برای خانه هایی که سالهاست منتظرند...

برای نامه هایی که سالهاست در راه مانده اند

برای در راه ماندگانی که با خانه غریبه اند

برای نشانی هایی که دروغ نبوده اند

برای نشانه هایی که گم شده اند

برای قرارهایی که قرارمان نداد

برای چشم هایی که خواب را بهانه کرده اند

برای خواب زده هایی که ، بیداری را کابوس دیده اند...

برای قصه هایی که به آخر نرسیدند،

برای مادربزرگ هایی که قصه هایشان باور نشد

برای باور هایی که رنگشان پریده است...

برای من

برای غم

برای همه ی این غم های مبهم

باید بیایی...

و فقط تویی که باید بیایی،پیش از آنکه دیر تر از همیشه شود!