به گزارش پارس نیوز، 

اگر از نظم و انضباط ژاپنى مى گوئیم، همزمان از خشونت پنهان در روابط رئیس و مرئوسى ژاپن هم بگوئیم. از آن قوطى تنگى که کارمند ژاپنى را در آن جا مى دهند. از فضاى باز آمریکا اگر سخن مى گوئیم و حضور اقوام و ملل مختلف، از برخى بى نظمى ها و واقعیتهاى جامعه آمریکایی و صبوریِ شهروند آمریکائى هم سخن بگوئیم

برای تعویض گواهینامه (از ایالت کارولینا) به کالیفرنیا به اداره مربوطه (به نام DMV ) رفتم. صف حیرت آور افراد و شلوغی فضا باعث بهت و تعجب بود . نصف روز مرخصی گرفته بودم و همان لحظه ى ورود میشد فهمید که اینکار با نصف روز شدنى نیست.

حدود پنجاه نفر بیرون ساختمان توى صف بودند و بعد از اینکه مدارکشان بررسى میشد ، تازه هدایت مى شدند به سمت صفِ اصلى انتظار. بوى تند ماریجوانا در فضا و ازدحام آزاردهنده مردم باعث شد منصرف شوم، تا روزى دیگر (بجای سانفرانسیسکو) به شهر دیگرى در این حوالى رفته و آنجا (در ازدحام کمتر) اقدام کنم.

قبل از ترک اداره DMV از یکى از مأمورین پرسیدم آیا امکان رزرو وقت اینترنتى هست؟ گفت البته بله ، ولى وقت ها تا دو ماه دیگه پر شده.

آرمانشهرهای ساختگی از واقعیت تا خیال

هفته گذشته یک روز کامل را مرخصی گرفتم (!) و به شهر والنات کریک (در چهل کیلومترى سانفرانسیسکو) رفتم به امید خلوت تر بودن اداره گواهینامه . به محض رسیدن به مقابل ساختمان ، صف مردم در بیرون اداره (!) نشان مى داد که داخل چه خبر است. بعد از نیم ساعت انتظار در صف بیرون ساختمان، به صف داخل ساختمان هدایت شدیم.

حدود پنجاه نفر در یک صف و یک کارمند بى حوصله، به دل خرم و آرام (البته نه مثل زوتوپیا) کار بررسی مدارک مردم را انجام مى داد. حدود سه ساعت سر پا گذشت. از عصبانیت و کلافگى و پادرد نمیدانستم چه باید کرد.

بالاخره لحظه طلائى رسید و به حضور شرفیاب شدم.  تازه "شماره" مى داد که بروى بنشینى منتظر نوبت اصلى! تا کارمند اصلى (!) پرونده را بنگرد. یک ساعت هم در صفِ نوبت اصلى گذشت و این بار خوشحال که لااقل "صندلى" هست و مى توان نشست.

باز لحظه طلایى رسید و کارمند دیگر ، مدارک گواهینامه را گرفت . به بى حوصلگى توضیح داد که باید امتحان کتبى (تستى) بدهى. گفتم ولى گواهینامه دارم و صرفا انتقال از یک ایالت به ایالت دیگر است. گفت این قانون کالیفرنیا ست و باید امتحان بدهى. برو در آن یکى صف بایست.

نیم ساعت در آن یکى صف و بالاخره نوبت امتحان رسید. با کامپیوتر حدود شصت سوال . اواخر امتحان یکی از سؤالات را اشتباه زدم بر صفحه مونیتور ظاهر شد که شما رد شدید! (تعداد اشتباه ها از حد مشخص گذشت). براى امتحان بعدى باید حداقل ٢ دقیقه صبر کنید. تا دو دقیقه گذشت و زمان شروعِ امتحان مجدد رسید مامور آمد و گفت ساعت کارى تمام شده برو بیرون و روز دیگر بیا.

آرمانشهرهای ساختگی از واقعیت تا خیال

در فاصله آن حدود سه ساعتى که سرِپا گذشت هر لحظه انتظار داشتم طاقت یکنفر تمام شود و اعتراضى/فریادى/عربده اى/چیزى بگوید. که چرا لااقل بجاى یک کارمند "مسئولان" دو کارمند براى بررسى مدرک در اینجا نمى گذارند؟ نه صدایى از کسى درآمد و نه صحبتى.

کشورى که بهترین دانشگاهها را دارد و سفینه به فضا مى فرستد آیا نمى تواند مشکل صفِ دائم اداره گواهینامه را در یکى از ثروتمندترین شهرها حل کند؟

کشور ما مشکلات و مسائل بسیارى داشته/دارد ولى مسئله این است که عزیزان ایرانى ساکن کشورهاى راقیه گاه کم فروشى مى کنند و از مسائل/واقعیتهاى کشورهاى محل اسکان سخنى نمى گویند.

آرمانشهرى اگر نشان می دهیم به داخل ایران باید واجد بیان خوبى ها و ضعف ها (همزمان) باشد. اگر از نظم و انضباط ژاپنى مى گوئیم، همزمان از خشونت پنهان در روابط رئیس و مرئوسى ژاپن هم بگوئیم. از آن قوطى تنگى که کارمند ژاپنى را در آن جا مى دهند. از فضاى باز آمریکا اگر سخن مى گوئیم و حضور اقوام و ملل مختلف، از برخى بى نظمى ها و واقعیتهاى جامعه آمریکایی و صبوریِ شهروند آمریکائى هم سخن بگوئیم. اما ما یا به تحسیِن محض همت مى گماریم یا به تقبیحِ محض. راهى میان این دو باید جست. میان مسجد و میخانه راهى است/ بگوئید اى حریفان کین کدام است؟

محمدرضا اسلامی


انتهای پیام/