«نه! نباید به این صورت مذاکره کنید. نباید به آن‌ها بگویید که۳۰ روز مهلت دارند. به آن‌ها بگویید، این آدم دیوانه است و هر لحظه ممکن است از توافق خارج بشود.» این حرف‌ها بخشی از آن چیزی است که وبگاه «اکسیوس» در مورد روش امتیازگیری ترامپ از کره جنوبی در موضوع تمدید توافق دو جانبه تجاری بین دو کشور منتشر کرده است.
ترامپ این حرف‌ها را به رئیس هیئت آمریکایی مذاکره کننده، «رابرت لایتیزر»، گفته و از او می‌خواهد با این روش از طرف کره‌ای امتیازات دلخواهش را بگیرد. 
حالا یک نفر باید به او بگوید آقای دیوانه! سیاست، دیوانه‌تر از هر دیوانه‌ای است و شما باید بالاخره چه الان و چه چهار سال دیگر کلید کاخ سفید را تحویل بدهید.
رئیس‌جمهوری که در مدت چهار سال  گذشته از بسیاری سازمان‌های بین‌المللی، توافقات دو و چند جانبه و …که نتوانسته بود از آن‌ها مطابق میل خود امتیاز بگیرد، خارج شد ، حالا این احتمال وجود دارد که مهر «خروج» زود هنگام بر پیشانی‌اش خورده تا یازدهمین رئیس‌جمهور یک دوره‌ای   آمریکا لقب بگیرد و نهمین رئیس‌جمهوری باشد که با شکست در انتخابات به دوره دوم نمی‌رود و بعد از ۲۸ سال مجددا شکست رئیس‌جمهور مستقر جمهوری‌خواه از رقیب انتخاباتی دموکرات خود را رقم بزند.
اما پس از کش‌وقوس‌های فراوان، انتخابات در آمریکا به ایستگاه پایانی رسیده است تا چهل و ششمین رئیس‌جمهور این کشور انتخاب شود. ترامپ با رقابتی تنگاتنگ در ساختار پیچیده انتخاباتی آمریکا با اختلاف آرای  بالا اما آرای الکترال نه چندان زیاد، به نظر می‌رسد قافیه را به رقیب دموکرات خود ببازد، اما نباید از این نکته غافل شد که با تغییر رئیس‌جمهور، ذات سیاست آمریکا تغییری نمی‌کند و رویکرد متفاوتی در رفتارها و سیاست‌های دو نامزد دموکرات و جمهوری‌خواه در قبال ایران وجود ندارد. از طرفی نمی‌توان دو رویکرد متفاوت در رفتارها و سیاست‌های دو نامزد حزب دموکرات و جمهوری‌خواه را در میان بدنه اجتماعی آمریکا نادیده گرفت، چراکه این موضوع قطعا امر خطرناکی است و احتمالا بازسازی آنچه ترامپ آن را نمایندگی می‌کرد، وجود دارد و حتی با باقی ماندن قدرت در دستان جمهوری‌خواهان چه در سنا، باید انتظار داشت رگه‌هایی از تجربه‌های موفق و ناموفق دیوانه بازی‌های ترامپ را در دولت دموکرات‌ها هم مشاهده کرد‌ و دور از انتظار نیست که با شکست ترامپ، چهار سال آینده او دوباره برگردد و یا این‌که چهره‌ای به مراتب رادیکال‌تر از ترامپ در صحنه قدرت آمریکا ظاهر شود. 
 جوبایدن، نقابی به چهره آمریکا
از طرفی باید دید جو بایدن که گفته می‌شود از بیماری و ضعف جسمانی رنج می‌برد، در صورت رئیس‌جمهور شدن آیا می‌تواند انتظارات داخلی و بین‌المللی در تغییر در رویکردهای آمریکا را برآورده کند یا نه؟ 
اگر بدنه بلاتکلیف و گردشی اجتماعی آمریکا در نتیجه سیاست‌های بایدن بار دیگر به لاک سنتی خود برگردد  و در کنش‌های اجتماعی ۴ سال آینده مشارکت نکند، قطعا شاهد بازگشت آمریکای بدون نقاب در رأس قدرت این کشور خواهیم بود. با این‌که از زمان شیوع کرونا، تمام صحنه داخلی آمریکا به ضرر ترامپ تغییر کرد و او ناتوان در مهار این همه‌گیری، روزها و شب‌های کابوس‌واری را سپری می‌کرد و دستاوردهای اقتصادی دوران ریاست‌جمهوری خود را در مدت چند ماه از دست داد، ولی همه این تحولات برای پیروزی بایدن کافی نبود و با قاطعیت می‌توان گفت بایدن پیروزی خود را مدیون ورود غافلگیر کننده و تعیین کننده
باراک اوباماست که در تمام دوران ریاست‌جمهوری ترامپ و در برابر اتهامات او سکوت کرده بود اما به یکباره تمام پس‌انداز حیثیتی خود را در راه خارج کردن او از کاخ سفید خرج کرد.
