یادداشتی از محسن پیرهادی
دیپلماسی شهری در دوران پساتوافق/ ویکتور گروئن به روز شده
راه گذار از مشکلات کلان شهر تهران در دوران پسا توافق، استفاده از تجربه سایر کشورها، استفاده از دیپلماسی شهری، سوق دادن سرمایه خارجی و داخلی به سمت عمران، تولید و اجازه ورود سرمایه همراه با فن آوری روز است.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- رئیس کمیته نظارت شورا در یادداشتی راه گذر از مشکلات کلانشهر تهران در دوران پسا توافق را استفاده از تجربه سایر کشورها در دیپلماسی شهری، سوق دادن سرمایه خارجی و داخلی به سمت عمران و...، دانست.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محسن پیرهادی عضو شورای شهر تهران در یادداشتی برای مهر به موضوع آثار توافق هسته ای اشاره کرده است که نوشتار خود را در ۶ بند آورده است:
۱- آیا جمع بندی هسته ای در تهران و نیویورک به توافق منجر می شود؟ و آیا حاکمان ایالات متحده آمریکا در اجرا؛ به امضا و تعهد خود، پایبندی نشان می دهند؟ و صدها سوال از این دست، پاسخ هایی می خواهد که هم بایستی دستگاه دیپلماسی کشورمان به آن پاسخگو باشد و هم اینکه در «عمل» و در طول زمان بایستی پاسخ این سوالات را دریافت کنیم. البته همچنان فرض را بر این می گذارم که تیم مورد اعتماد رهبرخردمند انقلاب، تمام توان و ظرفیت خود را بر این قرار داده اند تا فشارظالمانه نظام سلطه به مردم ایران را مرتفع نمایند. در عین حال که یاد خاطرات ۸ سال ایستادگی مردم ایران در مقابل استکبار افتادم و ناخودآگاه اینگونه برایم تداعی شد که «همرزمم، زخمی و پراز جراحت و ترکش بر خاک افتاده و حالا یک نفر هم با پوتین، پا بر گلوی او نهاده است و سربازان رهبری، تلاش دارند تا پایش را بردارد و آن چکمه پوش، این را به طور ضمنی پذیرفته است. حتی اگر او در عمل بپذیرد که پایش را بردارد. آیا زخمها درمان می شود یا ترکش ها از بدن همرزمم، خارج می شود؟ » خیر، تنها پوتین از روی گلوی او برداشته شده و ما در ابتدای راه قرار داریم تا ایرانی سربلندتر از گذشته و حامی همه مظلومان عالم در فلسطین، یمن، عراق، سوریه و... باشیم.
۲ - در فضایی که رفت و آمدهای دیپلماتیک به کشورمان فزونی یافته و هر هفته هیات های اقتصادی کشورهای مختلف پیشرفته به «تهران» می آیند آیا همچنان می خواهیم مثل یک «بچه پولدار ملی» که قدر پول را نمیداند بازار بیش از ۷۵ میلیونی را در اختیار برندها و بزرگ سرمایه دارن اروپایی، غربی و شرقی قرار دهیم؟ یا اینکه تلاش داریم رویکرد گذشته خود را در اتکا به واردات صرف، اصلاح نماییم؟
می توانیم برخلاف گذشته، سرمایه گذاران خارجی را با دو رویکرد پذیرا باشیم: یک- دریافت دانش فنی(فن آوری؛ تکنولوژی) دو- سرمایه گذاری در پروژه های عمرانی
یا همچنان می خواهیم با ادامه رویکرد سابق، با اتکا به پول نفت، مصرف کننده نهایی کالاهای غربی باشیم؟ راستی چرا نمی خواهیم از تجربه کشورهای پیشرفته در اداره کلان شهرهای کشور بهره مند شویم. یادم نمی رود که اسفند سال گذشته وقتی خدمت رهبر خردمند انقلاب شرفیاب شدیم ایشان به حل مشکلات شهری اشاره فرمودند و گفتند: «فلان کشور یک پنجم خاک ما وسعت دارد، دو برابر ما جمعیت دارد، مشکل آلودگی هوا را حل کرده؛ پس میشود [حل] کرد. بنابراین این کار ممکن است؛ ما هم میتوانیم حل کنیم.«
در واقع ایشان ما را به سمت این سوق دادند که ضمن حفظ هویت اسلامی- ایرانی خود، از تجربه سایر کشورها بهره مند شویم.
