را ایجاد کرده بودند؟ ثانیا تهیه کنندگان این گزارش که از ایجاد یک تفاهم آن هم از نوع اولیه اش سخن می گویند، با چه کسی تفاهم کرده اند؟ آیا مسئولان ارشاد با مسئولان امنیتی تفاهم کرده اند که فضای فرهنگ، امنیتی نباشد؟ آیا امنیت و فرهنگ نمایندگانی داشته است که با هم به تفاهم اولیه رسیده اند؟ آیا یک عده زبان شناس نشسته اند و حد و حدود فرهنگ و امنیت را تعیین کرده اند؟ و اصولا تهیه کنندگان این گزارش با گنجاندن این بند به عنوان عملکرد چه چیزی را می خواهند ثابت کنند و اصولا این شعارها و حرف ها چه مشکلی از مشکلات ما را حل می کند که این قدر به صورت شعاری و و در قالب کلمات گوناگون تکرار می شود؟

در مجموع می توان گفت دادن گزارش عملکرد اتفاق خوبی است که نه تنها ۱۰۰ روزه بلکه ماهانه باید ارائه شود اما این گزارش واقعا باید گزارش باشد به همراه مصداق و جزئیات و در آن صورت است که که این شفافیت نشانگر صداقت مسئولان خواهد بود و به دنبال اثبات صداقت، اعتماد مردم نیز به مسئولانی که در راس امور فرهنگی هستند، دو چندان می شود.

مسئولان فرهنگی ما قطعا می دانند شفاف شدن شرایط و آنچه که انجام می شود، اعتماد می سازد نه شعار هایی که طرفداران خاصی دارد و بیشتر سیاسی هستند تا فرهنگی و بیشتر در دوران انتخابات به کار می آیند تا در دوران عمل!