ذهن پدیده ی عجیبی است

خودش تو را به اشتباه می اندازد

خودش تو را از خطا نجات می دهد

خودش تو را در خطر می اندازد

خودش با میل به بقا تو را از نابودی نجات می دهد

شاید اصلا همین یعنی زندگی

مرز بین خطر و بقا

مرز بین درست و غلط

مرز بین بودن و نبودن

من ترجیح می دهم امروز را به فردا نفروشم

فردا به زیبا ترین شکل خواهد آمد و خواهد رفت

امروز را به قلبم می سپارم

که تکلیفش یکسره است

خانه ی نور است

اهل بازی نیست

خداوندا نورت را به قلبها یمان بتابان