۳- امروزه، استفاده از قابلیت کلان شهرها برای توسعه «سیاست بینا شهری بین المللی» به جایگزینی سیاست بینا دولت ملت، در قالب «سیاست دیپلماسی شهری» مورد توجه قرار گرفته است. سیاست دیپلماسی شهری بیشتر متوجه ایده ها و راهکارهایی است که به وسیله آن، کلان شهرهای جهان می توانند با هدف نشان دادن توانایی ها و علاقه مندی هایشان برای حل برخی مشکلات، مسایل و چالش های شهری را با دیگر بازیگران عرصه سیاست بین المللی- اعم از مجامع و سازمان های بین المللی و کلان شهرها و شهرهای جهانی مختلف- بر عهده گیرند. به نظر می رسد امروزه «دیپلماسی شهری» بهتر از «دیپلماسی دولت ملت» قادر به ایفای نقش در فرایند حل مشکلات شهری بشر امروز می تواند نقش ایفا کند.
آخرین هیات اقتصادی که از ایران در هفته های اخیر بازدید کرده است. هیاتی از کشور آلمان بود. به چه میزان از تجربه این کشور در مسایل شهری بهره بردیم و آیا مدیریت کلان شهرها نخواستند تا بخشی از این تیم را افراد مجرب در امور شهری تشکیل دهند؟ یا همچنان با عدم توجه به تجربه سایر کشورها می خواهند ریه های تنفسی مردم را با مشکلات شهری، درگیر نگه دارند؟
۴ - در سال ۱۳۴۵، «عبدالعزیز فرمانفرما» و «ویکتور گروئن» مهندس مشاور فرانسوی نخستین طرح جامع تهران را تهیه کردند. این طرح برای سال ها به عنوان محور طرحهای تفصیلی پایتخت مورد استفاده قرار گرفت(هر چند منافع فرمانفرما و نگاه استعماری فرانسه در آن مقطع شایسه توجه است) .
آیا امروز هم می توان به جای حضور چهره منفوری چون فابیوس، افراد مجربی در حوزه مسایل شهری از فرانسه به ایران بیایند و ما با حفظ هویت بومی از راهکارهای آنان در حل معضلات شهری، بهره مند شویم؟
۵- شهر نیویورک با مساحتی حدود ۱۲ هزار کیلومتر مربع و جمعیتی نزدیک به ۹ میلیون نفر جواز ساختمان در کمتر از یک روز صادر می شود و در تهران، صدور مجوز، کمتر از ۷ ماه گزارش نشده است. آنجا چه فرایندی طی می شود که با سهولت و در کمترین زمان این مهم، رخ می دهد؟
۶ - در دوران پساتوافق، دیگر جایی برای شعار نمی ماند و بایستی در اجرا، اقتصاد مقاوتی و مدیریت جهادی را با تلفیق فن آوری روز دنیا و تجریه جهانی برای ارتقاء شهر تهرانی به شهری در تراز انقلاب اسلامی را مورد توجه قرار دهیم. بی تردید اداره شهر تهران بدن توجه به متد و روش علمی و تکیه بر درآمدهای پایدار، میسر نیست.
در پایان بر این نکته تاکید دارم که راه گذار از مشکلات کلان شهر تهران در دوران پسا توافق، استفاده از تجربه سایر کشورها، استفاده از دیپلماسی شهری، سوق دادن سرمایه خارجی و داخلی به سمت عمران، تولید و اجازه ورود سرمایه همراه با فن آوری روز است. التیام زخمهای تهران در دوران پسا توافق با تکیه بر اصول، مدیریت جهادی حفظ هویت انقلابی، اسلامی، تدبیر و عقلانیت ممکن است.
ارسال نظر