به گزارش پارس، تولد و حیات حضرت زهرا (سلام الله علیها) را می توان به عنوان پاسخ کوبنده و محکمی دانست بر دهان یاوه گویانی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را تنها به دلیل نداشتن فرزند مذکر ابتر می خواندند.

ایشان که نطفه ای آسمانی داشتند و در دامان زنی بزرگ، چون حضرت خدیجه (علیه السلام) پرورش پیدا کرده بودند؛ در سال های اولیه ی طلوع اسلام بر کرانه ی زندگی بشر، که همه دوستان و خویشان، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را تنها گذاشته بودند، پا به پای مادر و در روزهای بعد از مرگ مادر نقش محکم و قوی خود را در یاری رساندن و همراهی و همدلی با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آن چنان ایفا می کردند که از سوی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) لقب ام ابیها گرفتند. حضرت زهرا در دوران کودکی خود در چند اتفاق مهم حضور داشتند؛ حضور در خانه در شب لیله المبیت در کنار حضرت علی (علیه السلام) و همراهی با رسول خدا در ماجرای شعب ابی طالب.

اما ایفای نقش بی بدیل در کنار پدر مسئله ی مهمی است که نباید به راحتی از کنار آن گذشت. ناکامی قریش در بازگرداندن مهاجرین از حبشه به مکه و خطر ایجاد پایگاهی خارج از قدرت سیاسی قریش در آنجا و نیز نفوذ رو به گسترش مسلمانان در بین جوانان قریش در آنجا، آنان را به اتخاذ راه حل جدیدی کشاند و آن اندیشه ی قتل پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود که با شهامت و قاطعیت ابوطالب، عموی پیامبر، قریش به ناچار راه دیگری را در پیش گرفتند و آن تحریم اقتصادی اجتماعی پیامبر و یارانش بود که ابوطالب پس از مشورت با پیامبر (صلی الله علیه و آله) تصمیم گرفت برای سهولت در مراقبت از جان ایشان و حفظ تعصبات و همبستگی عشیره ای، بنی هاشم و بنی مطلب را در شعب ابی طالب گرد آورد.

بر اساس این قرارداد، هر گونه حق دادوستد با بنی هاشم و بنی مطلب و نیز حق هر گونه وصلت با این خانواده منتفی اعلام شد و تنها در صورتی این معاهده ملغی می شد که پیامبر (صلی الله علیه و آله) تسلیم شود. مدت اقامت در شعب، سه سال و شرایط حاکم بر آن بسیار سخت و طاقت فرسا بود؛ آن چنان که صدای ضجه ی کودکان از بیرون شنیده می شد. حضرت در طول آن سه سال، از نزدیک رنج و دغدغه ی رسول خدا و نگرانی های مادر و عموی بزرگوارشان را لمس کردند و در مبارزه علیه ظلم، با پدر خود همراه بودند.

مقام معظم رهبری نقش بی بدیل حضرت زهرا (سلام الله علیها) در این مقطع را این گونه تشریح می کنند: « آن زمان که در شعب ابى طالب همه ى راه هاى عافیت بر مسلمانان و وجود مقدس نبى اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم) بسته شده بود؛ نه امکانات زیستى، نه امکانات رفاهى، نه آسودگى خاطر؛ دائم دغدغه ى تهاجمِ دشمنان، دائم خبرهاى بد، صداى گریه ى کودکان از گرسنگى بلند، انواع ناراحتی هایى که در آن دره ى خشک وجود داشت و این عده خانواده ى مسلمان براى مدت سه سال مجبور به اقامت شده بودند و چه سختی ها کشیدند و همه ى این سختی ها هم از مبدأ یکایک این انسان ها از کوچک و بزرگ حرکت مى کرد و روى دوش پیامبر اسلام مى نشست. چون رهبر بود؛ چون همه به او متکى بودند، همه ى دردها را پیش او مى آوردند، همه ى فشارها را او حس مى کرد در چنین وضعیت سرشار از سختى و محنت و فشار و ناراحتىِ ناشى از دعوت در راه خدا و صبر در راه او اتفاقاً در همین ایام جناب ابى طالب هم از دنیا مى رود؛ جناب خدیجه ى کبرى هم در مدت کوتاهى به رضوان الهى و لقاءالله مى پیوندد و پیامبر، تنهاى تنهاست فاطمه ى زهرا، این دختر چندساله حالا بنا به اختلاف روایات، پنج ساله، شش ساله، هفت ساله، ده ساله تنها کسى است که پیامبرِ با این عظمت به او تکیه مى کند. او مثل مادر از پدر بزرگوار خود پذیرایى مى کند که این قضیه ى فاطمه ام ابیها مربوط به اینجاست. » (مقام معظم رهبری، ۱۳۷۳)

