و اما ماجرا چیست؟

 این  سخنرانی ، شش سال قبل ( ۱۳۹۳) انجام شده و در سال گذشته  با عنوان ( نیم نگاهی به نظریه مقاومت بین الملل )  و در تبیین مبانی "دیپلماسی عمومی" و ضرورت گفتگو با افکار عمومی غرب ، پخش شده است.

ناگهان در هفته گذشته،  یک کلیپ گزینشی و ترکیبی سه دقیقه ای از آن ، ابتدا در   رسانه های اسرائیلی و ضد انقلاب خارج کشور همچون شبکه های سلطنت طلب و سپس در داخل توسط کسانی چون مهاجری و تاجزاده و پنج رسانه زنجیره‌ای داخل کشور که معمولا گرسنه دروغ و لجن هستند ،منتشر و عینا باهمان تحلیل رسانه های دشمن، تکرارشد.

روح  جرج فلوید بیچاره هم از ماجرا بیخبر!!

بویژه که این سخنرانی ۶ سال پیش از این و در پاسخ به تهدیدهای صریح و مکرر حاکمیت ایالات متحده مبنی بر دخالت در امور داخلی ایران  و حمایت از اغتشاشات و تلاش برای براندازی جمهوری اسلامی، متقابلا به شکاف های درون جامعه آمریکایی و کینه های طبقاتی و نژادپرستی بسیار عمیق آمریکا اشاره و مستدلا توصیه  میکند که با افکار عمومی در غرب و به ویژه آمریکا در این باب باید سخن گفت و نباید از "دیپلماسی عمومی" ، غفلت کرد.

۲. مورد دیگر،  جمله سازی در مورد پوشش زن و برهنگی درعرصه عمومی بود که یک مطالبه مردانه  ازسوی مردان فاسد است که بنام " حقوق زن"، طرح میشود . سخنی کاملا درست ، که این داخلی ها  پای شبکه های ماهواره  ، آن رابا قرائت آنسوی آبیها میشنوند و بازتاب میدهند.

اما برای  چندمین بار به اطلاع می رساند  آقای رحیم پور هیچ صفحه ای در اینستاگرام و توییتر  نداشته   و  متاسفانه بیش از چهل صفحه مجازی در توییتر و اینستاگرام و فیسبوک و.... به نام آقای رحیم پور و بدون اطلاع و هماهنگی  مدتهاست که مشغول فعالیت هستند و هیچیک به تماس های ما پاسخ نمی دهند و برخی از این صفحات ، کاملاً دشمنانه و به قصد تحریف و تخریب فعالیت می کنند.

 پلیس محترم فتا نیز که حواسشان به همه جا هست در پاسخ به تقاضای ما برای بستن این صفحات غیرقانونی یا دسترسی به مسئولین صفحات  فیک و تقلبی که غالبا درخارج از کشوربوده  و در مطالب ، دست میبرند و بانشر سخنان و تصاویر دیگران و گاه بیربط و غلط انداز ، کارشان تهیه خوراک برای بیماران رسانه ای است، درپاسخ فرمودند ما نمی توانیم در حریم شخصی آنان دخالت کنیم و باید ازطریق دادگاه اقدام کنید.

پس این دفتر نیز فعلاًچاره‌ای جز تکذیب های گاه به گاه ندارد تا در آینده چه شود.

اما با  رسانه  بیمار و زباله گرد داخلی چه میتوان گفت؟

شاید تنها یک نکته :  

ظرفیت درست خواندن وجرئت اندیشیدن داشته باشید. چرا نمیتوانید متن این دوسخنرانی را منتشرو نقد کنید تا منصفانه قضاوت شوندو قضاوت شوید؟

 کاش "رسانه" باشید نه "دستگاه تولید زباله".   

تا تکذیبیه بعدی ، درود بر هرکه به  برتری"حقیقت"،  ایمان دارد