به گزارش پارس نیوز؛ تنش‌زدایی در سیاست خارجی ایران از سال 1367 شروع شد. موج اول تنش‌زدایی را می‌توان عامل بازسازی روابط ایران با کشورهای حوزه خلیج‌فارس و خاورمیانه است. موج دوم تنش‌زدایی از سال 1376 شروع شد. در این مقطع تلاش شد تا سطح همکاری‌های ایران با کشورهای اروپایی فراهم شود. محور اصلی موج دوم تنش‌زدایی مبتنی بر اقدامات اعتماد ساز از طرف ایران استوار بود. تنش‌زدایی به مفهوم بازسازی روابط با کشورهای متعارض بین‌المللی و منطقه‌ای است.

با روی کار آمدن دولت نهم روند تنش‌زدایی مبتنی بر اعتمادسازی غربی‌ها جای خود را به متنوع سازی بازیگران به‌ویژه در پرونده هسته‌ای داد. دولتی که به‌طور خاص برای آمریکای لاتین وزن زیادی قائل شد. روند تنش‌زدایی با غرب که توسط دولت احمدی‌نژاد متوقف شده بود جای خود را به موج سوم تنش‌زدایی با غرب در دولت اعتدال داده است. در موج سوم به‌جای تمرکز بر منطقه غرب آسیا و حتی اروپا توجه اصلی به آمریکا است. اولویت اصلی در موج سوم تنش‌زدایی حل پرونده هسته‌ای ایران از طریق راضی نگه‌داشتن قدرت‌های بزرگ به‌ویژه آمریکا است. لذا از وزن موضوعات و مناطق دیگر در اولویت‌بندی دولت کاسته شده است. به نظر حتی می‌توان این فرضیه را مطرح تنش‌زدایی با غرب خود عاملی برای ایجاد تنش در کشورهای منطقه گردیده است که نمونه آن عربستان و رژیم صهیونیستی اسرائیل است.

انحصار موضوعی در برنامه‌های سیاست خارجی

همان‌طور که گفته شد با توجه به آغاز موج سوم تنش‌زدایی توسط دولت  یازدهم، سیاست خارجی دولت به‌گونه‌ای پیکربندی‌شده است که گویا اولویت اصلی و انحصاری، موضوع برجام و پرونده هسته‌ای ایران است و مسائل دیگر در حاشیه برجام بدان پرداخته نشده است. موضوعات مهمی چون اقتصاد خارجی و دیپلماسی اقتصادی مورد توجه دولت نبوده‌اند.

انحصار منطقه‌ای و بازیگران نظام بین‌المللی

انگاره غالب موج سوم اهمیت بی‌بدیل منطقه اروپا و هژمونی و سلطه آمریکا است. از این منظر آمریکا دارای چنان وزنی در نظام بین‌الملل است که حتی بی‌توجهی به نظام‌های منطقه‌ای دیگر را جبران می‌کند. مناطقی چون آفریقا، شرق آسیا و آمریکای لاتین را نمی‌توان بی‌اهمیت گماشت. رفتار دولت در عرصه سیاست خارجی به‌گونه‌ای بوده است که گویی این مناطق اصلاً وجود خارجی ندارد یا اگر دارد اهمیت خاصی ندارد.

انحصار بازیگران جامعه بین‌المللی به چند قدرت بزرگ و انحصار اولویت سیاست خارجی دولت به برجام نشان از یک بلاتکلیفی و شناخت ناقص از فضای بین‌المللی دارد که عدم توجه در حل این معضل می‌تواند منافع ملی را در معرض تهدید قرار دهد.