از طرفی به جرئت می‌توان ادعا کرد که «ترامپ» واقعی‌ترین و بی‌روتوش‌ترین نماینده سیاست و ژنوم آمریکایی در دهه‌ها و یا حتی تاریخ معاصر این کشور بود. غیرقابل پیش‌بینی‌ترین رئیس‌جمهور آمریکا که نقاب از چهره سیاست این کشور برداشت و مسیر این کشور را بر مبنای «دیوانه بازی» و «بی‌ادبی دیپلماتیک» و در ادامه «امتیازگیری» از طرف مقابل گذاشت.
اما نکته اصلی که در اینجا باید آن را مدنظر قرار داد این است که در حال حاضر انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا، مراحل مختلفی خواهد داشت و نمی‌توان در مورد این‌که چه کسی رئیس‌جمهور خواهد شد با قاطعیت حرف زد.  مرحله اول: اعلام اولیه نتایج است که بسیار به هم نزدیک بوده و امکان دارد هر لحظه و در آخرین دقایق نتیجه انتخابات تغییر کند. مرحله دوم: مرحله درخواست بازشماری است چراکه به دلیل نزدیک بودن آرا در برخی از ایالت‌ها مثل نوادا، آریزونا، جورجیا، ویسکانسین  و پنسیلوانیا، کاملا مستعد چرخش نتایج هستند و به دلیل این نزدیکی و با هر بار بازشماری، احتمالا یک نتیجه جدیدی به دست خواهند آورد. مرحله سوم: مرحله شکایت‌ها و نقش‌آفرینی دادگاه‌ها ست. در این مرحله آرای پستی چه از لحاظ صحت اطلاعات درج شده در آن‌ها، چه از لحاظ روش درج آن اطلاعات، چه از لحاظ هویت ارسال کننده و چه از لحاظ زمان اخذ و شمارش  به چالش کشیده خواهند شد. مرحله نهایی هم که از همین الان شروع شده است و بسیار مهم و حساس است، پذیرش و متقاعد شدن افکار عمومی است چراکه این مسئله آمریکا را با جنگ داخلی روبه‌رو خواهد کرد، لذا حالا حالاها به نظر می‌رسد که نباید منتظر نتیجه نهایی بود.
این اولین بار نیست که چنین اتفاقی رخ می‌دهد، در انتخابات سال ۲۰۰۰ و رقابت بین جورج بوش پسر و الگور نیز پس از ‌‌۳۶ روز انتظار نتایج آن توسط دیوان عالی مشخص شد.
اما با تمام این تفاسیر، ترامپ را می‌توان تنها رئیس‌جمهور آمریکا در تاریخ این کشور دانست که تا قبل از ریاست‌جمهوری حتی یک روز را هم در یک منصب سیاسی و  اداری کشورش نبوده است و با بهره‌گیری از توییتر، روش منحصر به فردی از اداره امور و پیش بردن سیاست‌های آمریکا را به جهان نشان داد.
او در مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۱۶ بیشترین حملات را به عربستان سعودی کرد اما در زمان حضور در کاخ سفید یکی از نزدیک‌ترین روابط را با ولیعهد جوان این کشور برقرار کرد. متحدان خود در ناتو و اروپا را از نیش و کنایه‌های توییتری بی‌نصیب نگذاشت و به گونه‌ای عمل کرد که علاوه بر رژیم صهیونیستی، کشورهای عرب خلیج‌فارس و محدودی از کشورهای آمریکای لاتین، اکثر کشورها علاقه‌مند به ادامه ریاست‌جمهوری ترامپ در دوره دوم نیستند.
