مذاکرات مشترک مقامات اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا بر سر برجام برگزار شد.مطابق بیانیه های رسمی، در این نشست ، مقامات کاخ سفید با درخواست اتحادیه اروپا از واشنگتن مبنی بر بازگشت به میز مذاکرات موافقت کرده‌اند. به صورت همزمان، مقامات آمریکایی تأکید کرده اند که درخواست دولت ترامپ مبنی بر فعال سازی مکانیسم ماشه و بازگرداندن تحریم‌های چندجانبه شورای امنیت سازمان ملل متحد را ملغی کرده و محدودیت‌های  رفت و آمد دیپلمات‌های ایرانی مستقر در نیویورک( مقر سازمان ملل متحد ) را که در دولت قبلی آمریکا وضع شده بود را بر می دارند.
در مقابل،آمریکایی ها و اروپائیان تأکید کرده‌اند که ایران باید به تمامی تعهدات خود در برجام بازگردد و از اتخاذ گام‌های دیگر مانند توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی نیز دست بردارد زیرا در این صورت،«دیپلماسی چندجانبه گرایانه» ضربه خواهد خورد! 
برهمگان مسجل است که اهداف استراتژیک و راهبردی بازیگران اروپایی و آمریکایی با یکدیگر در تقابل با کشورمان مشترک و همسان است. چنانچه امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه در سال ۲۰۱۹ میلادی و در یک کنفرانس مشترک با دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا نیز مطرح کرد،« تحدید قدرت منطقه ای ایران»،«اعمال محدودیت‌ها و موانع سخت در توسعه فعالیت‌های موشکی ایران»،« بسط قدرت آژانس در بازرسی از اماکن نظامی-امنیتی در ایران» و« دائمی کردن محدودیت‌های هسته ای وضع شده در برجام»”، هدف مشترک واشنگتن-بروکسل در قبال کشورمان  محسوب می شود. 
اکنون، همان اهداف و استراتژی‌ها در دوران ریاست جمهوری بایدن نیز وجود دارد و اتفاقا بازیگران اروپایی نیز نقش همان«کاتالیزور» ایالات متحده را در تکمیل این پازل راهبردی ضد ایرانی دارند. اما به نظر می رسد بازی تاکتیکی مشترک آمریکا و تروئیکای اروپایی 
در این خصوص بسیار ناشیانه طراحی شده است! البته از سیاستمدارانی مانند بایدن ، جانسون و ماکرون بیش از این هم توقعی نمی رود!
مقامات اروپایی و آمریکایی به گونه ای وانمود می کنند که گویا«تصمیمات برجامی مشترک آن‌ها» محصول رایزنی اخیر آن‌ها بوده و مقامات دولت بایدن با «سخاوت تمام» از پیشنهاد اروپائیان جهت بازگشت دوباره به مذاکرات برجامی ( و تعیین تکلیف توافق هسته ای ) استقبال کرده است! واقعیت امر این است که مدت‌هاست میان واشنگتن و تروئیکای اروپایی در این خصوص مذاکراتی مستمر در جریان بوده و پس از پیروزی بایدن نیز این مذاکرات با ایفای نقش «آنتونی بلینکن»،«جیک سالیوان» و« رابرت مالی»ادامه پیدا کرده است. به عبارت بهتر، مقامات آمریکایی-اروپایی قصد دارند بازی را از حوزه«دیپلماسی پنهان» به حوزه «دیپلماسی آشکار» هدایت کنند.
فراتر از آن، کاخ سفید و بازیگران اروپایی ،کماکان بر روی فرمول تاکتیکی نخ نمای «پیچیده سازی ظاهر بازی»متمرکز هستند: آن‌ها یک روز از«انعقاد توافق موقت» و روز دیگر، از «بازگشت مشروط به برجام »سخن به میان می آورند! اصلی ترین دلیل استناد به این بازی نخ نما از سو غرب، «فرار از انتخاب واقعی» در خصوص برجام می باشد! چنانچه رهبر معظم انقلاب بارها تأکید فرموده اند، در این برهه زمانی آمریکا و تروئیکای اروپایی باید صرفا میان دو گزینه«رفع واقعی و تضمین شده تحریم‌های ایران و بازگشت به برجام»یا« استمرار وضعیت موجود» دست به انتخاب بزنند. بدیهی است که در این میان انتخاب سوم و چهارمی وجود ندارد! این همان واقعیتی است که واشنگتن و مهره‌های اروپایی کاخ سفید شدیدا از آن هراسان هستند. بهتر است بایدن، مرکل، ماکرون و جانسون بدانند که آن‌ها محکوم هستند تنها و تنها، میان همین دو گزینه دست به انتخاب بزنند! در هر حال،توپ در زمین آمریکا و اروپاست ….