در حال حاضر نزدیک به ۲۸۰۰ واحد دانشگاهی در کشور فعالیت می کنند که از این تعداد ۳۴۰ دانشگاه و موسسه آموزش عالی بصورت غیرانتفاعی اداره می شوند.

براساس آمارهای موجود، از تعداد ۳۴۰ موسسه و دانشگاه غیرانتفاعی، حدود ۳۱۰ واحد در حال فعالیت هستند و ۳۰ موسسه باقی مانده غیرفعال تلقی می شوند که ظرفیت این موسسات از طرف وزارت علوم به دلایل مختلف مانند اختلاف بین هیات موسس، فقدان محل فیزیکی مناسب یا عدم رعایت استانداردهای وزارت علوم، به صفر تقلیل یافته و اگر آنها بتوانند مشکلات مربوطه را برطرف کنند، احتمالاً می توانند فعالیت خود را دوباره از نو شروع کنند، ولی در حال حاضر غیر فعال هستند.

تعداد موسسات غیر دولتی غیرانتفاعی از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۳ سیر صعودی داشت ولی از سال ۱۳۸۳ به صورت فزاینده و غیرقابل باوری افزایش یافت، به طوری که از ۴۴ مرکز به ۳۴۰ موسسه رسید.

در سال ۱۳۹۲ روند افزایش موسسات غیرانتفاعی توسط وزارت علوم متوقف شده و به هیچ مرکز آموزشی جدیدی مجوزجدیدی ارائه نشد.  

تنها ۱۰درصد جمعیت دانشجویی در موسسات غیرانتفاعی تحصیل می کنند

با وجود رشد بی‌رویه موسسات غیرانتفاعی، این موسسات جمعیت دانشجویی قابل توجهی ندارند و در حال حاضر تنها حدود ۱۰درصد جمعیت دانشجویی کشور در موسسات غیر دولتی و غیرانتفاعی مشغول به تحصیل هستند.

بر اساس آمارهای موجود با وجود اینکه در موسسات، واحدها و دانشگاه‌های غیرانتفاعی حدود ۵۰۰ هزار صندلی تحصیلی در مقاطع مختلف آماده شده و با نگاه به کل جمعیت دانشجویی شاغل به تحصیل در این موسسات و دانشگاه‌ها، درخواست تخصیص دانشجو برای دانشگاه‌ها و موسسه های غیرانتفاعی (از سازمان سنجش آموزش کشور) به حدود ۱۰۰ هزار داوطلب برای هر سال می رسد.

رشد چشمگیر صندلی های خالی در دانشگاههای غیرانتفاعی  

همچنین، تخصیص دانشجو به غیرانتفاعی ها براساس تقاضاها صورت نمی پذیرد، همه ساله درصدی از ظرفیت های اعلام شده مربوط به دانشگاه‌های غیرانتفاعی خالی می ماند و به جرات می توان گفت که تعداد صندلی های خالی مانده در سه چهار سال اخیر، از رشد چشمگیری برخوردار بوده، بطوریکه صدای اعتراض موسسات و دانشگاه های غیرانتفاعی درآمده و آنها را با چالش زیان ده بودن روبرو کرده است.

 

از تعداد دانشجویان اختصاص داده شده به غیرانتفاعی ها در سال تحصیلی ۹۷-۹۶ هنوز آمار دقیقی در دست نیست. اما تعداد دانشجویان اختصاص داده شده به غیرانتفاعی ها در سال ۹۶-۹۵ در حدود ۹۰ هزار نفر بوده است که به دلایل مختلف همین تعداد نیز برای ثبت نام مراجعه نکرده و ظرفیت فراوانی از غیرانتفاعی‌ها خالی مانده است.

