به نظر می‌رسید پس از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم‌های بانکی و نفتی و پس از تعلل کشورهای اروپایی در عمل به تعهدات برجامی خود و پس از نمودار شدن یک به یک اشکالات حقوقی برجام همچون مکانیزم ماشه، مدافعان برجام از حمایت‌های کور از این توافق دست بردارند اما هنوز هم بازوهای رسانه‌ای جریان سیاسی غربگرا، تلاش می‌کنند جنازه برجام را هم بزک کنند! اخیراً یکی از رسانه‌های متعلق به جریان سیاسی طرفدار برجام در تحلیلی تلاش کرده است با تکیه بر آمار تولید ناخالص داخلی کشور در سال‌های اخیر و رشد اقتصادی مربوط به دو سال 95 و 96 که مجموعاً 12.5 درصد است، برجام را به عنوان گشایشی «خارج العاده» برای اقتصاد ایران معرفی کند. اما واقعیت چیست و چنین اقداماتی با چه اهدافی انجام می‌گیرد؟

رشد اقتصادی سال 95، حاصل شروع مجدد خام فروشی

مبنای محاسبه رشد اقتصادی ، درصد تغییرات تولید ناخالص داخلی نسبت به سال گذشته است. با توجه به تحریم‌های نفتی ایران از سال 91 تا 94 و کاهش فروش نفت و درآمدهای نفتی، تولید ناخالص داخلی کشور در سال‌های 91 تا 94 روند کاهشی داشته است. پس از توافق برجام و آغاز دوباره فروش نفت خام، به دلیل افزایش ناگهانی درآمدهای نفتی، تولید ناخالص داخلی در سال 95 نسبت به این مقدار در سال 94 رشدی بی‌سابقه را تجربه کرده است که این رشد ربطی به افزایش اشتغال و تولیدات غیرنفتی در کشور نداشته است. با توجه به اینکه در محاسبه رشد اقتصادی، وضعیت اقتصادی را با سالِ قبل از آن مقایسه می‌کنند، طبیعی است پس از چند سال کاهش فروش نفت خام و رشد منفی اقتصادی، این افزایش ناگهانی درآمدهای نفتی، رشد اقتصادی بزرگی را به لحاظ آماری ثبت کند. با این حال آمار نشان می‌دهد عوائد حاصل از این خام فروشی، سبب رونق اقتصادی، رشد تولید و افزایش رفاه مردم نشده است. در ادامه به بررسی برخی از آمار اقتصادی مربوط به سال‌های 91 تا 96 خواهیم پرداخت.

وضعیت تولید ناخالص داخلی بدون نفت

بر اساس آمار بانک مرکزی ، تولید ناخالص داخلی بدون در نظر گرفتن درآمدهای نفتی بر اساس قیمت پایه سال 90 به قرار زیر است:

تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه سال 90، بدون نفت (میلیارد ریال) درصد رشد نسبت به سال گذشته

 

تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه سال 90، بدون نفت (میلیارد ریال)

درصد رشد نسبت به سال گذشته

1391

4986423.5

0.39

1392

5012869.9

0.53

1393

5162848.7

2.9

1394

5003252.3

3.19 -

1395

5166636

3.16

1396

5401891

4.36

بر اساس آمار فوق که برگرفته از اطلاعات بانک مرکزی است، تولید ناخالص داخلی کشور بدون احتساب نفت، به جز سال 94 (سال منتهی به توافق هسته‌ای) روند افزایشی داشته است. این بدان معناست که تحریم‌های نفتی اگرچه در ابتدا مشکلاتی را برای کشور به وجود آورده بود، اما به تدریج سبب کاهش وابستگی و جایگزینی واردات گشته بود.

وضعیت اشتغال و نابرابری‌های اقتصادی در کشور

آمار جالب توجه دیگر، نرخ بیکاری است که ارتباط مستقیمی با دوره‌های رونق و رکود در اقتصاد دارد. طبیعی است اگر ادعای حامیان برجام بر ایجاد گشایش اقتصادی در کشور پس از برجام را بپذیریم، باید شاهد کاهش نرخ بیکاری پس از برجام می‌بودیم. اما آمار چیز دیگری را نشان می‌دهد.

