به گزارش پارس نیوز، 

هم‌اندیشی تخصصی «تاریخ شفاهی مطبوعات » در دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها برگزار شد.

بنا بر این گزارش، در این نشست هوشنگ اعلم، سردبیر ماهنامه فرهنگی آزما و پیشکسوت مطبوعات، محمد بلوری، روزنامه‌نگار روزنامه ایران و پیشکسوت مطبوعات، بیژن نفیسی، روزنامه‌نگار و مدرس دانشگاه، منصور سعدی پیشکسوت مطبوعات، حمید ضیایی‌پرور مدیر کل دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها به سخنرانی پرداختند.

در ابتدای این نشست «بیژن نفیسی» روزنامه‌نگار و مدرس دانشگاه طی سخنانی با اشاره به حساسیت برخی روزنامه‌نگاران گفت: یکی از دوستان چند سال پیش بریده‌‌ای از مطبوعات را به من نشان داد و من با تعجب دیدم که دقیقا نقطه‌ای که او روی آن حساس شده است همان چیزی است که من در سالها پیش روی آن حساس شدم. می‌خواهم بگویم نقاط مشترک خبرنگاران بسیار زیاد است.

** اعلم: در دوره رضاخان آزادی مطبوعات نداشتیم

«هوشنگ اعلم» در ادامه نیز گفت: روزنامه ابتدا به نام کاغذ اخبار منتشر شد و روزنامه‌ای دولتی بود. در دنیا و کشورهای غربی اولین روزنامه از بطن جامعه و دل مردم بیرون آمد. در ادامه وقتی یک روزنامه منتشر شد و دیدند که علیه دولت مطلب می‌نویسد گفتند تعطیلش کنید و این اولین توقیف روزنامه ها بود.

آزادی مطبوعات در همه عصرها دغدغه بوده است/پیش از ظهور اینترنت کار خبرنگار حضور در صحنه بود

وی افزود: بعد از پایان یافتن دوران مشروطه و آغاز دوران رضا خانی و ما دیگر آزادی مطبوعات نداشتیم. اما وقتی رضا خان می رود دوره ای دیگر در تاریخ مطبوعات آغاز شد. روزنامه‌ها از این فضای آزاد استفاده کردند و این اولین جمله آزادی مطبوعات است. اما متاسفانه باید گفت در این دوره بدترین استفاده از آزادی مطبوعات شد.

اعلم با اشاره به ورود خود به عرصه مطبوعات نیز گفت: وقتی شرح زندگی محمد مسعود را خواندم به خودم گفتم من هم باید بشوم کسی شبیه به او. اگر نگرش امروز را داشتم دیگر چنین شیوه‌ای را انتخاب نمی‌کردم.

وی در ادامه وضعیت مطبوعات در آن سالها نیز گفت: سال 1325 و داستان مصدق و جنگ‌های جهانی رسید و در دوران مصدق و بعد از مرگ مسعود فیتیله مطبوعات را کمی پایین کشیدند.

** بلوری: زمان ما خبرنگارها برای تهیه خبر به سطح شهر می‌رفتند

«محمد بلوری» از پیشکسوت‌های مطبوعات در ادامه این نشست درباره ورود خود به عرصه روزنامه‌نگاری گفت: از سال 1336 به روزنامه کیهان آمدم که آن زمان دکتر عظیمی سردبیر بود و من را به عنوان خبرنگار حوادث معرفی کردند و قبول کردم. به صورت روزانه باید به پزشکی قانونی می‌رفتم و برای روزنامه اخبار تهیه می‌کردم. بارها دیده بودم که مرده‌ها را با شربت‌هایی که نمی‌دانستم چیست زنده کرده بودند و همانطور متعجب بودم.

بلوری در ادامه افزود: در زمان ما خبرنگاران فقط تا ساعت ۲:۳۰ در روزنامه می‌ماندند و بعد از آن همه برای تهیه خبر به سطح شهر می‌رفتند و کسی در روزنامه نمی‌ماند. اما الان بچه‌های روزنامه‌نگار کمتر به تولید خبر دست می‌زنند.

** سعدی: همیشه سخن از آزادی مطبوعات وجود دارد

«منصور سعدی» روزنامه‌نگار روزنامه کیهان نیز در ادامه این نشست تخصصی گفت: چندی پیش شماره‌های اول روزنامه کیهان را می‌دیدم و سر مقاله‌هایش را که نویسنده از آزادی مطبوعات داد سخن داده بود. الان هم اگر روزنامه‌ای منتشر شود باز هم همین‌ها را خواهند نوشت.

وی افزود: روزنامه‌ها فقط در دوره‌ای کوتاه آزادی داشتند و غیر از سال 20 تا 26 که هرج و مرج بود و در دوره نخست وزیری بختیار بود. بعد از پایان یافتن انقلاب به دلیل اینکه حکومتی بر کشور مسلط نبود روزنامه‌ها آزادانه فعالیت می‌کردند. درباره حکومت آینده اظهار نظر می‌کردند و در روزنامه‌ها منعکس می‌شد.