 

روند کاهشی جذب دانشجو در دانشگاه های غیرانتفاعی

در سال تحصیلی ۹۰-۸۹ سهم دانشگاه ها و موسسه های غیرانتفاعی ۱۵.۱ درصد از کل دانشجویان کشور بوده است اما از سال تحصیلی ۹۱-۹۰ این روند کاهشی بوده و هم اکنون تعداد دانشجویان ثبت نام شده در غیرانتفاعی ها به حدود ۱۰ درصد از کل دانشجویان کشور رسیده است.

با توجه به آمار سال های قبل و با توجه به کاهش داوطلبان ورود به دانشگاه ها، می توان تعداد کل دانشجویان شاغل به تحصیل در غیرانتفاعی ها را در حدود ۴۲۰ هزار نفر برآورد کرد که به صورت زیر در این دانشگاه توزیع شده اند:

 

همه اینها در حالی است که در برنامه چهارم توسعه، مقرر شده بوده که تعداد دانشجویان دانشگاهها و موسسات آموزش عالی غیردولتی به ۴۵۰ هزار نفر برسد. امّا در پایان برنامه پنجم توسعه (سال ۹۵) و با ۵ سال تاخیر هنوز این هدف محقق نشده و حدود ۴۲۰ هزار دانشجو در این موسسات مشغول به تحصیلند.

 

راههای فرار از ورشکستگی

از طرفی با توجه به این موضوع که موسسات و دانشگاه های غیردولتی از بودجه دولتی استفاده نمی کنند، این کاهش جمعیت دانشجو زمینه ورشستگی تمام دانشگاه‌ها و موسسات غیردولتی غیرانتفاعی را ایجاد می کند.

موسسان موسسات و دانشگاه های غیرانتفاعی معتقدند برای برون رفت از این مشکل باید درصد معینی از داوطلبان ورود به دانشگاه های کشور به این موسسه ها و دانشگاه ها تخصیص داده شود.

همچنین باید اجازه ثبت نام بدون کنکور به غیرانتفاعی ها، بر اساس بررسی مدارک تحصیلی مانند دانشگاه‌هایی که مورد حمایت بی چون و چرای وزارت علوم هستند، داده شود.

در همین حال باید برای صندلی های خالی مانده غیرانتفاعی ها، اعلام تکمیل ظرفیت کنند قبل از آنکه دانشگاه های رقیب دانشجوها را جذب کنند.

ضایعه بزرگ بخش خصوص در آموزش عالی

علی آهون منش، دبیر اتحادیه موسسات و دانشگاه های غیرانتفاعی با تاکید براینکه وضعیت غیرانتفاعی ها مساعد نیست، گفت: در مورد غیرانتفاعی ها باید به این موارد توجه داشت که کیفیت آموزش عالی در غیرانتفاعی ها (براساس آمار سازمان سنجش) بعد از دولتی ها در رتبه دوم قرار دارد.

وی با بیان اینکه براساس آمار وزیر اسبق وزارت علوم، بهره وری از منابع در غیرانتفاعی ها نسبت به دانشگاههای دولتی به نسبت یک به ۲۵ بیشتر است، گفت: غیرانتفاعی ها مصداق بارزی از چهره اقتصاد مقاومتی هستند زیرا بدون دریافت ریالی از دولت قریب ۱۰ درصد از بار آموزش عالی ایران را بر دوش می کشند و کمک بزرگی برای دولت ها به حساب می آیند.

دبیر اتحادیه موسسه و دانشگاه های غیرانتفاعی تاکید کرد: هیات موسس دانشگاههای غیرانتفاعی میلیاردها ریال در این دانشگاهها سرمایه گذاری کرده و با بکار گرفتن ۶۱۴۸ عضو هیات علمی تمام وقت و ۸ هزار کارمند و نیز آماده کردن میلیون ها مترمربع فضای آموزشی، بخش مهمی از عمر و سرمایه و اعتبار و حیثیت خود را به کار گرفته اند و اگر وضعیت نابسامان موسسات اصلاح نشود، تمام افراد بیکار می شوند و سرمایه های به کار گرفته شده بدون استفاده می ماند. در نهایت این ضایعه بزرگی برای بخش خصوصی خواهد بود و موسسات و دانشگاه های غیرانتفاعی به سمت ورشکستگی پیش خواهند رفت.

