به گزارش  پارس به نقل از خبرنامه دانشجویان ایران، حجت الاسلام پناهیان گفتاری در خصوص ایام فاطمیه دارد که به محور بودن محبت اهل بیت برای وحدت شیعه و سنی تاکید می کند.

متن این گفتار در ذیل می آید:

ما از حیث جهانی وقتی به مفهوم فاطمیه یا مفاهیم تشکیل دهنده فاطمیه؛ مصائب و مظلومیت حضرت زهرا (س) و حوادثی که منجر به شهادت حضرت فاطمی مرضیه (س) شد نگاه می کنیم می بینیم که فاطمیه، این مجموعه از حوادث و حقایق تاریخی حامل درس های ویژه ای هستند که امروزه به طور خاص به عنوان یک راهبرد برای جهان بشریت، برای جهان اسلام، برای جامعه ی ما و برای جان مومنین گره گشایی خاص دارد.

بر اساس این ضرب المثل که البته گرفته شده از حقایق نورانی اسلام هم هست و البته عقل هم خیلی راحت آن را درک می کند هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد بالاخره انسان باید موقف هر چیزی را تشخیص دهد.

عقل این نیست که انسان فقط خیرات و شرور (خوبی ها و بدی ها) را درک کند. امیرمومنان علی (ع) می فرماید: « عقل این است که انسان خیر الشرین را درک کند » ؛ یعنی اگر دو چیز بد است کدام بد و کدام بدتر است؛ تعبیر دیگری که از همین روایت می توان مفهوم گیری کرد این است که عقل باید بین دو کار خوب هم تشخیص دهد چه چیزی خوب و چه چیزی بهتر است.

یا عقل تشخیص مصداق می کند برای تشخیص زمان کار خوب. انسان عاقل در این جهت که زمان کار خوب را تشخیص دهد انسان موفقی است. به اصطلاح خارجی می گویند استراتژیست ها یعنی انسان هایی که استراتژی طراحی می کنند. یا به زبان فارسی که اخیرا رایج شده می گویند « راهبرد» .

این که انسان بفهمد کی و کجا جای خوب و خوب عمل کردن است و این کار فوق العاده ای است. حضرت امام خمینی (ره) که امام شد مهم ترین ویژگی که در جریان امامت او موثر واقع می شد ویژگی های مقدماتی از جمله سعه صدر، اخلاق کریمه، عرفان، اوج فقاهت و فلسفه و… را نمی گویم ؛این ها به طور عمومی شرایطی هستند که یک نفر را از این برخوردار می کند که چنین منصب بالایی داشته باشد.

اما آن ویژگی که منیات رهبری ایشان را موفق از آب در می آورد این بود که حضرت امام؛ عقل و درک و درایت این را داشت که کی و چه زمانی، زمان انجام چه خوبی ای است یا زمان توجه به چه خیری است، زمان توجه به چه کار خوبی است یا اهمیت انجام این کار خوب در چه زمانی بیشتر است.

اتفاقا اصطلاح « عالم به زمان» را خود حضرت امام مطرح کردند این که عالمان دینی، فقها و بزرگان دینی چه زمانی باید عالم به زمان باشند. بعدها مقام معظم رهبری هم به این تاکید می کردند. فرق عالم به زمان با عالم چیست؟ عالم دینی که عالم به زمین نیست معارف دینی را می داند اما نمی داند زمان هر کدام از این معارف که باید بر آنها تاکید ورزید کدام است. این به معنای سوء استفاده از زمان نیست که بگوییم زمانی یک قسمت از خوبی ها و قسمتی از بدی ها را بگیرد « یومن ببعض و یکفر ببعض » مثل التغاطیون. و در یک زمان دیگری « یوم ببعض و یکفر ببعض» شود. نه این طور نیست.

عالم به زمان می داند که کدام خوبی را در چه زمانی بنا به شرایط زمان ترجیح بدهد. در چه زمانی باید کدام بدی را اهمیت دهد. مثلا در کلمات حضرت امام در زمان دفاع مقدس آمده که ایشان می فرمودند: حفظ نظام از نماز واجب تر است خوب این به این معنی نیست که کسی نمازش را ترک کند البته خود حضرت هنگامی که با شبکه های خارجی مصابحه داشتند وقتی زمان نماز رسید مصاحبه را رها کردند و سر نماز رفتند. هرچه اطرافیان گفتند که این ها که نمی فهمند نماز چیست و ناراحت می شوند. امام تشری زده و گفتند الان وقت نماز است. امامی که مصاحبه ای که به نفع نظام است را رها کرده و به نماز خود می رسند این هیچ مغایرتی با آن کلان امام ندارد. معنای آن جمله اولویت انجام کار است. خود حضرت بارها این کلام را توضیح داده اند و می فرمودند: الان همه ی کفر مقابل اسلام ایستاده اند اسلامی که نظام جمهوری اسلامی دارد از ان دفاع می کند.

