دیشب در کنسرت بزرگ گروه نامی کامکارها و یک عکس یادگاری با اردوان کامکار عزیز ( نوازنده ماهر سنتور) همکلاسی و هم هنرستانی من در سی و اندی سال پیش نمیدونید با دیدنش روی صحنه چه حالی بهم دست داد تمام دوران نوجوانیم مثل یک فیلم از جلو چشمام گذشت، یاد اون شیطنتهای معصومانه، یاد اون دوستی های بی غل و غش وبی حساب کتاب افتادم ،یاد همه خوبیها یی که از توی سینه های مهربونمون پر کشیدن ، در تما م مدت کنسرت زیباشون فکرم درگیر بود که چطور شد به اینجا رسیدیم ، چی به سرمون امد که دیگه همدیگرو دوست نداریم منفعت جای همه چیز و گرفته تا محبت میکنی سراغ علتش و ازت میگیرن  ووقتی طلب میکنی دستشون درازه تا چیزی به جاش ازت بگیرن دلم تنگه، تنگه واسه یکم مهربونی خالصانه ممنون رفیق، ممنون هم هنرستانی،از دیدن و شنیدن کنسرتتون همه جوره لذت بردم نمیدونی با صدای دلنشین سازهاتون مرور روزهای خوب گذشته چه حظی داشت