وی همچنین با انتقاد از عدم تخصیص بودجه دولتی به دانشگاهها و موسسات غیرانتفاعی افزود: با توجه به اینکه دانشگاهها و موسسه های غیرانتفاعی بدون دریافت حتی یک ریال از دولت و فقط با شهریه های دریافتی از دانشجویان خود را اداره می کنند، طبیعی است که خالی ماندن ظرفیت های آماده شده، ضررهای فراوانی را به این دانشگاه ها و موسسه ها وارد می کند.

کنترل و سطح بندی موسسات

مجتبی شریعتی نیاسر، معاون آموزشی وزارت علوم نیز در همین زمینه می گوید: متاسفانه تعداد مراکز غیرانتفاعی کشور در دولت‌های نهم و دهم چهار برابر رشد داشته است و این در حالی است که در دولت اخیر نه تنها هیچ مجوزی برای راه‌اندازی این مراکز داده نشده، بلکه ظرفیت 30 مرکز نیز صفر و این مراکز منحل شده است. بنابراین آنچه وزارت علوم به آن توجه می‌کند، کیفیت است.

وی افزود: عدم صدور مجوز جدید برای راه‌اندازی مراکز غیرانتفاعی گام جدید و بزرگ در حوزه آموزش عالی کشور به شمار می‌رود، چرا که ما نمی‌توانستیم به راحتی مراکز دارای مجوز را منحل کنیم، مگر این که متوجه خلاف آن مراکز باشیم.

شریعتی نیاسر همچنین در خصوص راهکارهای کنترل کیفی مراکز غیرانتفاعی، اظهار کرد: علاوه بر نمایندگان نظارتی وزارت علوم که در استان‌ها واحدهای غیرانتفاعی را مورد بازرسی قرار می‌دهند، با ایجاد نظام سطح‌بندی در این وزارتخانه مراکز غیردولتی به پنج سطح مختلف تقسیم‌بندی می‌شوند که بر اساس آن کنترل بیشتری بر فعالیت‌های مراکز غیردولتی داریم.

نقشه هایی که نقش بر آب شد...

موسسات، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی پولی در ابتدا با محوریت توسعه کمی و جلوگیری از خروج از کشور دانشجویان تأسیس شدند. مسئولان امر همواره از ایجاد این گونه مراکز دفاع می کردند و آنها را جایگزین خوبی برای دانشگاههای بعضا سطح پایین در خارج از کشور می دانستند. غافل از اینکه کیفیت پایین و شهریه های بالا همه نقشه ها را برای این منظور نقش بر آب و روز به روز از اقبال متقاضیان برای ورود به سطوح بالای آموزش عالی در موسسات غیرانتفاعی کم کرد.

این کم اقبالی مردم حتی به موسسات آموزش عالی که به دانشگاه نیز تبدیل شده اند، تسری یافت. تا جایی که اکنون بزرگترین تهدید برای آنها ورشکستگی و زیان ده بودن است.

از آنجا که نمی توان برای متقاضیان ورود به دانشگاه و سطوح بالای آن تعیین تکلیف کرد که کدام دانشگاه و موسسه را انتخاب کنند، تنها راه غلبه بر مشکل ورشکستگی این موسسات، پیروز شدن در رقابت با سایر مراکز دانشگاهی است. این پیروزی نیز می تواند در گرو بالا بردن کیفیت آموزش، پایین آوردن شهریه، تجمیع و یا تعطیل کردن برخی موسسات بی کیفیت باشد.

در کنار همه اینها مسئولان دولتی نیز باید برای حمایت از بخش خصوصی در آموزش عالی آستین بالا بزنند و برای رفع مشکل آنها هر چه زودتر به هر طریق ممکن اقدامات لازم را در دستور کار قرار دهند.