به گزارش پارس به نقل از کیهان،   برخی از آنها می گویند این حمایت را باید به رادیکال شدن مواضع هاشمی در برابر نظام مشروط کرد و او را وادار به تندروی نمود. این همان مشیی است که محافل ضدانقلاب در مدیریت موسوی و کروبی به سمت تبدیل به پیاده نظام جنگ نیابتی آمریکا و اسرائیل در پیش گرفتند.


وب سایت شبکه دولتی انگلیس در این باره، شق خوش بینانه آمدن هاشمی را قرار گرفتن در عرض حاکمیت و مطالبه تغییر قانون اساسی عنوان کرده و می نویسد: پیش فرض ما در این تحلیل، وجود درک واقعی در ذهن هاشمی از خواسته رای دهنده ها به اوست. آنها توقع دارند او جسارتی مانند احمدی نژاد در هموار کردن مسیر قانونی [! ؟ ] برای گذر از حاکمیت دینی داشته باشد. امیدواریم او به گونه ای بیاید که هاشمی قبل از سال ۷۶ فقط در اوراق تاریخی همان سالها مرور شود.


پایگاه اینترنتی روزنت نیز در تحلیلی نوشت: ایستادگی موسوی و کروبی مقابل حاکمیت مطلوب تر از مشی خاتمی و هاشمی بود. راهبرد موسوی و کروبی استراتژیک بود اما در سطح تاکتیکی اشتراک چشمگیری میان سبزها و هاشمی و خاتمی وجود دارد. باید بر همان استراتژی موسوی و کروبی تاکید کرد اما همکاری تاکتیکی با هاشمی را منتفی نکرد. هاشمی منجی و قهرمان نیست. جنبش سبز نباید در هاشمی ادغام شود و باید تمایز آن روشن باشد ولی باید از تقابل و رویارویی با وی نیز اجتناب کرد. کاستن آرای او اشتباه است منتها باید معلوم شود که هاشمی نماینده جنبش سبز نیست. تمایز باعث می شود تبعات شکست احتمالی او متوجه جنبش سبز نگردد اما پیروزی احتمالی او امر مثبتی است. در واقع هر قدر او در موضع نقد حاکمیت جلوتر برود یا نتیجه موضع گیری ها و اعمال او در ایام رقابت انتخابات باعث محدود شدن حوزه نفوذ و قدرت نهاد ولایت فقیه شود، باید همگرایی تاکتیکی سبزها با وی نیز گسترش یابد.


در همین حال پایگاه اینترنتی حلقه لندن (جرس) از هاشمی خواست تا شعار خود را « انتخابات آزاد» قرار دهد و افزود: مهمترین گره، انتخابات آزاد است که صرف نظر از نتیجه، حضور هاشمی می تواند فرصتی برای طرح مجدد این مطالبه باشد. به عبارتی دیگر انتخابات آزاد، مطالبه تاریخی است که هاشمی خود چندی پیش آن را به کار برد و امروز می تواند به شعار انتخاباتی وی تبدیل شود.


از سوی دیگر جمشید اسدی در سایت گویانیوز و در مطلبی تحت عنوان « رفسنجانی و شور انتخابات! کدام انتخابات؟ » خاطرنشان کرد: رفسنجانی نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد و شور تازه ای در دل اپوزیسیون مصلحت اندیش انداخت! از خوش آمد به رفسنجانی گرفته تا شتاب برای پشتیبانی از او. اپوزیسیون شتابان و مصلحت اندیش، حتی بدون آن که بداند رفسنجانی چه برنامه ای دارد تصمیم خود را برای پیروی از وی گرفت.


وی می افزاید: جای شگفتی نیست! نگاهی با پیشینه ای دراز در اپوزیسیون هیچ سیاستی را برنمی تابد جز چشم بستن به بازی های درون حاکمیت و دل بستن به جناحی علیه جناح دیگر. به باور ما اما می بایستی گزینه آزادی و دموکراسی را دست کم در سپهر اندیشه فرا کشید و بالا دست کرد. استفاده بخردانه از فرصتی در دل نظام به معنای چشم پوشی از فرصت سازی برای دموکراسی راستین نیست.


اسدی می نویسد: تنها در پرتو تعریف و منشور روشنی از دموکراسی و انتخابات راستین است که می توان آمدن این یا آن نامزد انتخاباتی- رفسنجانی یا مشایی- را سنجید و واکنش نشان داد. جانمایه استراتژی انتخابات آزاد از قانون اساسی جمهوری اسلامی فراتر می رود.