شاید در هیچ فرهنگی تا کنون این تعداد سریال با محوریت زنان وجود نداشته باشد، سریال هایی که حتی نام خود را از قهرمانان زن خود وام گرفته اند. اسم هایی که در ادامه می آید را بخوانید: «خانوم کوچیک، ثریا، نجلا، نرگس، ستایش، مدینه، کیمیا، مرضیه، شهرزاد، خاتون و...» شما بیشتر این نام ها را می شناسید؛ نام هایی که از قاب تلویزیون شاهد زندگی پر فراز و نشیب و دشواری های زندگی آنها بوده اید. اما زنانی که میلیون ها ایرانی با کمال میل زندگی آنها را تماشا کرده اند چه ویژگی هایی داشتند؟ آن ها ایده آل یک زن را چگونه تعریف کرده اند؟ وجه اشتراک و تفاوت های آنها چه بوده است؟

از خانم کوچیک سال 1379 و سریال شهرزاد سال 1396 چقدر فاصله است؟ نگاه فیلمسازان در این دو دوره چه تغییری کرده است و آنها تلاش میکنند چه تصویری از زنان را به مخاطبان نشان دهند؟ داستان هایی حول محور زنان همیشه برای مخاطبان ایرانی جذاب بوده است. در گذشته فرقی نداشت که این زن قربانی نگاه مردسالارانه است یا نه (به عنوان مثال خانوم کوچیک سریال پس از باران) اما این روزها خانواده ها دوست دارند زنانی را ببینند که منفعل نیستند، زنانی که مثل سریال شهرزاد، مستقل و تصمیم گیرنده هستند. در ادامه این مطلب بیشتر به نقش زنان در سریال های امروزی خواهیم پرداخت.

نظرات درباره قهرمانان زن در سریال های ایرانی 

جایگاه زنان در خانواده های ایرانی همواره از مسائلی بوده است که ذهن طیف های گسترده ای از متفکران را به خود مشغول کرده است. از متفکران دینی گرفته تا فعالان حقوق زنان. زنان، نقش ها و حقوق آنها همیشه نه تنها در ایران بلکه در تمام جهان مورد بحث بوده است. اما شاید هیچ یک از این سخنرانی ها و فعالیت ها نتوانسته اند به اندازه یکی از این سریال ها، دغدغه و مشکلات زنان را به تصویر بکشند و تاثیر گذار باشند. هرکدام از این سریال ها تعاریف متفاوتی را از زنان ارائه داده اند. بسیاری به این تعاریف منتقدند و اذعان می کنند زنان در این سریال ها بدبخت، قربانی و منفعل نشان داده میشوند. اما به نظر میرسد به این مساله اغراق آمیز نگاه می کنند و نقشی که این زنان در محیط اطرافشان به جا میگذارند را نادیده میگیرند. همانگونه که از نام زنانه این سریال ها پیداست، این زنان به عنوان یک هویت مستقل به رسمیت شناخته شده اند. زنان این قصه ها و روایت ها در اتمسفر ها و شرایط گوناگونی زندگی میکنند و هر کدام تلاش میکنند در این محیط ها تاثیرگذار باشند. زنانی که انتخاب هایی مخالف با آنچه از آنها انتظار می رود انجام میدهند و یک تنه با وجود همه دشواری هایی که تعصبات جلو راه آنها قرار میدهد، قهرمان زندگی خود هستند. چیزی که این زنان را متفاوت میکند و باعث شده یک شخصیت خاص در یکی از این فیلم ها به نظر عده ای کنشگر و به نظر عده ای منفعل به نظر برسد، می تواند ناشی از تفاوت فرهنگی بیننده و فرهنگی باشد که قصه حول محور آن میچرخد. همچنین تمامی این زنان در درجه کنشگری با یکدیگر تفاوت های مشهودی دارند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.

۱۱

بررسی میزان کنشگری ستایش به عنوان یک شخصیت زن

ستایش: شاید قصه ستایش 1 و 2 و 3 را اکثر مردم نماد بدبختی بدانند و او را زنی بدانند که همواره در حال گریه و زاری بوده است و از این نظر این سریال را ضعیف ارزیابی می کنند. ضعف در گریم و برخی دیالوگ ها هم که تیر آخر را به این شخصیت زد و تفاوت فاحش گریم ستایش در فصل 2 و 3 این سریال، آن را به سوژه طنز شبکه های اجتماعی تبدیل کرد. اما بیایید این ضعف ها را کنار بگذاریم و داستان زندگی ستایش را به عنوان نمادی از یک زن موفق مرور کنیم: در فصل اول ابتدا ستایش خواهری جسور است که در عین سادگی تمام توان خود را برای کمک به برادرش بکار میگیرد، علیرغم اینکه در خانواده ای سنتی زندگی میکند، عاشق میشود و پای انتخاب و عشقش میماند، از سمت خانواده خود و همسرش طرد میشود اما باز هم اوست که برای زندگی خودش تصمیم می گیرد. مورد کینه جاری اش قرار می گیرد و ضربه مهلکی از او میخورد.

