گروه تحلیلی خبری «پارس»: محمد خجسته: انگار تمامیت خواهی و قبیله گرایی اصلاح طلبان تمامی ندارد. خبر کوتاه بود. الهه کولایی عضو هیات علمی دانشگاه تهران علیرغم رأی‌گیری اساتید گروه مطالعات منطقه‌ای و کسب نکردن اکثریت آرای از سوی رئیس دانشگاه تهران به سمت مدیر گروه مطالعات منطقه‌ای دانشگاه تهران منصوب شد.

سوم بهمن ماه تلاش همه جانبه ای برای ابقای الهه کولایی استاد اصلاح‌طلب در سمت مدیر گروه مطالعات منطقه‌ای دانشگاه تهران و خودداری رئیس دانشگاه از صدور حکم برای مدیر جدید انجام شد.

این در حالی است که دو ماه قبل از آن، در رای‌گیری اساتید، فردی که گرایش اصلاح‌طلبی نداشت آرای بیشتری کسب کرد اما رئیس دانشگاه تهران به همین دلیل حاضر به صدور حکم وی نبود.

الهه کولایی عضو هیات علمی دانشگاه تهران علیرغم رأی‌گیری اساتید گروه مطالعات منطقه‌ای و کسب نکردن اکثریت آرای از سوی رئیس دانشگاه تهران به سمت مدیر گروه مطالعات منطقه‌ای دانشگاه تهران منصوب شد.

در رای گیری مذکور، الهه کولایی استاد اصلاح‌طلب -و رئیس سابق این گروه- 5 رای و احمد دوست محمدی 8 رای (از مجموع 13 رای) را کسب کرده بود اما نهایتا بعد از گذشت 3 ماه، رئیس دانشگاه تهران حکم را بار دیگر به نام الهه کولایی زد تا شکل جدیدی از روند دموکراسی درمهمترین دانشگاه کشور به نمایش گذاشته شود.

این اقدام محمود نیلی احمدآبادی رئیس دانشگاه تهران با واکنش نخبگان و دانشجویان دانشگاه تهران روبه رو شد. کاربران فضای مجازی نیز در واکنش به این اقدام مستبدگونه به این انتصاب واکنش نشان دادند.

سعیدتوانا راد در صفحه مجازی خود به این انتصاب واکنش نشان داد و گفت: دکتر نیلی(رئیس دانشگاه تهران) شخصاً مبانی دموکراسی در علوم سیاسی و جامعه شناسی را متحول کرده است. دانشگاه تهران مصداق بارز یک #دانشگاه_جناحی تمام عیار است. با وجود رأی بیشتر دکتر احمد دوست محمدی در انتخاب مدیر گروه مطالعات منطقه‌ای، باز هم الهه کولایی اصلاح طلب منصوب شد!

سیامک شادکام نیز با انتقاد از شیوع مدیرت اصلاحاتی نوشت: دانشگاه تهران دوتا مدیر گروه اومدن انتخاب کنن. یکی منطقه یکی هم سیاسی. سیاسی که اصلاح طلب بود بیشترین رای رو اورد و حکمش رو زدن. اما منطقه اصلاح طلب نبود بیشترین رای رو هم اورد و حکمش رو نزدن. به جاش #الهه_کولایی اومد

#دموکراسی #اصلاحطلب_نیستی

آیا اصلاح طلبان به دموکراسی اعتقاد دارند؟

با بررسی کارنامه سیاسی جریان اصلاح طلب در طول سالیان گذشته مشاهده می شود که این جریان سیاسی هر زمان که رای به نفع آنها بوده به صندلی قدرت چنگ زده و هر زمان که رای مردم برای آنها نبود زیر صندوق آرای زده و نتیجه دموکراسی را نپذیرفته است.

یکی از بزرگ ترین مثال ها در این موضوع را می توان انتخابات سال 88 دانست که جریان اصلاحات فاصله رای 11 میلیونی نفری محمود احمدی نژاد در انتخابات با میرحسین موسوی را نپذیرفت و سعی کرد با ایجاد اغتشاش و درگیری نظام را به عقب نشینی واردار کند.

با بررسی کارنامه سیاسی جریان اصلاح طلب در طول سالیان گذشته مشاهده می شود که این جریان سیاسی هر زمان که رای به نفع آنها بوده به صندلی قدرت چنگ زده و هر زمان که رای مردم برای آنها نبود زیر صندوق آرای زده و نتیجه دموکراسی را نپذیرفته است.

در نمونه ای دیگر و در سال 92 در حالی که محمدباقر قالیباف توانسته بود رای شورای شهر تهران را برای نشستن بر صندلی شهرداری کسب کند، اصلاح طلبان با حمله به یکی از اعضای شورای شهر و تهدید وی نشان دادند که حتی اصول اولیه و ابتدایی جامعه مدنی را نیز یاد نگرفته اند. در آن سال الهه راستگو نماینده مردم تهران در شورای شهر در حالی که جناح سیاسی اش اصلاح طلب بود بنا به اصل آزادی بیان و حق انتخاب آزادانه به قالیباف رای داد ولی با مشت آهنین اصلاح طلبان همراه شد.

به نظر می رسد جریان اصلاح طلب با وجود آنکه چند دهه در عرصه قدرت بوده هنوز که هنوزه اصول ابتدایی جامعه مدنی را ندانسته و صرفا در شعارهای خود مدعی گفتمان آزادی و برابری است.