لذا نظام جمهوری اسلامی به مثابه ی عدل اسلام قرار گرفته و حتی در کلامی از حضرت امام خمینی که موجب تحیر بعضی از اهل تحجر شد این بود که فرمودند اگر الان امام زمان هم حاضر می شدند ایشان هم نظام جمهوری اسلامی دفاع می کردند. البته من احتیاط کردم و عین کلمه ای که امام فرمودند را نگفتم. یعنی این که شما باید الان نظام جمهوری اسلامی را نگه دارید در آن زمان برخی ها رفته بودند دنبال امام زمان بدون انقلاب و فکر می کردند که الان خیلی امام زمانی شده اند و سطح خود را بالاتر این حرف ها می دانستند که بیایند و خود را فدای جمهوری اسلامی کنند.

می بینیم که زمان شناسی چقدر در کلمات حضرت امام نقش دارد. هر که در زمان شناسی موفق تر بود در دریافت های عمیق دینی هم موفق تر بود ؛ هر که موفق تر بود در این که بفهمد کدام امر الهی و مفهوم مقدس، کدام واجب الهی و کدام معنای معنوی در کدام زمان اولویت خاصی دارد در خودسازی خود نیز قوی تر است. من در مقدمه اضافه کنم که یکی از تلبیس های شیطان رجیم، به هم زدن اولویت ها در ذهن آدم ها است. فکر نکنید وسوسه شیطان همیشه این است که به انسان بگوید کار بدی انجام بدهد.

به عنوان مثال شیطان پای رکابی های حضرت امیر (ع) را چه طور منحرف کرد؟ کاری که کرد این بود که به آنها القا کرد که قرآن از حضرت علی مهم تر است و این بود که کار آن ها را تمام کرد و آنها الی الابد در آتش جهنم هستند. اینها گفتند قرآن به امیر المومنین ترجیح دارد. پس شیطان اینگونه کار می کند و به آدم اجازه نمی دهد. اینجاست که حضرت امام فرمود زمان شناسی برای یک عالم دینی یا حتی یک آدم اهل تقوا و معرفت لازم است. مثل این که انسان گرسنه ای را رها کنی و بگویی من کار واجب دارم در حالی که آن کار واجب تو نیست و آن شخص از گرسنگی بمیرد البته تشخیص این در مقام مصداق کار دشواری است. در تشخیص مصداق خیلی باید مراقب شیطان بود چون این جاست که شیطان آدم را فریب می دهد. پس تشخیص مصداق بلند برای برخی معارف مصداق زمانی ست.

بحث ما این است که امروز وقت مطرح کردن فاطمیه و مفاهیم مربوط به آن است و برکات و درس هایی که نهضت حضرت زهرای اطهر دارد برای ۴ گروه با توجه به شرایط حساسی که داریم در اولویت قرار گرفته است.

یک: برای جهانیان

دو: برای جهان اسلام

سه: برای جامعه خودمان، چون ما خود محتاج تر از تمامی گروه ها هستیم

چهار: برای جان خودمان، چون هر کس می خواهد خود را بسازد. جان ما به پیام های فاطمیه بیشتر احتیاج دارد.

عجیب است که در این چهار گروه این نیاز به فاطمه (س) را بطور همزمان می بینیم. با کمی تامل می توان به ابعاد آن پی برد. اگر اسلام را در جهان خشن معرفی می کنند شما با شهادت حضرت زهرا (س)

می توانید اسلام را بسیار لطیف معرفی کنید. دوران روضه و این حرف ها گذشته روضه ها را خواندیم و تمام شد البته باید باز هم خواند. برخی می گویند که نکند از این حرف شما سوء استفاده شود که شما می گویید دوره ی سخن گفتن از مظلومیت امام حسین (ع) و عدل امیر المومنین (ع) گذشته (بعضی از روشنفکرهای بی دین هم از این حرف ها می زدند) . گفتم آن روشنفکر بی دین با این حرف ها زیر آب شهادت را می زند در حالیکه من دارم شهادت را مظلومانه تر تعریف می کنم. او زیر آب طرفداری از مظلوم و مقابله لا ظالم را می زند ولی نه میروم سراغ یک ظلم عمیق تر. امام حسین (ع) به شمر فرمودند سراغ خیمه من نروید اول من را بکشید. آنها هم قبول کردند و بعد از به شهادت رسانیدن امام به خیمه ها حمله ور شدند اما در کوچه بنی هاشم اتفاق بدتری افتاد.

