به گزارش پارس نیوز، 

یادداشت_پیروز قهرمانی: با توجه به اینکه در سال های اخیر وضعیت اقتصادی سینما و تلویزیون و اصولا تولیدات نمایشی با نگاهی بیزینسی بررسی می شود و در بسیاری از مواقع وضعیت پولی روی بحث کمی و کیفی تولیدات تاثیر می گذارد به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، بسیاری از هنرمندان به دلیل شرایط مالی نا مساعد نمی توانند اتفاقات خارق العاده ای را رقم بزنند. بسیاری از تهیه کنندگان اعتقاد دارند جدا از محتویات و سبک و سیاق تولید وضعیت نامناسب اقتصادی روی کیفیت تولیدات تاثیرگذار بوده است. سوالی که می تواند با نگاهی اقتصادی و صنعتی تحلیل شود؛  

وضعیت اقتصادی سیما

وضعیت اقتصادی  تلویزیون در سال های اخیر خیلی با مذاق امروز کارگردانان گران تلویزیون خوش نمی آید. چرا که تلویزیون نه در پرداخت شرایط  مساعدی دارد و نه در  بحث کمّی حاضر است ارقامی را که مد نظر برخی کارگردانان است پرداخت کند.

بحث اختصاص اسپانسر به سریال های مختلف، نحوه حضور اسپانسرها در دل سریال ها، بازگشت پول پرداختی به حساب خزانه به تلویزیون و پروژه از سویی دیگر اجازه نمی دهد تا بسیاری از چهره های صاحب نام تلویزیون چه در مقام کارگردان و چه در مقام بازیگر و... علاقه مند باشند که در تلویزیون حضور فعال داشته باشند.

به هر حال در دو سه  سال اخیر بارها شاهد این بوده ایم که سریال های مختلف در طول مدت تصویربرداری به دلیل عدم پرداخت اقساط به موقع تعطیل شده اند و این تعطیلی لطمات بسیاری به لحاظ کمی و کیفی بر کلیت اثر داشته و عملا تمرکز گروه تولید از نویسنده تا کارگردان و بازیگر در این شرایط سلب شده و این مسئله قطعا با رضایت اهالی تلویزیون مواجه نمی شود. می توان گفت بی پولی تلویزیون دردی است که نیازمند فکر بکر مدیران و حتی مسئولین دولتی است چرا که رسانه ملی به عنوان مورد اعتمادترین رسانه در دسترس مخاطب وظایف مهمی را در قبال مخاطبش دارد که نمی توان از آن به راحتی عبور  کرد.

ممیزی های دست و پا گیر 

بسیاری از خانواده تلویزیون به خصوص نویسندگان و کارگردانان معتقد هستند چارچوب تلویزیون اجازه نمی دهد ما به سمت ژانرهای مختلف و موضوعات مختلف اجتماعی برویم و همین مسئله دست ما را در تولید یک کار جذاب و مخاطب پسند می بندد.

جالب است بسیاری از تهیه کنندگان و کارگردانان و حتی بازیگران معتقد هستند مخاطب حق دارد که سریال تلویزیون ملی را دنبال نمی کند چرا که نه داستان جدید و جذابی روایت می شود و نه سبک و سیاق جدیدی در نحوه پرداختن به موضوعات مختلف اجتماعی پیش روی ما گذاشته شده است. تا کی قرار است مخاطبان تلویزیون یک جنس قصه را با یک سبک و سیاق روایت دنبال کنند.

اگر به ساختار قصه ها در سال های اخیر دقت کرده باشید متوجه خواهید شد که عملا داستان جذاب و بکری دست مایه سریال های تلویزیون قرار نگرفته است و معمولا داستان ها به لحاظ خط و ربط اصلی و بن مایه درام تکراری و حرف جدی برای گفتن ندارند. بسیاری از مخاطبان باهوش سیما با  گذشت چند قسمت می توانند تا پایان ماجرا را حدس بزنند و این یک فاجعه برای صاحبان یک سریال محسوب  می شود. انگشت شمار هستند سریال هایی که می توانند مخاطبشان را تا پایان تشنه و پیگیر حفظ کنند و این مسئله آسیبی مهم و موثری به وضعیت سریال سازی و جذب مخاطب می  زند. شاید دلیل عمده  اقبال مردم به تولیدات شبکه نمایش خانگی از جمله سریال شهرزاد، شاهگوش و... همین روایت متفاوت و ساختار متفاوت از آنچه در تلویزیون دیده است می باشد جدا از این که قاعدتا دست باز نویسندگان و  کارگردانان در پرداختهای مختلف، قصه گویی و حتی انتخاب ژانر و از سوی دیگر سبک و سیاق  پوشش و گریم در تولیدات نمایش خانگی قطعا در  جهت مخاطب و دست به جیب شدن او موثر است.

این که دو ارگان موازی مثل وزارت ارشاد اسلامی و سازمان صدا و سیما دو دیدگاه  و چارچوب  متفاوت در صدور مجوز تولید و پخش یک اثر نمایشی دارد جای سوال دارد و می تواند چالشی جدی در این حوزه محسوب شود و در این راستا مدیران و سیاستگذاران تلویزیون می توانند با یک بازنگری هوشمندانه در چیدمان چارچوب  و ممیزی ها مخاطبان رسانه ملی را به خصوص در عرصه سریال بازگردانند.

تجربه ساخت سریال هایی چون میوه  ممنوعه، تا ثریا، ساعت شنی و... که پرداخت درستی از یک موضوع اجتماعی مهم در تلویزیون بود نشان از  این دارد که هر گاه مدیران تلویزیون به خالقان آثار اجازه دهند و هرگاه دست نویسندگان در نگارش آثار قوی باز باشد قطعا نیروهایی کاربلد و آرتیست اطراف این تلویزیون وجود دارند که می توانند پرچم معتمدترین رسانه موجود را بالا نگه دارند.


انتهای پیام/