سعدی خاطره‌ای بیان داشت: تظاهراتی در کرمانشاه شده بود و فرماندار به سمت مردم تیراندازی کرده بود. فردای آن روز استاندار با من تماس گرفت که خبرنگار شما دروغ می‌گوید و اینطور نبوده که خبر را به شما رساندند.

وی با اشاره به زمان شروع رشد روزنامه کیهان نیز گفت: رشد کیهان در دو مقطع سال 39 که از همانجا روزنامه کیهان در بین قشر فرهنگی جا کرد. اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 که روزنامه‌نگارها تحولی در فرم خبر نوشتن ایجاد کردند.

این روزنامه‌نگار بیان داشت: صبح‌ها که به دفتر روزنامه می‌رفتیم روی میزهایمان ننوشته بودند که چه چیزی بنویسید و ما خودمان می‌نوشتیم و گاها شیطنت‌هایی می‌کردیم. یادم هست یکی از اعضای شورا درباره خرابی یک خیابان حرفی زده بود و ما 10 تا شبیه به این را در قالب یک گزارش می‌نوشتیم و لید و تیتر تعیین می‌کردیم و در روزنامه چاپ می‌شد.

آزادی مطبوعات در همه عصرها دغدغه بوده است/پیش از ظهور اینترنت کار خبرنگار حضور در صحنه بود

** نفیسی: رقابت‌هایمان تاثیری روی رفاقت‌هایمان نداشت

«بیژن نفیسی» در ادامه صحبت‌های «منصور سعدی» گفت: در اصل این کار به عهده سردبیر بود که روی دوش ما انداخته بود. در زمانی هم وزارت فرهنگ فشاری آورده بود روی ما که تیترهای اول هر روزنامه‌ای را مورد بررسی قرار می‌دادند. در یک جلسه‌ای خبری اختصاصی بیان شد که قرار بود فقط یک روزنامه آن را چاپ کند اما من بهانه‌ای جور کردم و از اتاق بیرون آمدم و آن خبر را در روزنامه خودمان کار کردم و فردای آن روز همه از من شاکی شدند.

وی ادامه داد: البته باید بگویم که رقابت‌های کاری ما تحت هیچ شرایطی روی رفاقت‌هایمان تاثیر نداشت و همه‌مان از همان سالها تا الان بهترین دوستان همدیگر هستیم.

نفیسی در توضیح نوع کاری خود از ابتدا نیز گفت: من عادت داشتم صبح‌های زود به آبدارخانه می‌رفتم و روزنامه‌های همان روز را در آنجا می‌دیدم و از آنها استفاده می‌کردم و همه مانده بودند این خبرها را از کجا می‌آورم! آن زمان طوری نبود که پشت میزمان بنشینیم و خبرها را کپی کنیم بلکه برای تهیه هر خبر باید به سطح شهر می‌رفتیم.

نفیسی درباره روزنامه نگاری و آموزش آن در ایران و زمان انقلاب گفت: هیچکدام از تجربیاتی که ما حین کار یاد گرفتیم را از استادان یاد نگرفتیم. سال 54 که فارغ التحصیل رشته روزنامه نگاری شدم و به تدریج می‌توانستیم دامنه تغییرات را در این حیطه حس کنیم. سال 56 به طور رسمی در روزنامه‌ها اعلام شد که شاه مریض است و این خبر مهمی در آن زمان بود.

در بخش دیگری از این نشست «اعلم» با اشاره به حضور مطبوعات در زمان انقلاب نیز گفت: در سال‌های 53 و 54 گروه‌های سیاسی فعالتر شدند مثل چریک‌ها و تعدادی ترورهایی انجام شد. در دانشگاه تهران معمولا بعد از نماز ظهر دانشجوها جمع می‌شدند و آرام آرام زمزمه‌های عدالت‌خواهی شنیده شد و هویدا وارد دربار شد.

بلوری یکی از پیشکسوت‌های روزنامه‌نگاری در بخش دیگری از صحبت‌هایش با اشاره به تظاهرات قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بیان داشت: در جریان تظاهرات قبل از انقلاب یکبار در خیابان با فردی مواجه شدم که تیر خورده بود و عینا هر آنچه دیده بودم را نوشتم و گزارشی تحویل روزنامه کیهان دادم و نصف صفحه دوم روزنامه به چاپ رسید.

«سعدی» با اشاره به تحولاتی که در زمان پیروزی انقلاب در عرصه روزنامه‌نگاری اتفاق افتاد، گفت: بارها اتفاق افتاده بود که خبرنگاران را دستگیر کنند و به زندان ببرند و اینها بارها تکرار شده بود. سال 57 نیز کشور دچار التهابی شده بود و بعد از پیروزی انقلاب و در تاریخ 7 فروردین گفتند که میخواهند مراسم چهلمی برگزار کنند که هیچ خبری ازآن منتشر نشد و حوادث پشت سر هم اتفاق می افتاد تا راه پیمایی عید فطر در خیابان انقلاب.

انتهای پیام/