به گزارش پارس نیوز، 

خشت اول را در حوزه تعلیم و تربیت کج بنا نهاده ایم، شاید این دیوار تا ثریا کج بالا برود و شایدهم نه! به هر روی همواره نوک پیکان انتقادها و اعتراض ها متوجه وزارت آموزش و پرورش بوده و هست. در تمامی ادوار گذشته و حال؛ مطالبات این بخش از وزیری به وزیر دیگر منتقل شده و هربار به جای اینکه اتفاق مبارکی حاصل شود شاهد گسترش دامنه اعتراضات بوده ایم. این بار نیز همانند همیشه اعتراض ها با دسته گل هایی که در حوزه تعلیم و تربیت به آب داده ایم، پیوند دارد. طی روزهای اخیر موضوع پیمانی کردن «دانشجو معلمان» به جای استخدام رسمی آنان موجی از انتقادات را به دنبال داشته و دانشجویان بسیاری خواهان انصراف هستند، البته وزیرآموزش و پرورش قول مساعد داده تا این مسئله رفع شود. 

سیدمحمد بطحایی در صفحه اینستاگرام خود نوشته است: «چون مذاکره اینجانب با رئیس سازمان امور استخدامی طولانی شده بود و به اتفاق نظر نرسید با نزدیک شدن به پایان سال مالی احتمال تضییع حقوق 6 ماهه همکاران جوانم وجود داشت بنابراین برای رفع این خطر فعلا احکام به صورت پیمانی صادر شد تا موضوع در سال آینده ادامه و احکام تصحیح شود ان‌شاءالله.» اما باید دید در مقام عمل تا چه میزان به این عهد وفا خواهد شد.

ماجرای استخدام پیمانی دانشجومعلمان در شرایطی مطرح شده است که بنا بر گفته های اسفندیار چهاربند رئیس مرکز برنامه ریزی و منابع انسانی وزارت آموزش وپرورش با کمبود حدود 300 هزار نیروی انسانی در مهرماه امسال روبه رو بوده ایم و از سوی دیگر این اقدام به معنای زیرپا گذاشتن  قوانین است و باعث کاهش تقاضا برای ورود به مراکز تخصصی تربیت معلم خواهد شد و همچنان به مسئله کمبود نیروی انسانی دامن می زند. 

برهمین اساس طی چند روزگذشته جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی در نامه ای به سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش تاکید کردند: « دو سال است که زمزمه‌هایی مبنی بر ایجاد یک خلاء بحران آفرین در نیروی انسانیِ بزرگ‌ترین و با اولویت‌ ترین دستگاه حاکمیتی کشور شنیده می‌شود. بازنشسته شدن بالغ بر سیصدوپنجاه هزار نفر از جامعه شریف فرهنگیان طی چهار سال آینده و ورود حداکثر هشتاد هزار نفر از فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی به آموزش‌وپرورش واقعیتی عینی است. این واقعیت، با احتساب رشدِ جمعیت دانش‌آموزی که تاکنون رخ داده خبر از بحرانی واقعی در زیرساختِ اصلیِ علم و تحقیق کشور می‌دهد.»

در بخش دیگری از این نامه بر این موضوع تصریح شده است: «استخدام دانشجویان به صورت پیمانی خلاف نص صریح قانون متعهدین خدمت است و تلاش برای پیمانی کردن دانشجومعلمان در سال 97 هم در تناقض با دفترچه انتخاب رشته سازمان سنجش بوده و هم پا گذاشتن روی قانون جذب دانشجومعلمان در ادوار مختلف بوده که زنگ خطر جدی ای برای وزارتخانه است. با پیمانی شدن دانشجو معلمان قطعا تقاضا برای ورود به مراکز تخصصی تربیت معلمان و دبیران آینده کاهش پیدا خواهد کرد وکمتر کسی حاضر خواهد بود تا به صورت پیمانی شغل معلمی را انتخاب کند. باتوجه به سیاست های کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش و تاکید بر اعتلای منزلت اجتماعی معلمان و افزایش انگیزه‌ آنان برای خدمت مطلوب، انجام این چنین اقدامات غیرکارشناسی موجب کاهش رغبت متقاضیان برای ورود به این دانشگاه و ضربه به ظرفیت های فعلی دانشگاه های مذکور خواهد شد در حالی که باید با اتخاذ سیاست های تشویقی مناسب، تعداد متقاضیان ورود به دانشگاه فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی افزایش یابد.» 