*سیره ی حضرت زهرا (سلام الله علیها) در نقش همسری

حضرت زهرا در مقام همسری تمام آنچه را که از یک زن در همراهی با همسر خود انتظار می رود ایفا کرده است؛ آن چنان که امیرالمؤمنین (علیه السلام) در موارد گوناگون، به تمجید از زحمات حضرت زهرا پرداخته اند و به وجود ایشان در زندگی خود مباهات کرده اند. در جریان شورای شش نفره، که خلیفه ی دوم برای جانشینی وی تعیین کرده بود، حضرت خطاب به سایر اعضا فرمود: « آیا در بین شما، به جز من کسی هست که همسرش بانوی زنان جهان باشد؟ » همگی پاسخ دادند: نه. در جریان سقیفه نیز حضرت ضمن برشمردن فضایل و کمالات خویش و اینکه باید بعد از پیامبر، او رهبری و هدایت جامعه ی اسلامی را عهده دار شود، خطاب به ابوبکر فرمودند: « تو را به خدا سوگند می دهم! آیا آن کس که رسول خدا او را برای همسری دخترش برگزید و فرمود خداوند او را به همسری تو [علی] درآورد من هستم یا تو؟ » ابوبکر پاسخ داد: « تو هستی. »

مقام معظم رهبری عمق اثرگذاری حضرت را در نقش همسری این گونه تبیین می کنند: « شما ببینید شوهردارى فاطمه ى زهرا (سلام الله علیها) چگونه بود. در طول ده سالى که پیامبر در مدینه حضور داشت، حدود نُه سالش حضرت زهرا و حضرت امیرالمؤمنین (علیهما السلام) با همدیگر زن و شوهر بودند. در این نُه سال، جنگ هاى کوچک و بزرگى ذکر کرده اند حدود شصت جنگ اتفاق افتاده که در اغلب آن ها هم امیرالمؤمنین (علیه السلام) بوده است. حالا شما ببینید، او خانمى است که در خانه نشسته و شوهرش مرتب در جبهه است و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ مى ماند این قدر جبهه وابسته ى به اوست از لحاظ زندگى هم وضع روبه راهى ندارند؛ همان چیزهایى که شنیده ایم: و یطعمون الطّعام على حبّه مسکیناً و یتیماً و اسیراً انّما نطعمکم لوجه الله؛ یعنى حقیقتاً زندگى فقیرانه ى محض داشتند؛ در حالى که دختر رهبرى هم هست، دختر پیامبر هم هست، یک نوع احساس مسئولیت هم مى کند. ببینید انسان چقدر روحیه ی قوى مى خواهد داشته باشد تا بتواند این شوهر را تجهیز کند؛ دل او را از وسوسه اهل و عیال و گرفتاری هاى زندگى خالى کند؛ به او دلگرمى دهد؛ بچه ها را به آن خوبى که او تربیت کرده، تربیت کند. حالا شما بگویید امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) امام بودند و طینت امامت داشتند؛ زینب (علیها السلام) که امام نبود. فاطمه زهرا (سلام الله علیها) او را در همین مدت نُه سال تربیت کرده بود. بعد از پیامبر هم که ایشان مدت زیادى زنده نماند. » (مقام معظم رهبری، ۱۳۷۷)

در حالی که امروزه به دنبال حجم عظیم تبلیغات، طیف وسیعی از زنان در کشور به نقش زن در خانه و خانه داری به دیده ی تحقیر می نگرند و آن را بی ارزش و بی مقدار به حساب می آورند و معتقدند کارهای مهم تر زن در محیطی غیر از محیط خانواده و در عرصه ی اجتماع تحقق پیدا می کند، رهبر انقلاب نقش خانگی را این گونه ارج می نهند: « ما این بزرگوار، حضرت فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) را خواسته ایم به عنوان الگو میان خودمان مطرح کنیم. یک زن جوان، یک دختر جوان، که زندگی اش زندگی معمولی، لباسش لباس فقرا، کارش در خانه جمع وجور کردن بچه ها و مدیریت خانه و کدبانویی این خانه ی کوچک و دستاس کردن است و آن کوه معرفت و دریای عظیم علم و دانش در وجود اوست. » (مقام معظم رهبری، ۱۳۸۳)

