پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- جنگ ویرانگر سعودی‌ها و ائتلاف عربی علیه یمن در حالی در آستانه ورود به سومین سال خود قرار دارد که بر اساس آمار 34863 نفر کشته و زخمی شده‌اند که از بین آن‌ها، 10 هزار کودک و زن و 25 هزار نوجوان‌اند.

یمن طی دو سال که شاهد جنگ نابرابر علیه خود بود، تحت شدیدترین محاصر‌ه‌ها قرار گرفته است و مردم آن در نتیجه محاصره دریایی، زمینی و هوایی در شرایط اسف‌باری به سر می‌برند. 20 میلیون نفر نیازمند دریافت کمک‌های انسانی فوری هستند.

سال 95 در تحولات یمن رویدادهای مهمی رخ داد. در ادامه برخی از آنان را مورد بررسی قرار داده ونیم نگاهی به چالش های آتی یمن خواهیم داشت:

الف- حمله موشکی انصارالله به ریاض و جده: 

از پیامدهای مهم این حملات موشکی، معتبر شدن تهدیدات انصارالله نزد تصمیم گیران و سران عربستانی است.

ب- ورود آمریکا به تحولات یمن: 

اکنون با آمدن ترامپ به نظر می‌رسد پرونده یمن وارد فاز جدیدی شده است. ترامپ در صحبت تلفنی خود با دو بازیگر اصلی تهاجم به یمن یعنی ملک سلمان پادشاه آل سعود و شیخ محمد بن زاید آل نهیان ولی عهد امارت، بر تقویت بیشتر همکاری به‌منظور جنگ با تروریسم اسلام‌گرا و «ایجاد مناطق امن در منطقه» در یمن تأکید نمود. یکی دیگر از تحولاتی که می‌تواند نشان دهنده آغاز فاز جدیدی در بحران یمن باشد، انجام عملیات نیروهای آمریکایی در یمن بود.

1- فقر، گرسنگی، آوارگی و نابودی زیرساخت‌های یمن در کنار آینده مبهم سیاسی یمن و تجزیه احتمالی آن؛ آینده این کشور را بسیار تهدید می‌نماید.

2- انصارالله باید بتواند با نزدیکی به جنوبی‌ها و اقناع قبائل مهم یمنی و تقسیم قدرت با آنان، یکپارچگی یمن را حفظ نماید. انصارالله و قدرت سیاسی وی چالشی برای سعودی‌هاست و در صورتی که به دنبال پایان جنگ باشند، چاره‌ای جز پذیرش انصارالله به عنوان یک بازیگر مهم در سپهر سیاسی یمن ندارند.

3- در پایان باید گفت علی عبدالله صالح چه خیانت کند و چه تا پایان در قدرت در صنعا بماند؛ یک چالش اساسی برای انصارالله است. این موضوعی است که باید به آن توجه جدی‌ای نمود. صالح شخصیتی منفور برای بخش زیادی از یمنی‌ها، بالاخص جنوبی‌هاست و در صورتی که انصارالله به این هم‌پیمانی مصلحتی ادامه دهد، ضمن آنکه مشروعیت و محبوبیت خویش را از دست می‌دهد، انقلاب سال 2011 که با هدف کنارگذاشتن یک دیکتاتور آغاز شد را کاملاً زیر سؤال خواهد برد.