WhatsApp Image 2018-05-26 at 13.32.07​ 

  مسعود کارگر

 


نگرش غلط - سال‌هاست در جمهوری اسلامی اکثر دولت‌هایی که بر سر کار آمدند یک گوشه چشمی به اروپا و فرصت‌های حاصله از تبادلات اقتصادی و تجاری آن با توجه به قطع رابطه با آمریکا داشته‌اند؛ ربطی به چپ و راست هم ندارد، هر دولت از هر حزب و جناحی تأکید فراوان بر ارتباطات اقتصادی در سطح کلان با اروپا داشته است و به غیر از کشور آمریکا دیگر کشورهای حوزه کارائیب را در حد شراکت تجاری مطلوب نمی دانستند ( البته به غیر از دولت دهم که با رویکردی ساختار شکنانه در پی شکستن قطب های سنتی اقتصادی برآمد که ایراداتی هم داشت) و خب این رویکرد خلاف سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی نیست و مشی انقلاب اسلامی اتفاقاً گفتمان و رابطه با دنیا در همه ابعاد اما در چهارچوبی عقلانی و منطقی است، اینکه عده‌ای معتقدند نباید با دنیا تعامل داشت و همه دشمن هستند دقیقاً دچار توهم توطئه هستند و اینکه برخی می‌گویند حتماً باید با تمام دنیا دست دوستی و رفاقت محض داد آن‌هم تا جایی که جور خلأ دوستی او را هم یک طرفه کشید حماقت خیانت آلودی بیش نیست.

اشتباهات استراتژیک

دولت‌ها در تمام دنیا به فکر منافع حکومتی، حزبی و آرمانی خود هستند که بر اساس این منافع و در این چهارچوب در تعاملات بین‌المللی تعهداتی را پذیرفته و اعمال می‌کنند، اما اینکه آیا دولت‌های ما نیز پیرو منفعت‌های حزبی و جناحی به این رویه رو آوردند یا هدفشان تحقق درست نقشه راه جمهوری اسلامی در چهارچوب آرمان انقلاب اسلامی بوده ، جای سؤال و بحث است! تجربه نشان داده و تاریخ ثابت کرده که روش و هدف دولت‌های ما در این چهار دهۀ پس از انقلاب در مواجهه با اروپا و نوع ارتباط با آن دچار اشتباهات راهبردی مهمی بوده که این اشتباهات منجر به هزینه‌های فراوانی در سطح کلان برای کشور شده است

اشتباهاتی مانند:

-عدم توجه به اقتصاد ملی، توسعه صنعتی و رشد علمی بومی و درون‌زا

-متحمل شدن خسارت‌های سنگین سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در تعهدات تجاری

-ایجاد حس ضعف اقتدار علمی در جامعه نخبگانی و مهاجرت نخبگان از کشور

-پمپاژ ناامیدی در سطح جامعه به خاطر القای دوگانه تولید-ضعف و واردات-قدرت در اذهان مردم

-عدم حمایت همه جانبه دولت‌ها از نگاه درونی اقتصادی و مواجهه تولیدکنندگان، صادرکنندگان، کارآفرینان و صاحبان مشاغل با ورشکستگی و سرخوردگی