*نقش مادری و تربیت انسان کامل

بی تردید سرنوشت هر انسانی ریشه در خصلت های کسانی دارد که در دوران طفولیت نزدیک ترین انسان ها به او بوده اند. از طرف دیگر، در این دوران، مادر نزدیک ترین فرد به انسان است و نقش سازنده ی وی در تعیین مسیر زندگی فرزند، انکارناپذیر است. در تعریف ایفای نقش مادری حضرت زهرا (سلام الله علیها) می توان اظهار داشت کلام امام (رحمت الله علیه) کامل ترین تعریف است: « زنی که در حجره ای کوچک و خانه ای محقر، انسان هایی تربیت کرد که نورشان از بسیط خاک تا آن سوی افلاک و از عالم ملک تا آن سوی ملکوت اعلی می درخشید. صلوات و سلام خداوند تعالی بر این حجره ی محقری که جلوه گاه نور عظمت الهی و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است. » (امام خمینی، ص ۱۲۵)
اساس تربیت حضرت زهرا (سلام الله علیها) آن چنان در جان کودکانش نشسته بود که پس از شهادت ایشان، حضرت زینب با وجود آنکه دختر سه ساله ای بیش نبودند، اما تأثیرات آموزه های مادر چنان بود که ایشان را به کربلا رساند و ایشان توانست پیغامبر مظلومیت امام زمان خویش باشد. امام خمینی (رحمت الله علیه) در این مورد می فرماید: « این خانه ی کوچک فاطمه (سلام الله علیها) و این افرادی که در آن خانه تربیت شدند که به حسب عدد، چهار پنج نفر بودند و به حسب واقع، تمام قدرت حق تعالی را تجلی دادند، خدمت هایی کردند که ما را و شما را و همه ی بشر را به اعجاب درآورده است. » (امام خمینی، ص ۱۶۷)

*تغییر در ارزش های اجتماعی

ارزش های اجتماعی در هر جامعه عبارت است از زنجیره ای از بایدها و نبایدها در زمینه ی روابط اجتماعی انسان ها که در طول زمان ها و بنا به مقتضیات اجتماعی هر منطقه، سازمان یافته است و مخالفت کردن با آن ها می تواند با خشونت و مقاومت کسانی روبه رو شود که به این ارزش ها پایبند هستند. حضرت زهرا (سلام الله علیها) در جامعه ای متولد شد که ارزش های اجتماعی در آن جامعه، بر خلاف ارزش های انسانی شکل گرفته بود و ایشان در بسیاری از موارد، ناقض ارزش های اخلاقی در درون جامعه می شد. از سویی دیگر، ایشان با استفاده از ابزار قدرتمند انتقال اطلاعات، به فعالیت در تغییر محور ارزش های اجتماعی می پرداختند و با حضور فعال خود در عرصه ی دانش و کسب بالاترین مرتبه ی آن، با به کارگیری صحیح روش های انتقال اطلاعات، مانند ایراد سخنرانی، خواندن خطابه و… به تغییر محور ارزش های اجتماعی و فرهنگی می پرداختند (ستاری، نقش حضرت زهرا، سلام الله علیها، در تغییر محور ارزش های اجتماعی) .

حضرت زهرا (سلام الله علیها) در جامعه ای متولد شد که ارزش های اجتماعی در آن جامعه، بر خلاف ارزش های انسانی شکل گرفته بود و ایشان در بسیاری از موارد، ناقض ارزش های اخلاقی در درون جامعه می شد.

حضرت زهرا با تربیتی که از دامان حضرت خدیجه برگرفته بود و با حمایت و تربیت رسول خدا، شجاعانه در مقابل بدعت ها و بی اخلاقی های جامعه ایستاد. در این شرایط، تغییر سنت ها و ارزش های جاهلی به طور اعم و سرنوشت زنان به طور اخص مطرح بود. آن حضرت الگوی سنت شکنی پیامبر (صلی الله علیه و آله) در بی حرمتی و بی توجهی به شخصیت دختران و زنان است. در عصری که دختران زنده به گور می شوند، حضرت زهرا (سلام الله علیها) دستانش بوسه گاه رسول الله است. در حالی که بی پسران با داشتن فرزندان دختر ابتر شناخته می شوند، حضرت زهرا (سلام الله علیها) از طرف خداوند لقب کوثر گرفته است. بی توجهی و بی علاقگی آن حضرت به زرق وبرق دنیا و تجملات و ساده زیستی آن حضرت (سلام الله علیها) و اصرار پیامبر به آن، از دیگر سنت شکنی هایی است که زنان عصر حاضر، بیش از هر زمان دیگر، به آن نیازمندند.

آن حضرت الگوی سنت شکنی پیامبر (صلی الله علیه و آله) در بی حرمتی و بی توجهی به شخصیت دختران و زنان است. در عصری که دختران زنده به گور می شوند، حضرت زهرا (سلام الله علیها) دستانش بوسه گاه رسول الله است.