اما به راستی چرا باید چنین اتفاقی رخ دهد؟ چرا تربیت معلم تا به این حد در نگاه مجموعه وزارت آموزش و پرورش تنزل یافته است که هر بار به بهانه ای؛ برخوردهای سلیقه ای را در دستور کار قرار می دهند؟ رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم درباره پرسش های یاد شده این گونه پاسخ می دهد: «حقوق معلم کم است» و «تربیت معلم سر و سامانی ندارد». بعضی همکاران من نیز در فرهنگستان به‌درستی گفته‌اند که باید نگرش عمومی نسبت به آموزش و پرورش تغییر کند و...اینها مسائل آموزش و پرورش نیست و اگر مسئله باشد، مسئله جامعه و سیاست و توسعه است. سر و سامان نداشتن تربیت معلم هم از آن روست که تکلیف تعلیم و تربیت معلوم نیست! نگرش عمومی نسبت به آموزش و پرورش جای بحث بیشتر دارد. برای اینکه این توجه کارساز باشد، باید بدانیم که نگرش موجود چیست و ما چگونه به آموزش و پرورش نگاه می‌کنیم و چه تلقی‌ای از آن داریم؟»

ظاهرا هیچ نوع نگرش و رویکرد سازمان یافته ای نسبت به این مجموعه وجود ندارد. قرار بود برمبنای سند تحول بنیادین، نگرشی تخصصی در حوزه آموزش حاکمیت پیدا کند اما مسئولان وزارتخانه چندان به این سند وفادار نیستند که اگر بودند نباید نسبت به استخدام رسمی دانشجو معلمان اینگونه رفتار می کردند. در سند تحول بنیادین بر این مسئله تصریح شده که هیچ معلمی نباید به مجموعه آموزش و پرورش داخل شود، مگر از طریق دو دانشگاه فرهنگیان و تربیت دبیری شهید رجایی بنابراین اقدام اخیر مسئولان شائبه برانگیز است. 

حمیدرضا حاجی بابایی، رئیس فراکسیون فرهنگیان در مجلس شورای اسلامی در این باره به خبرگزاری تسنیم گفته است: «بخشنامه اخیر وزارت آموزش و پرورش درباره استخدام پیمانی دانشجویان ورودی سال 97 دانشگاه فرهنگیان، گامی به‌سوی تضعیف دانشگاه فرهنگیان و خلاف سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش است. امنیت شغلی و پشتوانه استخدامی در دانشگاه فرهنگیان یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های جذب داوطلبان کنکور در انتخاب رشته‌های دانشگاه فرهنگیان است که با بخشنامه اخیر زیر سؤال رفته است.»

برای بررسی ابعاد این مسئله با جمشید انصاری، معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور تماس گرفتیم او تاکید کرد که «استخدام توسط دستگاه ها انجام می گیرد. اگر ابهامی وجود داشته باشد، از ما سوال می شود. بنابراین باید در این باره به سراغ وزارت آموزش و پرورش بروید. این موضوع ارتباطی با سازمان اداری و استخدامی ندارد.» گفتیم آقای وزیر درباره عدم اتفاق نظر با شما و نزدیک شدن پایان سال مالی سخن گفته و اینکه مجموعه این مسائل باعث صدور احکام به صورت پیمانی شده است. اما جمشید انصاری بازهم به گفتن یک عبارت کوتاه بسنده کرد:«باید از مسئولان آموزش و پرورش پرس و جو کنید.» 

برهمین اساس با مجموعه وزارت آموزش و پرورش و افراد مرتبط تماس برقرار کردیم اما به رغم پیگیری های متعدد بدون ارائه پاسخی روشن، صرفا به ذکر این مطلب اکتفا شد: «موضوع به صورت دقیق اطلاع رسانی شده است.» ظاهرا منظور از این اطلاع رسانی، پست آقای وزیر در صفحه اینستاگرام است. با حمایت میرزاده، سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی گفت‌وگو کردیم. وی در زمینه استخدا پیمانی و اینکه تا پیش از این دانشجویان برای اعتراض تصمیم به انصراف گرفته بودند، بیان می کند: «دانشجویان انصراف نخواهند داد و همان طور که وزیر قول داده، مشکلی در زمینه استخدام آنها بوجود نمی آید و تا 30 سال معلم خواهند بود.» 

وی در پاسخ به این پرسش که چرا درخبرها بر موضوع استخدام پیمانی تاکید شده، عنوان می کند: «نمی توانم خبر منتشر شده را تکذیب کنم. این خبر درست است منتها در بیان مطلب کج سلیقگی صورت گرفته است. ضمن اینکه از همان ابتدا چالش های این چنینی در حوزه تربیت معلم وجود داشته و مورد پیش آمده نیز حل خواهد شد.» 

