به گزارش پارس به نقل از فارس، «دجال» بر وزن فعّال صیغه مبالغه است که در ادبیات عرب برای دلالت بر زیادی انجام کار از سوی فاعل به کار می‌رود. در کتاب‌های لغت، احتمال‌های متعددی برای ریشه و معنای این واژه مطرح شده است که در اینجا به برخی آن‌ها اشاره می‌کنیم:

-واژه دجال از «دُجَیل» به معنای قَطْران(1) گرفته شده است، اعراب در گذشته بدن شتران خود را برای پوشاندن عیوب آن‌ها با ماده سیاه‌رنگی به نام قطران می‌پوشاندند و در عرف عرب به پوشاندن کامل بدن شتر با این ماده «تَدجیل» می‌گفتند، از آنجا که دجال نیز چون قطران سراسر زمین را می‌پوشاند، از او با این عنوان یاد می‌شود.

-از «دَجْل» به معنای دروغ و فریب مشتق شده است.

-از «دَجْل»، به معنای در نوردیدن است.

-از «تَدجیل» به معنای پوشاندن ریشه گرفته است.

-از «تَدجیل» به معنای زراندود کردن برای فریب است، دلیل نام‌گذاری دجال به این نام این است که او با دروغ و نیرنگ خود و همچنین با بیان کردن خلاف آنچه در دل دارد، باطل را حق جلوه می‌دهد و موجب فریب مردم می‌شود.

-از «دُجال» به معنای طلا یا آب طلا مشتق شده است، چون در هر جا که قدم می‌گذارد گنج‌های طلا نیز با او همراه است.

-از «دَجّاله» به معنای گروه بزرگ همسفران است.

-از «دَجال» به معنای سرگین گرفته شده است، زیرا دجال نیز مانند سرگین گستره زمین را با اعمال خود آلوده می‌کند.(2)

مؤلف لغت‌نامه «تاج العروس» پس از نقل اقوال یاد شده می‌نویسد: بهترین وجه آن است که گفت دجال به معنای بسیار دروغ‌گوست و دروغ او سحر، فریب، تهمت، حق‌پوشی و اظهار مطالبی است که در دل او وجود ندارد.(3)

بنابراین دجال به معنای کذاب، دروغ‌گو و ستمکاری است که در آخرالزمان مردم را گمراه می‌کند، در منابع روایی ظهور این شخص حادثه‌ای همزمان با ظهور حضرت مهدی(عج) به شمار آمده است، در مورد اینکه دجال شخص خاصی است یا به معنای هر کس یا هر جریان انحرافی است که موجب گمراهی مردم شود، در میان علمای شیعه و همین طور علمای اهل سنت دو دیدگاه وجود دارد.

برخی به دیدگاه اول عقیده دارند، در حالی که گروهی دیگر بر دیدگاه دوم پافشاری می‌کنند، در جمع‌بندی این دیدگاه می‌توان گفت با توجه به اینکه در روایات از دجال متعدد سخن به میان آمده، هر شخص یا جریانی که موجب گمراهی مردم شود، دجال شمرده می‌شود، اما در میان این دجالان شخص فریبنده و حیله‌گری که سرآمد همه دجالان و فتنه‌گران است و این دجال از نشانه‌های ظهور حضرت به شمار می‌آید.

آیت‌الله نجم‌الدین طبسی استاد خارج مهدویت حوزه علمیه قم درباره دجال معتقد است: در رابطه با دجال در کتاب‌های اهل سنت خیلی به آن پرداخته شده است، ولی در کتاب‌های ما خیلی ساده از کنار آن گذشته‌اند، دجال از علامات ظهور نیست، فقط در کلمات مجلسی اول در کتاب لوامع صاحبقرانی من دیدم که می‌فرماید: ده روز قبل از امام زمان می‌آید و در روایات ما اگر آمده، در مورد قتلش آمده است که حضرت در نوروز می‌آیند و در نوروز هم دجال را در کناسه و زباله‌دان کوفه به دار می‌آویزند.

وی می‌افزاید: روایات ما خیلی گذرا از کنار آن گذشته‌اند، چون دجال نقشی ندارد، اما کتب اهل سنت خیلی مفصل به آن پرداخته و بسیار بزرگنمایی کرده و غالب آن موضوعات و جعلی است، نظر من این است که دجال شخص است، ولی آیت‌الله مکارم می‌فرماید: یک جریان است، همین جریان مادیگری است.

آیت‌الله محمدعلی جاودان استاد اخلاق شهر تهران هم دجال را یک جریان یا یک شخص می‌داند و در پاسخ به این سؤال که آیا امکان دارد چشم جهان‌بین فراماسون‌ها همان دجال باشد؟ بیان می‌دارد: چشم جهان‌بین فراماسون‌ها یک علامت است، در حالی که دجال یک جریان و یا حداقل یک شخص است، اینها به هم ربطی ندارد. البته اگر دجال یک جریان باشد، می‌تواند فراماسونگری بخشی از آن محسوب شود، البته نه آن علامت بلکه اصل جریان فراماسونی.