جواد شاملو
نجواهای بیداری
خبر به رسمیت شناختن کشور فلسطین از سوی فرانسه، بریتانیا، بلژیک، لوکزامبورگ، مالت، موناکو و آندورا در کنار کشورهای دیگری چون استرالیا، کانادا و پرتغال، هرچند هیچ از بار سنگین گناه بیعملی غرب در برابر قلع و قمع بیگناهان نمیکاهد، اما با این حال نوعی نقطه عطف در تحولات سیاسی جهان امروز است. این تصمیم، درست در روزهایی اعلام شد که رژیم صهیونیستی حملات وحشیانه خود را علیه مردم بیدفاع غزه و به قصد آشکار غصب این خطه شدت بخشیده و بیش از ۶۵ هزار فلسطینی را به خاک و خون کشیده است.
رهبران این کشورها در نشست پیش از مجمع عمومی سازمان ملل متحد صراحتاً اعلام کردند: «زمان آن فرا رسیده است.» امانوئل ماکرون نیز با زبانی آشکار گفت که مسئولیت اروپا حفظ امکان راهحل دو دولتی است و فرانسه امروز فلسطین را به رسمیت میشناسد. بدین ترتیب، اکنون بیش از ۱۴۷ کشور از میان ۱۹۳ عضو سازمان ملل رسماً کشور فلسطین را پذیرفتهاند و این یعنی بیش از ۸۰ درصد جامعه جهانی در برابر ظلم تاریخی صهیونیسم ایستادهاند.
انگیزه این کشورها که خود بعضا از حامیان عملی رژیم اشغالگر هستند روشن است. از سویی برای آنان دیگر ممکن نیست در برابر خشم افکار عمومی داخلی و خیابانهای پر از تظاهرکننده و دلهایی که همراه ناوگان صمود رو به سمت غزه دارد، به سکوت متعفن خود ادامه دهند. غرب نیاز دارد ژست حقوق بشر خود را بازسازی کند و برای نجات آن از نابودی ابدی در تکاپو باشد. بهطور مشخص، اروپا نمیخواهد همچون آمریکا در اقلیت جهانی حامیان نسلکشی باقی بماند و مشروعیت اخلاقی خود را بیش از این از دست بدهد. همچنین، به رسمیت شناختن فلسطین برای اروپا تلاشی است تا کورسوی استقلال خود از آمریکا را حفظ کند. آمریکای دوران ترامپ، اروپا را جز به چشم ضمیمهای برای خود نمینگرد و قضیه فلسطین بعد از اینهمه فجایع باورنکردنی، تبدیل به دستاویزی برای ساز مخالف از آمریکا زدن اروپا شدهاست.
این تصمیم هرچند تأثیری در توقف درندگی افسارگسیخته صهیون ندارد اما از تبعات معنوی و حیثیتی برای اسرائیل خالی نخواهد بود.
قدر متیقن آن است که با این اقدامات (که در ناکافی بودنشان ذرهای تردید نیست) مشروعیت جهانی این رژیم بیش از پیش زیر سؤال رفته و چهره کریهالمنظر آن به عنوان یک باند جنگافروز و جنایتپیشه که حقوق بشر را به وقیحانهترین شکل ممکن به سخره گرفت تثبیت میشود. از سوی دیگر، رسمیت یافتن فلسطین جایگاه ملت مظلوم فلسطین را تقویت کرده و مسیر را برای اقدامات عملیتر همچون تحریمهای اقتصادی هموار میسازد؛ چنانکه اسپانیا نیز پس از به رسمیت شناختن فلسطین، دست به تحریم اسرائیل زد.
آنچه امروز میبینیم، نه فقط یک اقدام نمادین، بلکه نشانهای از شکاف در جبهه غرب است. اروپا ناچار شده فاصلهای هرچند محدود از آمریکا بگیرد و دستکم تظاهر کند که صدای ملتها را شنیده است. هرچند نمیتوان به اثربخشی اینگونه تحرکات دیپلماتیک امیدوار بود، اما نباید از این حقیقت نیز غفلت کرد که نسبت امروز جهان بت فلسطین و اسرائیل غاصب، مقدمات همان موج بیداری جهانی است که انقلاب اسلامی سالها پیش نوید آن را داده بود: حقیقت مظلومیت فلسطین دیر یا زود وجدان جهان را تسخیر خواهد کرد و پروژه صهیونیسم را از صرفه خواهد انداخت.
ارسال نظر