اینکه زمان آن رسیده که ما به فاطمیه بپردازیم به معنای این نیست که به خاطر استقبال جهانی از ظلم و جور و بی معنا بودن مفهوم عدالت از عدل امیرالمومنین کوتاه آمده ایم. البته افراد سطحی نگر می توانند همچنین برداشتی کنند.

در جای دیگری به مناسبتی عرض می کردم امیرالمومنین خود می فرمودند من برخی از احکام اسلامی را در آن ۵ سال نتوانستم اجرا کنم به خاطر این که مردم نمی پذیرفتند اما در قیام فاطمه زهرا (س) ذره ای از سطح عوام مردم را رعایت نکردند. رفتند و در مسجد از فدک محکم دفاع کردند، حضرت بیش از همه ی ما می دانستند که این مردم، مردمی نیستد که به این مسئله کوچکترین حساسیتی نشان دهند ولی رفتند و سخن خود را گفتند. حضرت بسیار هوشمندانه رفتار کردند. فاطمه ی زهرا کسی ست که در جریان غدیر وقتی آن نامرد آمد جلوی پیغمبر اکرم گفت: یا رسول الله اگر خدا امر کرده که علی جانشین توست بگو من را فورا بکشد و بلانازل شد و آن ملعون به درک واصل شد. حضرت فاطمه ی زهرا (س) آمدند به امیرالمومنین فرمودند: یا اباالحسن فکر نکن این یک نفر فقط با تو دشمن بود، خیلی ها در این جمعیت با تو دشمن اند و جرات ندارند جلو بیایند. حضرت فاطمه بسیار هوشیارند. می دانند مردم کشش فرمان های او را در نهضت ندارند ولی با این حال قیام می کند. حضرت بیشتر از امیرالمومنین از مردم خواستند. وقتی ما می گوییم نوبت فاطمیه است یعنی به مراتب نوبت امیرالمومنین و امام حسین (ع) است.

جهاد یکی از فرزندان قیام حضرت زهرای اطهر است. منتها خودش در قلب کسانی نفوذ می کند که ذهنیت منفی به امر جهاد دارند. فاطمیه مورد نیاز جامعه جهانی ست. فاطمیه مورد نیاز جهان اسلام است. باید کاری کنیم که اهل سنت هم نه برای شهادت فاطمه ی زهرا (چون شهادت را قبول ندارند) بلکه برای رحلت حضرت گریه کنند. بر محور وحدت بودن حب اهل بیت که مقام معظم رهبری از سال ها پیش بر آن تاکید می ورزیدند (البته بسیار هوشمندانه است که انسان ها را حول محور محبت اهل بیت جمع کرد که روش های خاص خود را می خواهد) . ما فقط زمانی که جشن میلاد پیامبر فرا می رسد به سراغ دف زن های سنی میرویم، چرا زمان میلاد حضرت زهرا (س) این کار را نکنیم. می توان گفت مگر ایشان دختر پیامبر نیستند پس چرا دف نمی زنید که ما فیلم بگیریم. مقام معظم رهبری ۱۷ یا ۱۸ سال پیش فرمودند که محبت اهل بیت محور وحدت شیعه و سنی است. می گویند غدیر یعنی محبت حضرت امیر بیایید و این را جشن بگیریم مگر نمی گویید روز غدیر پیامبر فقط اعلام کرده که محبت حضرت علی (ع) را در دل داشته باشید مسئله جانشینی نبوده ؛ خب ییایید این اعلام محبت را جشن بگیریم.

می گویند دو نفر شیعه و سنی با هم بر سر مسئله ی غدیر دعوا می کردند. سنی می گوید اخر چرا دعوا کنیم رئیس ما (پیامبر) سوار بر شتر بوده و رئیس شما (علی ع) ناقه شتر را در دست دارد و با هم به بهشت می روند چرا ما دو تا الکی دعوا می کنیم. شیعه زیرکانه گفت: اگر ناقه دست حضرت علی است او می داند شتر را کجا بنشاند.

چرا باید اینقدر با سنی ها جنگید که ولایت را قبول کنند می توان از در دیگری وارد شد و به بهانه ی محبت به اهل بیت کار خود را پیش ببریم. مانند برخی از سنی ها که روز شهادت حضرت زهرا (س) آش نذری می پزند و پخش می کنند. باید زیرکانه محبت جهان اسلام را نسبت به دختر پیامبر اکرم جلب کرد. این حدیث « المومن کیز» یکی از روایات محجور است. خداوند به دست اندرکاران فرهنگی کشور ما زیرکی عطا کند. برخی از دست اندر کاران فقط دنبال این هستند که گزارش کنند که چه کارهایی کرده اند در حالی که یک کار موثر نکرده اند البته این کارها توفیق و لیاقت هم می خواهد. کار خوب بی اثر نیست. اگر اثری ندیده ایم پس کاری نشده است.