سال

نرخ بیکاری

1391

12.2

1392

10.4

1393

10.6

1394

11

1395

12.4

1396

12.1

جدول فوق نشان می‌دهد پس از برجام (حتی در سال‌های 95 و 96 که هنوز آمریکا از برجام خارج نشده بود) نه تنها نرخ بیکاری در کشور کاهش نیافته، بلکه روندی افزایشی داشته است. این بدین معناست که افزایش درآمدهای نفتی نتوانسته اثر مطلوبی بر رونق اقتصادی و چرخیدن چرخ زندگی مردم بگذارد. این افزایش بیکاری در کنار سیاست‌های رانتی دولت، سبب افزایش نابرابری‌های اقتصادی در کشور شده و ضریب جینی را از 0.38 در سال 91 به 0.40 در سال 96 افزایش داده است. اما آیا تنها راه‌حل مشکلات اقتصادی کشور، مذاکره با غرب بود و آیا تحریم‌ها را نمی‌شد به فرصت تبدیل کرد؟

هنر تحریم‌ها

«هنر تحریم‌ها» نام کتابی است که ریچارد نفیو طراح تحریم‌های مالی علیه ایران در دولت اوباما نوشته و از راهبردهای تحریمی در طول دوره کاری خود و از تجربیات تحریم علیه عراق، کره شمالی و ایران و برخی اقدامات دولت دهم در مقابله با تحریم‌ها سخن گفته است. وی در صفحه 108 این کتاب اعتراف می‌کند در زمان شروع مذاکرات هسته‌ای که منجر به توافق برجام شد، فشار ناشی از تحریم‌ها بر روی ایران در حال از دست رفتن بود و شاخص‌های متعددی همچون ثبات فزاینده صادرات نفت ایران، افزایش تجارت غیر نفتی ایران نسبت به قبل و اصلاحات اقتصادی در ایران که در دولت نهم و دهم انجام شده بود، به تدریج اقتصاد ایران را نسبت به تحریم‌ها مقاوم می‌کرد.

از نظر بسیاری از کارشناسان تحریم در صورتی که تحریم‌ها از نقطه فشار خود عبور می‌کرد، ایران می‌توانست منافع از بین رفتن تحریم را بدون دادن هزینه‌ای در اختیار بگیرد. این همان موضوعی است که رهبر انقلاب نیز از آن تعبیر به «اقتصاد مقاومتی» کرده و می‌گویند: «تحریم، مشکل‌تراش بود امّا برای ما برکاتی هم داشت. تحریم به ما نشان داد که باید به خودمان متّکی باشیم و به ما ثابت کرد که می‌توانیم از نیروهای درونی خودمان استفاده کنیم»

در گزارشی که مرکز پژوهش‌های کنگره آمریکا در 11 می سال 2018 (21 اردیبهشت‌ماه سال 1397) و تنها سه روز پس از اعلام ترامپ مبنی بر خروج آمریکا از برجام منتشر کرده، به راهبردهایی که ایران می‌تواند پس از بازگشت تحریم‌های آمریکا دنبال کرده و با تحریم‌ها مقابله کند، اشاره شده است که از جمله مهم‌ترین آنها، افزایش صادرات غیر نفتی، افزایش فروش فرآورده‌های پتروشیمی و میعانات گازی و کاهش واردات کالاهای لوکس است. این گزارش نیز شاهد دیگری از مؤثر بودنِ مقاوم‌سازی اقتصاد در برابر تحریم‌هاست. با این حال باید دید چرا جریان سیاسی غربگرا به جای درس گرفتن از تجربه برجام و تکیه بر توان داخلی، همچنان به دنبال بزک کردن برجام است.

به نظر می‌رسد هدف جریان سیاسی مذکور، آماده‌سازی افکار عمومی جهت آغاز مذاکره با طرف‌های غربی به ویژه آمریکا پس از روی کار آمدن احتمالیِ نامزد دموکرات در انتخابات آمریکاست. با این حال این طیف سیاسی باید بدانند که این تاکتیک دیگر اثر ندارد و آنان بهتر است پاسخگوی این پرسش باشند که چرا به موازات مذاکرات هسته‌ای، سیاست‌های اقتصاد مقاومتی را اجرا نکردند تا اقتصاد کشور همچنان به تصمیمات سیاسی خارج از مرزهای کشور وابسته نباشد.