*ایفای نقش در عرصه ی اقتصادی

عمده ترین فعالیت های اقتصادی حضرت زهرا، در جهاد اقتصادی آن بانوی بلندمرتبه خلاصه می شد و ایشان از امکانات اقتصادی و پشتوانه ای که داشتند برای منفعت و سود شخصی خود استفاده نمی کردند. از مصادیق جهاد اقتصادی حضرت زهرا می توان به پشتوانه قرار دادن دارایی خود برای رفع مشکلات حکومت دینی اشاره کرد و این امری است که قبل از ایشان، مادرشان حضرت خدیجه (سلام الله علیها) ، انجام داده بود. حضرت زهرا (سلام الله علیها) چنان برای رفع نیاز حکومت پیامبر (صلی الله علیه و آله) با تمام وجود آماده بود که در موارد متعدد، کسی که برای مشکل اقتصادی خود به پیامبر، یعنی به حاکم جامعه ی دینی مراجعه می کرد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) خود نمی توانستند مشکل او را حل کنند، او را به حضرت زهرا (سلام الله علیها) ارجاع می دادند.

*ایفای نقش در عرصه ی سیاسی

مهم ترین مصداق حضور سیاسی حضرت، در قضیه ی ولایت مداری آن انسیه حوراء نمایش داده شده است. بررسی رفتارهای آن حضرت در واکنش به غصب ولایت، نشان دهنده ی بینش عمیق و درک بالای ایشان نسبت به جایگاه ولایت در درون جامعه است.

رفتارهای سیاسی بانو بعد از فوت رسول خدا را، که سرآغاز ظلم و تعدی نسبت به ایشان و امام زمانشان بود، می توان در قالب های زیر مورد توجه قرار داد:

۱. دفاع جانانه از امام زمان خود در روز بیعت گرفتن از حضرت امیر (علیه السلام)

۲. ایراد خطبه در مسجد برای غاصب نشان دادن حکومت وقت

۳. گریه کردن: بنا بر شواهد و مستندات تاریخی، حضرت زهرا برای ابراز نارضایتی از شرایط موجود و البته حکومت وقت به همراه حسنین (علیه السلام) بر سر قبر شهدای احد، مدفن رسول خدا و قبرستان بقیع می رفتند و به تشریح ظلم های حکومت وقت می پرداختند. بنابراین کاملاً روشن است که این گریه کردن یک امر طبیعی نبوده است که به صرف ناراحتی و خالی کردن هیجانات روحی اتفاق افتاده باشد، بلکه بیشتر جنبه ی افشاگری داشته است.

۴. حضور در مجالس انصار به همراه حضرت امیر (علیه السلام) که به یادآوری ماجرای غدیر خم می پرداختند. ابن قتیبه مورخ بزرگ مى نویسد: على فاطمه را سوار بر مرکب مى کرد و همراه خود شبانه به مجالس انصار مى برد تا به دفاع از حق على (علیه السلام) بپردازد و از آنان یارى بطلبد.

۵. اعلام برائت از خلیفه ی وقت: هنگامی که مردم مدینه گروه گروه به عیادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) مى شتافتند، مدعیان خلافت نیز براى آنکه در معرض اتهام افکار عمومى قرار نگیرند، درخواست ملاقات و عیادت می کردند و حضرت زهرا (سلام الله علیها) دیدار با آن دو را منوط به اجازه ی حضرت امیرالمؤمنین کردند و در آن جلسه اظهار داشتند که ابوبکر به او ستم کرده است و نزد رسول خدا از او شکایت می­ کند و با این شیوه نارضایتی خود را از حکومت وقت نشان دادند.

۶. وصیت نامه ی حضرت که آخرین حرکت سیاسی آن حضرت بود.

حضرت زهرا به خوبی می دانستند که صحابه ی دیروز و حیله گران امروز، قصد دارند با شرکت در مراسم تدفین ایشان، برای خود مشروعیت سیاسی و اجتماعی کسب نمایند. از این رو، با این حرکت سیاسی خود مبنی بر تدفین شبانه و مخفی بودن قبرشان، به همگان فرمودند که اجرای اسلام واقعی و ناب محمدی، بدون حکومت اسلامی و البته با حکومتی که بر پایه ی ظلم و جور بنا شده باشد، امکان پذیر نیست و مسند حکومت اسلامی برازنده ی غاصبان بی سیاست و منحرفان از خط رهبری و امامت نیست. در واقع حضرت با این وصیت، هم نسبت به جور و ظلم حکومت وقت واکنش نشان دادند و هم گله مندی و نارضایتی خود را نسبت به مردم زمانه ی خویش ابراز کردند.

منبع: پایگاه خبری برهان