به گزارش پارس نیوز، 

علی کاشفی‌خوانساری نویسنده کودک و نوجوان از سال 72 به شکل حرفه‌ای نویسندگی را شروع و تاکنون 85 کتاب در حوزه ادبیات کودک و نوجوان منتشر کرده است. بیشتر این کتاب‌ها مسائل نظری، تاریخ، ادبیات دینی و داستان است. با او گفت‌وگویی درباره حال و روز ادبیات کودک و نوجوان انجام داده‌ایم.

او می‌گوید: «ادبیات کودک ما به نسبت گذشته تنوع و تکثر بیشتری دارد؛ تک صدایی را دیگر در حوزه ادبیات کودک مشاهده نمی‌کنیم. آثار ادبیات کودک و نوجوان در قالب‌ها و سبک‌های مختلف منتشر می‌شود و تعداد نویسنده‌ها و شعرا و ناشران بیشتر شده است. اما ضعف ادبیات کودک‌مان این است که دولت و حاکمیت وظیفه اصلی خودش یعنی سیاستگذاری، هدایت، حمایت و نظارت بر آثار کودک و نوجوان را رها کرده است و عملا سیاستگذاری در حوزه کودک نداریم و به جای آن نهادهای دولتی وارد تولید، اجرا و تصدی‌گری شده‌اند و این آسیب اصلی است و اگر مسئولان فرهنگی تنها به نقش‌های سیاستگذارانه خودشان بپردازند و از بحث تصدی‌گری و تولید ادبیات کودک فاصله بگیرند و بگذارند که روابط منطقی در بازار تولید و مصرف ادبیات کودک حاکم شود و خلأ‌ها و آسیب‌ها را شناسایی کنند، اوضاع به سامان می‌شود.»

نویسندگان ایرانی مخاطب‌شناسی کودکان را انجام نمی‌دهند

کاشفی‌خوانساری به موضوع تعدد رمان‌های ترجمه در ادبیات کودک و نوجوان در بازار کتاب ایران اشاره کرد و گفت: «در رمان ترجمه، مترجمان دست‌شان باز است و می‌توانند رمان‌های خوب دنیا را ترجمه کنند اما تالیف در همین دایره 70 میلیونی اتفاق می‌افتد و طبیعی است که استقبال از کتب ترجمه بیشتر می‌شود و شانس بیشتری برای موفقیت دارند. البته کارهای تالیفی بسیار پرفروش هم داشته‌ایم و آمار تابستانه یا عیدانه کتاب هم این را تایید می‌کند.»

وی ادامه داد: «یکی از دلایلی که از آثار کودک و نوجوان خارجی بیشتر استقبال می‌شود، به این ضعف نویسندگان ما بر می‌گردد که مخاطب‌شناسی لازم و ارتباط روزآمد را با مخاطب ندارند و حرف‌هایی که می‌زنند، به اندازه کارهای خارجی با زندگی روزمره بچه‌ها پیوند نداشته است. ضعف دیگر باز هم به سیاستگذاری ما برمی‌گردد که دست نویسنده برای بیان برخی واقعیت‌ها و اتفاق‌های اجتماعی بسته است اما در مقابل چنین مسائلی را در کتاب‌های ترجمه شاهد نیستیم.»

کاشفی‌خوانساری همچنین گفت: «ما آمار تفکیک شده‌ای که بدانیم ادبیات نوجوان الان در چه وضعیتی است، نداریم. نکته مهم این است که جمعیت کودکان ایران به نسبت نوجوانان بسیار کمتر است اما شاهد هستیم که همه اتفاق‌ها در حوزه کودک می‌افتد. عملا ما در حوزه نوجوان تولیدی نداریم. آن دوره‌ای که نوجوانی می‌نامیم به چند دوره مجزا تقسیم می‌شود. در برخی از تعاریف از سال‌های آخر دوره ابتدایی تا دوره متوسطه اول و دوم نوجوان به حساب می‌آیند؛ ولی با توجه به تاخیر بلوغ اجتماعی نسل جدید پایان نوجوانی 18، 21 و حتی 24 سال است و در برخی کشورها هم به دلیل اینکه سن برخی از اختیارات و مسائل اجتماعی بالا رفته، نسبت به این دوره زمانی هم تجدیدنظر می‌کنند. در حقیقت ما با چهار دوره سه ساله برای نوجوانان روبه‌رو هستیم و هر کدام از این‌ها نیازمند چندین مجله و روزنامه و موسسه انتشاراتی و متخصص هستند، درحالی‌که این مساله در کشور ما حتی به شکل محدود هم اتفاق نمی‌افتد.

این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان همچنین گفت: «شاید فقط برای سه ساله دوم مقطع متوسطه دوم، دو یا سه نشریه برایشان منتشر شود و عملا برای این گروه سنی تولیدی نداریم. این بچه‌ها وقتی بخواهند کتابی بخوانند، مجبورند سراغ کتاب‌های بزرگسالان بروند. من منکر اهمیت دوره کودکی نیستم اما دوره نوجوانی هم به همان اندازه دارای اهمیت است؛ به‌ویژه در کشور ما که امروز جمعیت نوجوان‌مان بیشتر از جمعیت خردسالان یا کودک‌مان است.»

رادیو قصه‌های مجید را مشهور کرد

این نویسنده با اشاره به پیشینه ادبیات نوجوان در کشور گفت: «زمانی از کتاب قصه‌های مجید استقبال می‌شد و این هم دلایل مختلفی داشت. نقش رادیو را در آن سال‌ها نباید نادیده گرفت. یکی از مهم‌ترین وسایل ارتباط جمعی در آن زمان، رادیو بود. بعد هم سریالش ساخته شد. امروز هم داستان‌های مختلفی نوشته می‌شود ولی اینکه چرا بچه‌ها کمتر استقبال می‌کنند، به خاطر تغییر تعریف مطالعه است. داستان‌های کوتاهی که در موبایل‌ها و تبلت‌ها خوانده می‌شود، باید به سمتی بروند که در حقیقت بار متن‌های کوتاه را از روی صنعت نشر برداشته و عمده آن به شکل موبایلی عرضه شود. از طرفی دیگر، کتاب‌های حجیم و قطور برای نوجوانان نسبت به سال‌های گذشته بیشتر شده است یعنی ما مجموعه رمان‌هایی داریم که هر کدام 400 یا 500 صفحه‌اند و در همه دنیا تولید می‌شوند. توجه به تحولات اجتماعی خیلی کمک می‌کند که ما بتوانیم خودمان را با نیازهای مخاطبان تطبیق دهیم.»

خوانساری در بخش پایانی صحبت‌هایش گفت: «بچه‌ها به ژانرهای مختلف ادبی نیاز دارند و ادبیات واقع‌گرا یکی از این ژانرها است که قطعا کاربردهای خودش را در بحث‌های اجتماعی، تعلیمی، فانتزی و سورئالیستی دارد. ما هیچ‌وقت نمی‌توانیم یکی از این گونه‌ها را انتخاب و دیگری را رد کنیم. مخاطب کودک و نوجوان در یک فضا و بازار سالم ادبیات، می‌تواند ژانرهای مختلف ادبیات کودک را مطالعه کند و نباید نگران این باشیم که مثلا مطالعه آثار فانتزی یا واقع‌گرا، اثر منفی بر مخاطب کودک خواهد گذاشت.»