نکته قابل تأمل، وضعیت کشور ما بود که از هفت سال پیش و به دنبال دور جدید مذاکرات هسته‌ای و در نهایت دستیابی به توافق برجام، بعد از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی، متأسفانه توسط برخی در داخل، بسیاری از امور کشور در حوزه‌های مختلف به آمریکا گره زده شد، برقراری ارتباطی مستقیم و توافق شده بین تحولات داخلی آمریکا و تحولات داخلی ایران، تا پیش از آن هیچ‌گاه مناسبات و تحولات ایران و آمریکا بدین گونه به یکدیگر
 گره نخورده بود.آثار تحولات آمریکا بر وضعیت ایران کاملا غیر مستقیم و صرفا از زاویه تحریم‌های این کشور بود که ایران نیز با همکاری متحدان و شرکای خود، حتی در زمانی که تحریم‌های شورای امنیت نیز اعمال می‌شد، به سادگی از امکان بی‌اثر کردن و یا به حداقل رساندن آثار منفی این تحریم‌ها برخوردار بود. 
گره‌خوردن مستقیم و بدون واسطه اقتصاد و سیاست ایران به تصمیم‌گیری و رفتارهای آمریکا که با برجام جنبه عملی پیدا کرد، با روی کار آمدن ترامپ و در پیش گرفتن سیاست فشار حداکثری، بیش از هر زمان دیگری در سال‌های پس از انقلاب، آثار خود را بر زندگی روزمره مردم ایران گذاشت و در کمتر از سه سال به اندازه تمام دوران سال‌های پس از انقلاب شاهد افزایش قیمت ارز و بسیاری دیگر از شاخص‌های اقتصادی بودیم که البته این را باید ناکارآمدی دولت در داخل بدانیم.
در حال حاضر هم متأسفانه برخی در کشور  که برجام را دستاورد یک دولت دموکرات می‌دانند، منتظر ورود بایدن به کاخ سفید و بازگشت به برجام هستند اما غافل از این‌که بین ترامپ و بایدن هیچ تفاوتی نیست.
با وجود تمام سختی و مشکلات ناشی از عدم اجرای درست و کامل تعهدات طرف‌های مقابل برجام  و پس از پیروزی مجدد دموکرات‌ها، توپ هنوز در زمین آمریکایی‌هاست و ایرانی‌ها هم دلایل زیادی برای خوشحال شدن از شکست ترامپ دارند که قطعا مهم‌ترین آن، ترور سپهبد سردار سلیمانی است که به دستان ترامپ تروریست آلوده است و دیگری برجام و نحوه برخورد ترامپ با این توافق است، کمااین‌که حتی دولت اوباما که توافق برجام در دولت خود او حاصل شده بود، صادقانه و متعهدانه به پای اجرای آن نماند و در همان دو سال باقی مانده دولتش کم تعلل و بدعهد بود.   اما آنچه انتظار می‌رود این است که سیاست خارجی ما نباید به استقبال پیروزی بایدن هم برود و باید به صبر راهبردی سال‌های اخیر تا پیش نهادن گام نخست از سوی دولت جدید آمریکا، ادامه داده و نشان دهد این ایران است که قواعد دوران جدید مناسبات را تعیین خواهد کرد.
همان‌طور که قبلا هم اشاره شد با نگاهی به روند اقدامات خصمانه هر دو حزب آمریکا، متوجه می‌شویم کسانی که در داخل آدرس غلط «بهبود اوضاع با پیروزی بایدن» را در بوق و کرنا می‌کنند، هم از سر جهل و نادانی است.
فراموش نکنیم آنچه اتفاق بیفتد و هر شخصی که رئیس‌جمهور شود، تنها عوض شدن مشت پولادین به جای دستکش مخملی است. پاسخ ما به مشت آهنین و سیاست فشار حداکثری او مقاومت حداکثری بود و حالا در مقابل دستکش مخملی باید صبر راهبردی و درایت عزتمندانه باشد. یادمان نرود آمریکایی‌ها به خاطر ایران دست رد به سینه ترامپ نزدند و ما باید بدانیم که آمریکا برای ما همان آمریکاست و هم‌اکنون نیز به دلیل سیاست‌های شکست خورده‌اش در سراسر دنیا، هیمنه‌اش شکسته شده است.

معصومه پورصادقی