در قنوتم ز خدا عقل طلب میکردم
عشق اما خبر از گوشه ی محراب گرفت
کی به انداختن سنگ پیاپی درآب
ماه رامیشود از حافظه ی آب گرفت....
پ.ن.یه روز تعطیل پائیزی، شبهای بلند، گندم، دونه های انار و انتظار باران...
دلم واقعا برای باران تنگ شده شما چی؟