به گزارش پارس نیوز،  عکاسان سینما هنرمندانی هستند که واسطه پیوند سینما با هنر عکاسی می‌شوند و از لنز دوربین عکاسی خود، از زاویه فراتری به فیلم‌های سینمایی نگاه می‌کنند. آن‌ها حس بازیگر، فضای سکانس خاص فیلم و زیبایی‌های صحنه‌ای را که کارگردان چیده است به زبان عکس ترجمه می‌کنند. امیرحسین شجاعی یکی از همین مترجمانی است که کار عکاسی سینما را با سریال «وضعیت سفید» به کارگردانی حمید نعمت‌ا... آغاز و تا به حال از فیلم‌هایی مانند «ابد و یک روز»، «ویلایی‌ها» و... قاب‌های زیبایی ثبت کرده است. شجاعی در سی‌وپنجمین دوره جشنواره فجر، سیمرغ بهترین عکس را برای فیلم «رگ خواب» از آن خود کرد و در جشنواره سی‌وهفتم نیز برای عکاسی فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده» نامزد دریافت سیمرغ شده بود. درباره رسالت عکاس سینما، سختی‌های عکاسی از فیلم‌ها و ویژگی‌های عکس یک فیلم، با امیرحسین شجاعی گفت‌وگویی کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.
هدف از عکاسی از فیلم‌ها چیست، مثلا مخاطب از فضای فیلم پیش‌زمینه داشته باشد؟

-هدف اصلی به طور کلی همان تبلیغات است، اما همیشه هم این طور نیست که مخاطب بخواهد از طریق عکس‌ها پیش‌زمینه‌ای داشته باشد چون خیلی‌ها سعی می‌کنند گمراه کنند. در واقع هر فیلمی سیاست خاص خودش را دارد، بعضی‌ها هم اصولا تصمیمی ندارند، چون از فیلم‌ها عکاسی می‌شود آن‌ها هم سعی می‌کنند یک عکاس بیاورند، زیاد برایشان مهم نیست یا برنامه خاصی ندارند.
در طول فیلم برداری سر صحنه هستید؟

-شیوه کار هر عکاسی فرق می‌کند. نمی‌توانم اعتماد کنم تا مرا برای صحنه‌ها آفیش کنند، فکر نمی‌کنم کسی بتواند این را درست تشخیص بدهد که چه صحنه‌ای عکس دارد و چه صحنه‌ای عکس ندارد. بنابراین اصولا هر روز، سر همه سکانس‌ها هستم. البته به این معنا نیست که از همه سکانس‌ها عکاسی کنم، ممکن است یک روز سر صحنه باشم و عکسی نگیرم.
چطور تشخیص می‌دهید که به قول خودتان یک صحنه‌ عکس دارد؟

-می‌توانم به نسبت میزانسنی که سر صحنه داده می‌شود بفهمم. ممکن است در فیلم نامه فکر کنم این صحنه عکس ندارد یا چون نمی‌دانم بازیگر چطور بازی می‎کند، احساس کنم عکس ندارد، اما وقتی که سر صحنه هستم با توجه به میزانسنی که به بازیگران و چیزهای موجود در صحنه داده می‌شود، آن‌جا متوجه می‌شوم که می‌تواند عکس خوبی داشته باشد. به همین دلیل احساس می‌کنم همیشه باید حضور داشته باشم.
معمولا هنگام عکاسی فیلم، از بازیگران می‌خواهید ژست خاصی بگیرند یا بدون این که آمادگی داشته باشند عکاسی می‌کنید؟

-تا جایی که بتوانم پلان را تکرار نمی‌کنم اما اگر شرایط خاصی در صحنه باشد، مثلا آن لحظه در صحنه جا نشوم و لحظه‌ای را که باید عکاسی کنم از دست بدهم، از بازیگر می‌خواهم که دوباره برایم تکرار کند اما سعی می‌کنم چنین چیزی را نخواهم.
کدام فیلم یا عکس‌هایتان را بیشتر دوست دارید؟