-عدم اعتماد به درون در مسئله تولید تجاری و صادرات

این‌ها تنها گوشه‌ای از دلایل نگاه صفر و صدی به جامعه بین‌المللی در عرصه اقتصادی و تجارت است که دولت‌های ما با رویکردهای غلط و ناگیرا عامدانه یا ناخواسته مسبب چنین اتفاقاتی شده‌اند، در چند سال اخیر نیز این روش‌ها به قوت و قدرت خود ادامه پیدا کرده و هر بار با یک تجربه‌ای تلخ و خسارتی فراوان به آن خاتمه داده شده است، از قراردادهای نفت، گاز و پتروشیمی گرفته تا صنعت خودرو، کشاورزی، پزشکی و حمل‌ونقل، کشورهایی مانند فرانسه، آلمان و انگلیس هر چند سال یک‌بار بر اساس سیاست‌های مختص دولت‌های خود و رویکردهای جزء نگر سیاسی-اقتصادی دولت های ایران ، روی به بستن قرارداد ها و معاهدات به ایران آوردند که صرفا هدفشان کسب منافع کلان اقتصادی به نفع کارتل های موروثی خود بوده و در آن هم موفق بوده اند ، همانطور که دولت های ما نگاهی منفعتی-انفعالی به این توافقات داشته و هر بار با ضرر و شکستی تقریبی مواجه شده اند که این رویه حاصل نگاه خوش بینانه  به اروپایی ها و تفاوت قائل شدن آنها در مشی سیاسی نسبت به آمریکا بوده است ، اکثر دولت های ما معتقد بوده و هستند که اگر آمریکا دشمن ما و بدخواه ما باشد "که شاید نباشد" ، اما اروپا فرق داشته و می شود روی آن به عنوان یک شریک تجاری خوب و دوست قابل اعتماد حساب کرد ، که این نگرش دقیقا پاشنه آشیل سیاست های راهبردی مسئولین ما در دوران مختلف است، نگاهی دگم آلود و متوهمانه به حس نیاز قطعی به اروپا و غرب باعث شده سالیان سال پیشرفت های علمی و صنعتی ما در گرو تعهدات و محدودیت های الزام آور از پس مذاکرات با غرب باشد و نیز عدم حس خودباوری و پمپاژ آن توسط مسئولین غیر متعهد ، ناتوان و ناکارآمد در بین مردم

اعتماد به بی آبرویی

دولت فعلی هم دقیقا مبتلا به این آفت است ، آفت ذهنیت مرغ همسایه غاز است و همین تیم فعلی سیاست خارجه و برخی وزرای سیاست های داخله درست پانزده سال پیش و در دولت اصلاحات یکبار تجربه ی مذاکرات و تن دادن به معاهدات دیکته شده اروپایی را داشته اند و اما الان نیز همان نگرش را با شیوه ای دیگر اجرایی کرده و به نام برجام با مکانیزمی پیچیده تر تحویل (تحمیل) جمهوری اسلامی نموده اند.

حال پس از چندیدن تجربه پیاپی از بد عهدی های آمریکا و مخصوصا اروپایی ها در عرصه اقتصادی و تجاری ، دولت دوازدم با شکستی دیگر در این حوزه مواجه شده و شرکای تجاری برجام یک به یک پس از آمریکا در حال خروج از آن و نقض معاهدت هستند و حاصل این اتفاق خسارت محض در رویکرد اقتصادی کلان کشور با توجه به تن دادن دولت به اعتماد دوباره به  اروپا و خاصه غرب است ، غربی که با ایجاد بحران و چالش تحریم ها مسئولین محافظه کار جمهوری اسلامی را برآن داشت تا با توجه به عدم اعتماد درونی ، گوشه چشمی به خواست و اهداف کدخدا داشته و آنرا محور همه تحولات و رفع مشکلات به نفع جناح مطلوب و بعضا آحاد مردم بپندارند

حالا اما صنعت ما مخصوصا صنایع مادر ، وابسته به تعهدات و پیمان های اروپایی ، بلاتکلیف ناز و عشوه اروپا مانده و با توجه به خلأ زیرساخت های اعتماد ساز درونی در آینده ای نه چندان دور با بحران های شدید مواجه خواهد شد ، و تدبیری که ناامید از این قائله مردم را بدون پاسخی درست خواهد گذاشت ، تدبیری که آخرین کورسوی امید اش ماندگاری برجام و یا حتی تداوم آن در قالب نسخه های بعدی بوده و هست اما با یک پاسخ تلخ مواجه و آن تکرار تجربه تلخ اعتماد به غرب و خوردن مهر شکست بر پیشانی اش خواهد بود

در پایان باید گفت این چرخه بحران ساز اعتماد به بیرون و حذف نگاه درونی باعث ناکارآمدی و ایجاد ناامنی معیشتی-اقتصادی و در نتیجه سرخوردگی و بدبینی مردم از نظام و مسیر انقلاب خواهد شد که باید با تغییر رویکرد ها یکبار برای همیشه دست از دامان غرب کشیده و با نگاهی درست ، تعاملات آتی را با اهرم اقتدار پیش برد و نه شرایط ضعف و وابستگی.