در جریانات از دست دادن همسرش و برای حفظ کودکانش به شهری دیگر فرار می کند، زندگی مقبولی میسازد و کودکانش را بزرگ میکند. اما او باز هم عاشق میشود و همه انتظاراتی که جامعه سنتی از او برای سوختن و ساختن به پای بچه هایش و عشق سابقش طاهر دارد، بر هم می ریزند و دوباره ازدواج میکند. ستایش در سبک زندگی و فرهنگ پیرامون خودش یک زن کنشگر و تصمیم گیرنده است و تصویر جدیدی از یک زن را به تصویر میکشد. تصویری که با باور عموم مردم سنتی ایران مغایر است اما مقبول واقع میشود و میتواند گامی مثبت در جهت تغییر نگرش های سنتی باشد. هر چند که او قهرمان خیلی از زنان نیست، اما نمی توانیم انکار کنیم در دنیای خودش قهرمان است.

۱۲

شهرزاد قهرمان بی بدیل سریال های ایرانی

سریال شهرزاد به عنوان موفق ترین سریال ایرانی در نمایش خانگی چهره ای جدیدی از یک زن را به نمایش کشید. تا قبل از آن زنان برای خانوم بودن و مقبول بودن، مادر فداکاری و همسر محبوبی بودن و ... در چارچوب های خاصی معرفی میشدند. در مقابل آن نیز زنان فمینیست و خواهان برابری در قاب محصولات بصری ایرانی زنانی خشن، بدون احساسات لطیف، مرد ستیز و ... به تصویر کشیده می شوند. اما شهرزاد فرمول ها را بهم زد.

او در زمان خودش (دهه 30) زنی مستقل و سنت شکن به حساب می آید. زنی که دانشگاه میرود، تصمیم دارد با مردی که خودش انتخاب کرده ازدواج کند و ... در عین حال دختری خانواده دوست، چارچوب مند و در ادامه همسری ایده آل و مادری فداکار است. اما همه اینها با قواعد و اصول مخصوص شهرزاد قصه، قوانینی که او در ذهن خودش داشت و هیچوقت روی آنها پا نگذاشت. شخصیت پردازی شهرزاد در مقایسه با همتایان سابق خود، بسیار قوی تر است. عکس العمل ها، دیالوگ های ماندگار، تصمیمات، تکامل شخصیت در طول داستان و... همه پایدار بوده و از کاراکتر کامل در نظر گرفته شده برای شهرزاد فاصله میگیرند. از نظر روانشناختی نیز شهرزاد وضعیتی ثابت دارد، او می تواند خشمش را کنترل کند، توانایی حل مساله دارد، مهارت های ارتباطی قوی و تفکر خلاق دارد.

از همه مهم تر او در مورد اینکه دقیقا چه چیزی از نظر او درست و چه چیزی غلط است به خوداگاهی رسیده و کمتر در تصمیم گیری هایش دچار تزلزل میشود. او ارزش های بنیادین خودش را شناخته است. ارزش هایی که خانواده یا جامعه به او معرفی نکرده است و و با آگاهی خود به آن رسیده است. شهرزاد تلاش نمی کند خودش و ارزش هایش را به دیگران تحمیل کند، تنها خودش به شکلی مصمم به آن عمل می کند.

شهرزاد زمانی که با قباد زندگی میکند برای او زن خوبی است و تا زمانی که از قباد خیانت و جفا به عهد نمی بیند دست از تلاش برای نجات قباد و زندگیش بر نمیدارد. او می پذیرد که فرزندش را نبیند اما با فرهاد ازدواج کند و این را فداکاری برای فرزندش تعبیر میکند! فداکاری از جنسی متفاوت از آنچه برای ما تعریف شده است، اما آن را می پذیریم و معتقدیم شهرزاد تصمیم درست را گرفته است و این برای فرزند او بهتر است. شما میتوانید برای دانلود سریال شهرزاد را به صورت قانونی به سایت دی دی فیلم مراجعه کنید.

۱۳

چرا بعضی خاتون و شهرزاد را با هم مقایسه میکنند؟

از همان ابتدا پخش سریال نمایش خانگی خاتون، عده زیادی از منتقدین تا تماشاگران به مقایسه دو کاراکتر شهرزاد و خاتون پرداختند و معتقد بودند تینا پاکروان میخواهد از الگویی مانند «شهرزادِ حسن فتحی» برای ساختن کاراکتر یک زن مستقل بهره بگیرد و با همان فرمول پیش برود. مفاهیمی چون عشق، وطن دوستی، آگاهی و آزادی عمل، فداکاری و دغدغه مندی از ویژگی های مشترک خاتون و شهرزاد بودند. اما چیزی که در این سریال پر رنگ تر نشان داده میشود، دغدغه وطن است. هر دو مادرانی دلشکسته هستند که تلاش میکنند کار درست را برای فرزندشان انجام دهند.

اما برخلاف آنچه عموما برای زنان در سینمای ایران تعریف شده است آنها تنها با وجوه مادرانگی تعریف نشده و وجوه دیگر آنها نیز به رسمیت شناخته میشود. زنانی تحصیل کرده و مطلع که تنها با مادر و همسر دلسوز و فداکار بودن تعریف نمیشوند هر چند مادرانی دلسوز و همسرانی خوب هم هستند! اما به نظر میرسد بازهم شهرزاد در عملکرد از خاتون محبوب تر است، یکدندگی خاتون و اینکه او گوش و چشمش را روی هر چیزی غیر از تصور و برداشت خودش می بندد و حتی برای لحظه ای نمیخواهد نیت شیرزاد را باور کند کمی لج بینندگان را در می آورد، خصوصیتی که در شهرزاد وجود نداشت و همین باعث شده تا به امروز شهرزاد همچنان محبوب ترین شخصیت زن ساخته شده توسط فیلمسازان ایرانی باشد.