اما کارن خانلری از دیگر اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس از منظر دیگری به این مسئله می پردازد و در گفت‌وگو با روزنامه رسالت عنوان می کند: «بالاخره بعد از گذشت چند روز خبرهایی از زبان مسئولان شنیده شده است که این موضوع حل می شود. اما ماجرا از آنجا آغاز شد که در دفترچه کنکور بر این مسئله تاکید شده بود، دانشجویان تربیت معلم استخدام رسمی می شوند، سرانجام بعد از قبولی و ثبت نام و گذشت چند ترم از تحصیل به آنها گفته شد به صورت پیمانی استخدام می شوند. در اینجا بحث اعتماد به سیستم آموزشی مطرح است. وقتی داوطلبی با این قول و قرار در آزمون کنکور شرکت می کند و بعد شاهد بدعهدی وزارت آموزش و پرورش است، اعتماد عمومی نسبت به نظام آموزشی از بین می رود، حالا هرچقدر هم وعده بدهند این روند اصلاح شود ولی بازهم آن اعتماد عمومی خدشه دار می شود. من از این دیدگاه مسئله را خیلی مهم می دانم و تصور می کنم باید در این چارچوب دوراندیشانه عمل شود.» 

وی در ادامه بر این امر تصریح می کند که ما نمی توانیم بگوییم آنچه در دفترچه نوشته شده یک قانون بوده بلکه یک قول و تعهد بوده تا استخدام رسمی صورت بگیرد البته این مسئله کمتر از نقض قانون هم نبوده حتی اگر به عنوان مثال وزارت آموزش و پرورش بودجه لازم هم برای استخدام رسمی ندارد و یا مذاکرات وزیر با رئیس سازمان امور استخدامی طولانی هم شده باشد باید پیش بینی های لازم صورت می گرفت. آن هم در شرایطی که با کمبود معلم رو به رو هستیم. متاسفانه در سایرعرصه های کشور هم شاهد نقض قول های متعدد هستیم و این پدیده به شدت نامبارک است. 

این موضوع باعث شد تا درکنار انعکاس اظهارات مسئولان ذی ربط به طرح دیدگاه های چندتن از دانشجومعلمان بپردازیم. 

ریحانه صفائیان از ورودی های سال 91 دانشگاه تربیت معلم می گوید: «حمیدرضا حاجی بابایی وزیر وقت آموزش و پرورش تمام سعی خود را کرد تا سیستم تربیت معلم احیاء شود اما بعد از تغییر او، نظرات و عقیده های دیگری حاکمیت پیدا کرد. آموزش و پرورش مهمترین جایگاه و مرتبه را دارد چون وظیفه اش تربیت انسان هاست اما این دید در میان مسئولان ما وجود ندارد و با صراحت می گویند معلمان کار خدماتی انجام می دهند نه تولیدی پس سودآوری ندارند در صورتی که خدمات ما انسان ساز است و منجر به تربیت نسل ها خواهد شد.» 

او بر این باور است که بعد از رفتن حاجی بابایی، تربیت معلم مظلوم واقع شد و هرکس از راه رسید به گونه ای این دانشجویان را تحت فشار قرار داد.

صادق میرفخرایی از ورودی های سال 97 دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی هم به روزنامه رسالت می گوید: «به امید استخدام دائمی در این دانشگاه ثبت نام کرده ام، اگر غیر از این بود، هرگز وارد نمی شدم. بالاخره ما به فکر آینده خود هستیم. استخدام پیمانی به دردمان نمی خورد. حتی خیلی از دانشجویان از جمله خودم تصمیم به انصراف داریم و گمان نمی کنم وعده وزیر آموزش و پرورش برای رفع این مسئله مبتنی بر واقعیت باشد.»

وی در ادامه می افزاید: «بسیاری از رتبه های تک رقمی و دو رقمی جذب تربیت معلم شده اند و این روند اگر ادامه پیدا کند می تواند تحول مثبتی باشد زیرا بسیاری از دانشجویان نخبه تمایل دارند به این مجموعه وارد شوند. این امر می تواند روند سازنده ای را در جریان زیرساخت های علمی بوجود آورد.»

فاطمه محبی هم از ورودی های امسال دانشگاه فرهنگیان است که در گفت‌وگو با روزنامه رسالت بیان می کند: پیش از اینکه وارد این دانشگاه شوم بارها شنیده بودم که دست اندرکاران دیدگاه مثبتی نسبت به ما ندارند و تصور می کنند در امر آموزش خام و ناپخته هستیم درحالی که گفته می شود، 

پربازده ترین معلمان در زمره دانشجو معلم ها هستند زیرا انرژی و انگیزه لازم را دارند و حتی با دانش آموزان هم ارتباط بهتری برقرار می کنند. به این مسئله مدیران مدارس هم اذعان دارند. اما مسئولان بالادستی چنین نگرشی را ندارند و می گویند این دانشجومعلم ها به درد ما نمی خورند و صرفا هزینه ای مازاد را تحمیل می کنند.»

آن طور که از گفته های صاحب نظران و دانشجومعلمان برمی آید، سیستم آموزش و پرورش سال‌هاست چرخه معیوبی را طی می کند. انتظار می رود حداقل در زمینه استخدام دانشجویان دانشگاه فرهنگیان و تربیت دبیری شهید رجایی هوشمندانه عمل شود تا شاید کمی این چرخه معیوب اصلاح شود.