-همه‌ را دوست دارم، شاید یک یا دو فیلم باشد که نتوانستم درست عکاسی کنم یا ناموفق بودم، بقیه را نه این که موفق باشم اما عکس‌هایشان را دوست دارم.
چرا نتوانستید؟

-چون بقیه هم نمی‌دانستند دارند چه کار می‌کنند، کارگردان نمی‌دانست چه می‌گیرد، فیلم نامه مبهم بود، فیلم بردار در اختیار کار نبود و اعتقادی به پروژه نداشت، همه چیز روی هوا بود. خب قطعا عکس‌های من هم جهت خاصی نمی گرفت یعنی خیلی منفعل و بی‌خاصیت می‌شد. نمی‌خواهم گردن آن‌ها بیندازم، می‌گویم احساس می‌کنم از پایه خیلی چیزها غلط بود.
تعامل شما با کارگردان و بازیگران فیلم‌ها چطور است؟

-هر کارگردان و بازیگری اخلاق خودش را دارد و باید با هرکدام آن طور که فکر می‌کنی بی‌دردسرتر است رفتار کرد، البته منظورم این نیست که همه دردسر دارند.
ممکن است گاهی صحنه را بگیرند، بعد دوباره ژست بگیرند تا شما عکس بگیرید؟

-بله می‌شود دوباره صحنه را تکرار کنیم اما من اصولا از عکس‌هایی که این طوری گرفته می‌شود راضی نیستم. چون بازیگر و عوامل پشت دوربین انرژی کافی برای این که صحنه درست تکرار شود نمی‌گذارند، بنابراین عکسش هم ویژگی خاصی ندارد اما خب استثنا هم وجود داشته است.
مثلا چه کسانی؟

-خانم لیلا حاتمی سخت‌ترین پلان‌هایی را که بازی کرده وقتی من خواستم برایم تکرار کند، با همان انرژی تکرار کرده. سر فیلم «رگ خواب» یک سکانس داشتیم که از ترس توفان می‌رفتند زیر پتو، پلانی که خانم حاتمی زیر پتو بازی کرد فکر کنم دو یا سه دقیقه بود اما ایشان دو، سه برابر این زمان را گذاشت که عکسش را بگیریم، هر مدلی که من گفتم دوباره گریه کردند و اصلا اذیت نمی‌کردند. تقریبا 95 درصد علاقه‌ای به همکاری ندارند.
شما به کارکرد تبلیغاتی برای عکاسی از فیلم، قائل هستید و به این کارکرد علاقه‌ دارید؟

-راستش من خودم به هیچ عنوان دوست ندارم خارج از چیزی که فیلم برداری می‌شود عکاسی کنم، مثلا ژستی بگیریم که در آن صحنه نبوده. اما بعضی جاها می‌طلبد. وقتی داشتم سریال «شهرزاد 1» را عکاسی می‌کردم گفتم کاورها را عکاسی کنیم، آن جا لوکیشن‌های قشنگ و سقف‌های بلند داشتیم، کامل می‌شد یک استودیوی خیلی جالب باشد. می‌توانستم از آدمی که فکر می‌کردم می‌تواند گریم جالبی بکند با پزهای مختلف، برای عکس تبلیغاتی روی جلد عکس بگیرم اما همکاری نکردند. با این که «شهرزاد 1» بودجه‌اش میلیاردی بود، هنگامی که من خواستم یک ست فلاش استودیو برایم بیاورند می‌گفتند پول نیست! در کمال تعجب هیچ همکاری با من نمی‌کردند و برایشان مهم نبود عکس‌های تبلیغاتی بگیریم. نه این که فکر ما باشد، مثل سریال‌های بزرگ دنیا یک سری عکس‌های تبلیغاتی هم بگیریم. خب آن‌جا می‌طلبید اما درباره فیلم سینمایی فکر می‌کنم بیشتر فیلم‌ها این کار بهشان نمی‌خورد که بخواهی خارج از فیلم ژستی را عکاسی و بعد از آن استفاده تبلیغاتی کنی. در نهایت کلا ترجیحم این است که خارج از صحنه‌ای که فیلم برداری می‌شود به هیچ عنوان عکسی نگیرم.